به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، روزنامه «وطن امروز» در یادداشتی به قلم «زهرا طباخی» نوشت:
خبر کوتاه و کاملا قابل پیشبینی بود... سخنگوی وزارت کشور اعلام کرد «مناظره زنده» در کار نیست و گفتوگوهای نامزدها به صورت «ضبطشده» پخش خواهد شد! همین چند جمله کافی بود تا مردم با سلایق و علایق سیاسی متنوع، سیلی از اعتراضات را در شبکههای اجتماعی به راه اندازند. تقریبا همه نامزدهای ریاستجمهوری نیز «رویه اعلامی دولت روحانی» را خارج از اختیارات قانونی و غیرقابل توجیه ارزیابی کردند. با این حال «حسین فریدون» برادر پرحاشیه رئیسجمهور در توجیه تصمیم وزارت کشور در یکی از شبکههای اجتماعی نوشت: «مناظره زنده احتمال مشکلات امنیتی انتخابات را چندبرابر میکند. تصمیم هیات نظارت بر انتخابات بسیار خردمندانه است»!
البته فریدون چند دقیقه بعد نوشته خود را حذف کرد و برای توجیه گل نواخته شده به دروازه خودی، به بخشی از بیانات رهبر انقلاب متوسل شد: «مقام معظم رهبری: انتخابات باید سالم، با #امنیت، با سلامت و گستردگی انجام بگیرد. باید دید چه چیزی به امنیت انتخابات ضربه میزند. #مناظره»
گاف فریدونی
لو دادن بازی سه ماهه تیم دولت برای حذف مناظرهها توسط برادر رئیسجمهور از این جهت جالب است که چند ساعت پیشتر حسامالدین آشنا، مشاور روحانی نوشته بود: «رئیسجمهور در حین برگزاری جلسه با نخبگان استان فارس از این تصمیم (وزارت کشور) مطلع شدند و در سخنرانی خود با صراحت تقاضای بازنگری این مصوبه را مطرح کردند»!
البته تلاشهای منتسب به حسن روحانی و یارانش برای حذف موقعیت قانونی مردم در مسیر نظارت بر گفتار و رفتار و منطق نامزدهای انتخاباتی و تشخیص اصلح در طول چند ماه اخیر بارها به صورت غیررسمی افشا شده بود.
به عنوان نمونه برخی منابع مدعی شدند تیم رئیسجمهور ابتدا تلاش کرد موضوع حذف رویه مناظره زنده را در شورایعالی امنیت ملی با مهر «ضدامنیتی» متوقف کند که موفقیتی حاصل نشد. پس از آن بود که افرادی همچون محمود واعظی، معاون سیاسی حزب اعتدال و مجید انصاری، معاون حقوقی رئیسجمهور تلاش کردند مناظرههای صداوسیما را «ساختگی» و «غیرقابل قبول» معرفی کنند!
اعتبار مردمسالاری
در فقرهای دیگر تمرکز بر زمان انجام مذاکرات صورت گرفت تا مثلا دکتر روحانی در ایام مذکور در ماموریت خارج از کشور باشند. سپس موضوع کاندیدای پوششی و حضور معاون اول کابینه روحانی در رقابتها به شکل غیررقابتی برای پوشش ضعفهای جناب روحانی در حوزه آمار و ارقام و اشراف اطلاعاتی بر مشکلات مردم مطرح شد.
البته نامزدی نمایشی و حضور غیررقابتی اسحاق جهانگیری در انتخابات، از سوی سایر گروههای سیاسی «غیراخلاقی»، فاقد توجیه سیاسی و بیاحترامی به «مردم» در مقام ناظر و عامل نهایی اجرای مردمسالاری در تعامل با حاکمیت ارزیابی شد. به این ترتیب تنها گزینه پیشروی مخالفان مناظره، استفاده از قدرت هیات نظارت و وزارت کشور دولت روحانی برای حذف «مناظره زنده» به شیوه «پادگانی» بود که از این پتانسیل به بهترین شکل استفاده شد! اما چرا برخی نگران حضور روحانی که این روزها عصبیتر از همیشه به نظر میرسد، در مناظره زنده هستند؟
سیاست داخلی پادگانی!
در مناظرههای انتخاباتی سال 92 چند انتقاد به رویه سیاسی و عملکرد آقای روحانی با اتفاق نظر نامزدهای مختلف دیگر وارد شد که به نظر میرسد کماکان مشکلساز است. یک مورد موضوع «آزادی بیان» و نگاه امنیتی حسن روحانی در شورایعالی امنیت ملی به مطالبات اقلیتها و اقوام مختلف جامعه بود که با ترشرویی وی در تقابل با نامزدهای منتقد و توسل به افشاگری علیه سایرین در بعد مانور رسانهای ختم به خیر شد اما پرونده کماکان در عرصه قضاوت عمومی باز ماند.
انتقاد به «امنیتی کردن» سادهترین اعتراضات و بیان مشکلات توسط مردم به حدی جدی بود که روحانی در دفاع از خود گفت: «از ابتدای زندگی سیاسیام مسیرم مشخص است! هیچ وقت پادگانی فکر نکردم، هیچوقت پادگانی عمل نکردم! من جزو افرادی هستم که حقوق خواندم، من سرهنگ نیستم! من حقوقدانم!»
روحانی 4 سال قبل با عصبانیت در دفاع از خود گفته بود: «من میگویم باید دنبال آزادی بیان باشیم! شما میگویید من دنبال این آزادی نبودم؟ من که در زمان شاه روبهروی شاه ایستاده بودم و بعد در تمام موارد روبهروی افراطیون همیشه ایستادهام؛ من که همیشه طرفدار آزادی بیان و مخالف افراط و تفریط بودم و خطم همیشه اعتدال بوده؛ چرا شما این طور بحث میکنید؟ اگر بنا به این شیوه باشد ما حرف برای گفتن زیاد داریم!»
او پس از موفقیت در انتخابات و تکیه زدن بر کرسی قدرت نیز بارها از جانب منتقدان به سوءاستفاده از قدرت متهم شد اما در مقام رئیسجمهور برابر نارضایتی رسانهها و اقشار مختلف به محدود و ممنوع کردن بحثهای کارشناسی پیرامون مسائل مهم گره خورده با منافع ملی همچون «سیاست خارجی» و «سیاست داخلی»، محدود ساختن مضاعف قلمها، سیاست برچسبزنی، تهدید، ارعاب، تنبیه، محدود کردن بودجه، برکناری و بعضا پروندهسازی سیاسی- امنیتی رو آورد. کار به جایی رسید که رهبر انقلاب دولت و وزرا را به پرهیز از نگاه «سلطنتمآبانه» و رعایت ادب توصیه کردند.
سیاست خارجی پادگانی!
اما مناظرههای سال 92 در یک حوزه مهم دیگر نیز برای روحانی سخت و چالشی بود. انتقاد به رویه سیاست خارجی موردپسند روحانی و تیم غربگرایان حامی وی و بازخوانی آنچه در توافقات هستهای دوره ریاستجمهوری خاتمی گذشت، یکی از این موارد بود. به عنوان مثال محسن رضایی با دعوت روحانی به آرامش و خونسردی سوال پرسید: «شما میگویید آن مذاکرات (مذاکرات منتهی به توافق سعدآباد و پلمب تاسیسات هستهای ایران) منجر به این شد که جنگ نشود ولی بحث من این بود که آیا نمیشد شما با هزینه کمتری این کار را میکردید؟ ما اینجا میخواهیم اطلاعاتی به مردم بدهیم که مردم برای سرنوشت خودشان تصمیمی بگیرند. چرا طوری صحبت میکنید که هیچ اشکالی نیست؟... شما ببینید سوال من چقدر مؤدبانه است، آقای روحانی اگر بخواهد با این عصبانیت و این داد و بیدادی که کردند سکان کشور را بهدست بگیرند، خداوند رحم کند به این کشور!»
جلیلی نیز در نقد سیاست خارجی روحانی گفته بود: در سیاست خارجی دفاع از حقوق و منافع و ارزشهای یک کشور مطرح است. چون پلی زده شد به بحث آقای البرادعی، باید بگویم وی در کتاب خاطرات خودش در صفحه 144 میگوید نه تنها پیشنهاد 3 کشور اروپایی ناچیز بود بلکه لفظ توهینآمیزی نیز داشت تا جایی که میشد آن را متکبرانه توصیف کرد!
جلیلی گفت: البته خود آقای روحانی نیز در کتاب خودشان صفحه 583 به آقای البرادعی پاسخ میدهد که متاسفانه اگر نگوییم «هیچ»، ایران مابهازای بسیار اندکی برابر پیشنهادات اروپاییها دریافت کرد و تنها با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر آنان روبهرو شد.
دفاع از هیچ!
با این احتساب تلاش برای حذف موقعیت مناظره زنده توسط دولت دکتر روحانی به هیچ وجه عجیب نیست، چرا که ایشان مهمترین دستاورد 4 ساله خود را ابر و آفتاب و باغ میوه «برجام» عنوان کردهاند و اکنون به اذعان اعضای کابینه مطابق سرانجام توافق سعدآباد مجدد «هیچ» کاسب شدهاند! «مناظره زنده» یومالحساب نامزدی است که در مقام «ریاستجمهور» باید پاسخ دهد چرا امروز نه چرخ زندگی ملت بیکار و فقیر و ورشکسته میچرخد و نه چرخ سانتریفیوژها؟! چرا عدالت اقتصادی و اجتماعی که قول داده بود برای اقوام مختلف جامعه و ساکنان مناطق محروم به ارمغان میآورد، محقق نشده و مثلا فقر و بیکاری در سیستان، کردستان، خوزستان و بوشهر بیشتر هم شده است؟
دولت یازدهم تمام طول 4 سال گذشته مقابل آزادی بیان و نقد کارشناسی رویه سیاست خارجی و ورشکستگی اقتصادی بزرگ ناشی از آن با استفاده از سلاح «امنیت» ایستاد اما روحانی در مقام یک نامزد انتخاباتی با موقعیت برابر با سایر نامزدها از قدرت سرکوب صدای سایرین برخوردار نیست! پس میتوان چنین نتیجه گرفت که منع «مناظرهزنده» مطابق نظرات اعلامی اغلب کارشناسان عرصه سیاست و رسانه و اقتصاد نوعی سوءاستفاده آشکار از قدرت مقام ریاستجمهوری و جلوگیری از فراهم آمدن شرایط قضاوت صحیح مردم است. این حق ملت فهیم و هوشمند ایران است که صحبتهای نامزدهای ریاست بر جمهور را بیکم و کاست و بدون تدوین ببینند و بشنوند و مدعاها را با وضعیت جیب و زبان و زندگی خود تطبیق دهند.