به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، تیم فوتبال استقلال تهران امسال با ایجاد تغییرات زیادی پا به فصل جدید رقابت های لیگ برتر گذاشت. با این حال در بازیهای ابتدایی لیگ نباید با خریدهایی که انجام داده است و با نظر کادر فنی با سیستم پایه ۱-۳-۲-۴ وارد زمین می شود. سیستمی که نه به دلیل نتیجه نگرفتن بلکه به صورت کلی و تحلیلی می توان روی کاغذ آن را مورد نقد قرار داد.
در فوتبال امروز دنیا شاید هنر هر مربی جدا از مدیریت تیم در دو نوبت قبل و بعد بازی در بکارگیری بازیکنان در نقش و پست های مربوط به تفویض وظایف به صورت سنجیده نمود بیشتری پیدا کند و اتفاقی که یک
مربی را تبدیل به یک سنبل برای علاقه مندان به مدیریت های پیچیده ورزشی می کند شاید به علت همین موضوع باشد. ضمن اینکه گاهی بررسی های مجدد و میل به ایجاد تغییرات به انعطاف پذیری در این مقوله از فاکتورهای اصلی است هر چند موجب ایجاد تغییرات بنیادی در تمرینات و سبک کار تیمی شود.
نگارش این مقاله بیشتر در مورد چینش بازیکنان تیم است تا حضور بازیکنان. در این ترکیب خسرو حیدری نقش وینگر (winger) راست را بازی می کند. تصمیمی که احتمالا طرفداران آن بیشتر از منتقدانش باشد. اما اجازه بدهید این موضوع را بیشتر واکاوی کنیم.
از آنجایی که خسرو حیدری در گذشته یک مدافع راست بوده و بیشتر یک بازیکن دونده در تمام زمان بازی راست تا یک وینگر استارت زننده با سرعت بالا. او علاقه زیادی به برگشت به عقب در بازیهای گذشته از خود نشان داده است، شاید یک بازیکن شش دانگ برای این پست به نظر نرسد. ضمن اینکه حضور او در این پست و انجام کار ترکیبی با هافبک های دیگر استقلال مانع از نفوذ و استفاده از قابلیت های هجومی مدافع راست گران قیمت استقلال شده است.
چرا که در فوتبال امروز دنیا اگر دو بازیکن در یک کانال بازی می کنند برای انجام کار ترکیبی و ایجاد فضا برای نفوذ هر دو بازیکن و شرکت در کار هجومی یکی از بازیکنان باید میل به حرکت در مرکز یا به سمت محوطه جریمه را داشته باشد که به اصطلاح به آن Cut inside گفته می شود که این خصوصیت در هیچکدام از آنها نیست. همچنین برای ایجاد موازنه در تیم استقلال نیاز به یک Winger چپ دارد که جابر انصاری انتخاب شده است.
در مورد جابر خیلی بحث نمی کنیم اما لزوم موازنه در ترکیب تیم ها که البته بسیاری مربیان امروز دیگر به آن اعتقادی ندارند، باعث می شود که بازیکنان برای حفظ شکل تیم در پست های نامناسب به کار گرفته شوند چرا که جابر بیشتر یک مهاجم سایه است که برای مهاجم هدف فضاسازی می کند و کمتر میل به بازی در کناره ها دارد و بیشتر علاقه بر آزاد بازی کردن دارد.
و موضوع آخر اینکه استقلال در بازیهای اخیر علاقه زیادی به بازی بلند و ارسال پاس پشت مدافعین حریف نشان داد در این صورت Play maker خود را از جریان بازی خارج کرده است. با در کنار هم قرار دادن تمام این موضوعات می توان به یک سیستم با بهره وری بالاتر رسید.
با اضافه شدن خسرو حیدری به هافبک های دفاعی فضای جلوی مدافعین متزلزل استقلال بیش از پیش پوشش داده می شود. و او با دوندگی های مداوم کمک زیادی به کم شدن فاصله بین خطوط استقلال می کند که در بازی های پیشین بسیار فاصله زیادی بین خطوط به چشم می آمد و او می تواند به عنوان یک عنصر با تجربه کمربند میانی این تیم را مستحکم تر کند.
همچنین در ترکیب جدید مثلث هایی برای انجام کار ترکیبی برای استقلال به نمایش درآمده است. شاید با این پیشنهاد ما محکوم به تقلید از پپ گواردیولا شویم که در ابتدای حضورش در بایرن مونیخ فیلیپ لام را از دفاع راست به هافبک دفاعی اضافه کرد اما همه ماجرا مشابه آن نیست چرا که در آن ماکت سیستم ۱-۳-۲-۴ بایرن تغییری نمی کرد و صرفا تغییرات در ساختار بازی رخ می داد.
آزادی عمل و فضای ایجاد شده برای مدافعین کناری با قابلیت پوشش توسط هافبک های دفاعی چه در حمله و چه در دفاع، تطابق تیم برای ضد حمله و استفاده از دو بازیکن سرعتی در خط جلو را می توان از مزیت های این تیم جدید دانست. به علاوه در صورت کار ترکیبی بین هافبک های دفاعی و مدافعین کناری در حمله، امید ابراهیمی می تواند بالانس تیم را حفظ کند تا تیم بتواند برای جلوگیری از ضد حمله حریف عکس العمل مناسب نشان دهد.
در صورت نفوذ هر چه بیشتر مدافع راست که ایجاد کار ترکیبی با خسرو حیدری احتمالا موقعیت سانتر برای خسرو در چنین مناطقی حاصل می شود که بر اساس تجربه بهترین منطقه زمین برای ارسال های اوست.
موضوع دیگر توانایی هافبک های استقلال برای ارسال پاس های بلند برای فرار دو مهاجم سرعتی خود است که در صورت بازی خسرو در کناره ها این کار برای او از میانه میدان کمتر حاصل می شد. ضمن اینکه چهار هافبک استقلال شباهت های زیاد فیزیکی و مهارتی دارند که توانایی جابجایی آنها را در زمین حاصل می کند و می تواند دفاع یارگیر حریف را سرگرم کند. به علاوه حضور این چهار هافبک یک برتری عددی را در میانه میدان به استقلال می دهد. چرا که هیچ تیم دیگری وجود ندارد که این تجمع بازیکن در میانه میدان را حاصل کند.
همچنین این موضوع باعث از دست رفتن کناره های زمین برای استقلال نخواهد شد. به گونه ای که اگر توپ در کناره های زمین در مالکیت حریف باشد دیگر نیازی به پوشش دفاع وسط برای حمایت از دفاع کناری نیست و استقلال در کناره ها با استفاده از هافبک های خود یک برتری دو در مقابل یک ایجاد کنند.
همانطور که در بخش قبل اشاره شد چهار هافبک استقلال به دلیل تشابه کیفی می توانند با هم جابجایی داشته باشند یعنی در حالت ضد حمله و ارسال پاس و بازی سازی از عقب بختیار رحمانی می تواند به عقب برگردد و بازی سازی از عقب داشته باشد. در حالی که استقلال بخواهد با پاس های کوتاه به سمت دروازه حریف برود بختیار رحمانی می تواند عنصر واصل بین فاز دفاعی و هجومی باشدو وظیفه play maker خود را ایفا کند و پاس منجر به گل صادر کند و در صورت لزوم پوششی برای دو مهاجم سرعتی استقلال باشد و در فضاهای خالی در دفاع حریف منتظر توپ های برگشتی باشد.
در بخش آخر می توان به انعطاف سیستم در فاز هجومی و در لحظه مالکیت توپ اشاره کرد. به گونه ای که در صورت نفوذ دو دفاع کناری و یکی از هافبک ها که می تواند امید ابراهیمی و یا باقری باشد به جمع دو دفاع میانی بیاید و ترکیب استقلال در زمان مالکیت به 2-5-3 تغییر شکل دهد. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد که این سیستم قابلیت دفاع با بیشترین عناصر و حمله با بیشترین تنوع را به استقلال می دهد. هر چند که محاسبات روی کاغذ می تواند در زمین نتیجه دیگری بدهد.
منبع: مهر