به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، «محمود فرشیدی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «رسالت» نوشت:
معلمان از رئیس جمهور آینده چه انتظاری دارند؟ معلمان به کدام رئیس جمهوری دل خواهند بست: رئیس جمهور آینده در قبال چپاول دسترنج آنان در صندوق ذخیره فرهنگیان بی تفاوت نباشد و از این سوء استفاده کنندگان با تعبیر بدهکارانی که مطالبات معوقه دارند، دفاع ننمایند. رئیس جمهوری که درد معلم روستایی را احساس کند و خود را در برابر مجاهدت معلم مسئول بداند و برای جبران این مجاهدت تلاش کند.رئیس جمهوری که برای آرامش خاطر معلمان هم که شده، با دریافت کنندگان حقوق های نجومی برخورد کند و جرأت داشته باشد آنان را از عرصه های مدیریت کشور کنار بگذارد.
رئیس جمهوری که اشرافی و تجمل گرا نباشد تا بتوان واژه هایی نظیر "طعم تلخ فقر" و "شرمندگی معلم" در برابر همسر و فرزندان را با تمسک به سیره او التیام بخشید.
رئیس جمهوری که از عزت ایرانی در برابر بیگانه سرافرازانه دفاع کند تا معلم بتواند با اشاره به رفتار وی، دانش آموزان ایرانی را مفتخر به ایرانی بودن تربیت کند.
رئیس جمهوری که بودجه دستگاه ها را بر اساس عدالت توزیع کند و نه بر اساس قلدری و نفوذ و پارتی وزرا و بدین وسیله گامی در راه رفع مظلومیت از معلم بردارد.
رئیس جمهوری که درک کند آموزش و پرورش مسئله اساسی نظام و کشور است و بزرگترین سرمایه های مملکت، نسل آینده هستند نه گاز و نفت و پتروشیمی.
رئیس جمهوری که باور داشته باشد که آموزش و پرورش دستگاهی تولیدی و مولد سرمایه اجتماعی است و نه دستگاهی مصرفی.
رئیس جمهوری که با لطایف الحیل نخواهد چوب حراج به مدارس دولتی بزند و آنها را به بخش خصوصی واگذار نماید.
رئیس جمهوری که لااقل برای نمایش هم که شده هر از گاهی سری به مدرسه ها بزند و لااقل از مدرسه ای که خود در آن درس خوانده و معلمی که به او سواد آموخته است تجلیل به عمل آورد.
رئیس جمهوری که رفتار صبورانه اش در برابر منتقدان موجب شود که انگیزه معلمان در رفتار صبورانه برای تربیت نسل آینده تقویت گردد.
رئیس جمهوری که به آمار نمایشی اقتصادی اکتفا نکند و از واقعیات زندگی مردم و سفره ساده معلم با خبر باشد، برای رونق آن غیر از سخنرانی، اقدامی هم به عمل آورد.
رئیس جمهوری که مشکل بیکاری جوانان و از جمله شرمندگی و استیصال معلم در برابر خانه نشینی جوان تحصیلکرده اش، خواب شب را بر او حرام نماید.
رئیس جمهوری که به آموزش و پرورش طمع سیاسی نداشته باشد و نخواهد از معلم به عنوان ابزار سیاسی برای تحکیم موقعیت خویش بهره برداری نماید.
رئیس جمهوری که در بین یک میلیون معلم، لااقل یک نفر را واجد شرایط وزارت آموزش و پرورش بداند و با سپردن زمام این وزارتخانه به مدیر مهمان، جامعه معلمان را تحقیر ننمایند.
رئیس جمهوری که باور داشته باشد حل مشکل معیشت معلم از فناوری هسته ای دشوارتر نیست نه آنکه صورت هر دو مسئله را پاک نماید.