اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دیدارهای دانشجویی رهبر معظم انقلاب همواره از جذابیت ها و حواشی خاصی برخورد بوده که تا مدت ها شاهد انعکاس بازخورد آنها در رسانه ها و جمع های دانشجویی هستیم. با توجه به دیدار رمضانیه رهبر معظم انقلاب با دانشجویان گفت و گویی با متین منتظمی، دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان که از سخنرانان این دیدار نیز بوده، انجام داده ایم؛ که مشروح آن را در ادامه می خوانیم:
به عنوان یکی از سخنرانان دیدار دانشجویی رهبر معظم انقلاب در این دیدار چه احساسی داشتید؟
این دیدار برای من تجربه خوبی بود. باید بگویم که وقتی به عنوان سخنران اول پشت تریبون رفتم، بغضی در گلویم بود و تا دو سه دقیقه اول حرف هایم نیز این بغض را داشتم؛ اما جالب اینجاست که هیچ استرسی نداشتم و این برای خودم که در مقابل شخص اول مملکت سخنرانی می کنم و استرسی ندارم، جالب بود؛ البته احساس می کنم که این حس به خاطر چهره نورانی و آن فضای پدرانه ای است که رهبر انقلاب ایجاد می کنند.
در پایان سخنرانی هم یک شعری را که فکر می کنم رهبر معظم انقلاب هم از آن راضی بودند، قرائت کردم. در واقع این شعر حرفی بود که در ته دل خودم وجود داشت و یکی از دوستان ارومیه ایم آنها را سروده بود و آن را به حضرت آقا تقدیم کردیم؛ مخصوص این دیدار بود.
در دیدار رمضانیه رهبر معظم انقلاب با دانشجویان چه فضایی حاکم بود؟
برای دیدار با رهبر معظم انقلاب دانشجویان از سراسر کشور با یک ذوق و شوقی می آیند و این ذوق و شوق هم کاملاً مشخص است. خود من هم برای این دیدار لحظه شماری و روز شماری میکردم و برای دیدن پدر بچه های انقلابی قند در دلمان آب میشد. اما در دیدار رمضانیه امسال، رهبر معظم انقلاب یک سری نکاتی را فرمودند که جای بحث آن زیاد است، اگر بخواهیم از فضای حاکم بر دیدار بگوییم این دیدار یک جذابیت داشت و آن هم لبخند حضرت آقا و رضایتشان از رشد سطح فکری تشکلهای دانشجویی بود؛ که خیلی برای ما جنبه خوشایندی داشت.
فعالان دانشجویی گاها فعالیت هایی در سطح دانشگاهها می کنند که شاید زیاد ملموس نباشند. در واقع یکی از دغدغه های فعالان دانشجویی که به آن فکر می کنند این است که شاید فعالیتی را که انجام می دهند بیاثر است و یا موضع گیری آنها تأثیری ندارد ولی اظهار رضایت رهبر معظم انقلاب با گفتن این جمله با این مضمون که سطح فکری مجموعه های دانشجویی بالاتر رفته است و نگران این نباشید که موضع شما تاثیری ندارد، امیدی را در دل بچه های انقلابی به ویژه آنهایی که در این چهار سال دولت یازدهم فشارهایی زیادی را تحمل کردند، زنده و آنها را شارژ کرد.
نکته دیگر اینکه در دیدار امسال در کنار مباحث تخصصی مطرح شده در متن سخنرانی ها، تلاش شد که فضای آرمان گرایه و امیدوارانه نیز ایجاد شود؛ که من در همین راستا در پایان متن سخنرانی ام این جمله از شهید بهشتی که ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم بود که همچنان مسیر را ادامه خواهیم داد را، قرائت کردم. در هر حال معتقدم که رهبر انقلاب نسبت به این موضوع واکنش خوبی از خودشان نشان دادند و یکی از نکات موردنظرشان هم همین مسئله بود.
موضوعی که نباید از آن غافل شویم، این است که تریبون دیدارهای دانشجویی با رهبر انقلاب، تریبون دانشجویان انقلابی است و تریبون دانشجویان انقلابی هم باقی خواهد ماند؛ اما در جریان این دیدار فرصت ایراد سخنرانی نه برای یک نفر، بلکه برای سه چهار نفر از بچه های انجمن علمی و نشریات به دست نیامد؛ به همین دلیل شاهد شیطنت هایی بودیم؛ مثلا فردی که سال گذشته خودش سخنران دیدار بوده ، مدعی شده که این تریبون فرمایشی است؛ البته رهبر انقلاب موقع اقامه نماز فرمودند متن سخنرانی دانشجویی که فرصت ایراد آن را نیافته، بیاورند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که در این چند سالی که من در تشکل و اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان فعالیت کرده ام، چه در سخنرانی های دانشجویی در تریبون نماز جمعه و چه در دیدارهای دانشجویی رهبر معظم انقلاب هیچ وقت متن سخنرانی دانشجویان را کسی چک نکرده است. در واقع دانشجویان برای ارائه سخنرانی خود هر چه به ذهنشان آمده را نوشته و تندترین انتقادات و حرف ها را به زبان آورده اند؛ اما در مقابل شاهدیم که اجازه نمی دهند سخنرانی های دانشجویان در حضور رئیس جمهور در رسانه ملی پخش شوند.
در مورد ساز و کار انتخاب موضوعات و آماده کردن متن سخنرانی توضیح دهید؟
ساز و کار انتخاب موضوعات و نوشتن متن سخنرانی که بنده به عنوان نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان قرائت کردم، از صفر تا صد دست توسط اعضای اتحادیه انجام شده است. در واقع روال کار ما این است که هر کسی که به عنوان سخنران انتخاب می شود، باید شاکله ای را برای متنش در نظر بگیرد و آن را به دست خودش بنویسد تا بتواند آن را به خوبی ارائه دهد؛ ولی در اتحادیه دوستانی داریم که برای آماده کردن متن سخنرانی از آنها خواستیم تا نظرات و نکاتشان را ارائه کنند. مثلاً جزئیات بحث فضای مجازی را که من در متن سخنرانی به آن اشاره کردم، توسط یکی از دوستان به دستم رسید و آن را در متن گنجاندم.
در دیدارهای دانشجویی شاهدیم که رهبر معظم انقلاب نکاتی را در حین سخنرانی دانشجویان یادداشت کرده و در زمان مناسب، توضیحاتی را در خصوص آنها ارائه می دهند؛ با این وجود ایشان در مورد کدام بخش از سخنرانی شما اظهار نظر کردند؟
من در متن سخنرانی خود به موضوعات مختلفی اشاره کردم، اما رهبر معظم انقلاب مشخصا در مورد سند آموزشی 2030، پرونده های هفت تیر و هشت شهریور و ترور شهید آیت اظهار نظر کردند؛ به عنوان نمونه در مورد سند 2030 فرمودند که این سند غلط است. در واقع برای من و اعضای تشکل و اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان این سوال بود که با وجود اسناد متقن آیا اصلا می شود در مورد این سند به معظم له اطلاعات غلط داد؛ که ایشان به صراحت فرمودند: افرادی که خیال میکنند ما در این موضوع گزارشهای درستی نگرفتهایم، برداشت درستی نیست. و با این حال اگر یک عده دوباره بخواهند شانتاژ کنند و بگویند چنان و چنان، این جای بحث و بررسی دارد.
در بحث فضای مجازی نیز به موضوع زیرساخت ها و شبکه ملی اطلاعات و فعالیت پارتیزانی بچه های حزب اللهی در توئیتر و اینستاگرام نسبت به موضوعات اشاره ای داشتم که حضرت آقا به این مسئله هم جواب دادند و فرمودند که گاهاً توییتر و فضای مجازی لازم است، ولی در کنارش کار اجرایی و کاری که در کف میدان باشد، بیشتر لازم است.
اما مهمترین نکته که من به آن علاقه دارم و از طریق قوه قضائیه پیگیری هم خواهیم کرد، موضوع پروندههای 7 تیر، 8 شهریور و ترور شهید آیت است که در این زمینه به زودی نامه ای خطاب به قوه قضائیه خواهیم نوشت.
واقعیت این است افرادی که حالا در کشور در بدنه نظام هستند و البته خود را هم تئوریسین دموکراسی و آزادی خواهی و این چیزها میدانند، خودشان دستشان در پرونده کشمیری و شهید آیت گیر است. در قضیه ترور شهید آیت، دلیل ترور مشخص بود؛ شهید آیت آن زمان میخواست اسناد ارتباط موسوی فتنه گر را در مجلس بیاورد و علنی کند، ولی روزی که میخواست به مجلس برود ترور و اسناد گم و گور شد.
به نظر من اگر این پروندهها باز شود، واقعیت ترورهایی هم که اخیراً در تهران اتفاق افتاد، مشخص خواهد شد. رهبر انقلاب در بیانات خود اشاره کردند که ترورهایی که اخیراً در تهران اتفاق افتاد، ریشه در همان پروندههایی دارد که برادرمان هم گفتند. در هر حال اگر آن پروندهها باز شود، دست خیلی از نفوذیهای کنونی هم رو خواهد شد، چون اگر بحث نفوذ از داخل مطرح نباشد، داعش هیچ وقت نمیتواند از مرزهای کشورمان که خیلی سفت و سخت از آنها حفاظت می شود و درزی هم ندارند، عبور کند.
علی رغم اینکه بارها در خصوص وجود فساد سیستمی در کشور بحث شده اما رهبر انقلاب در پاسخ به یکی از دانشجویان اشاره کردند که فساد سیستمی در کشور نداریم؛ نظر شما در این رابطه چیست؟
فساد سیستمی تعریف خیلی گستردهای دارد و شاید در این قضیه ابهاماتی داشته ایم که رهبر معظم انقلاب این موضوع را کاملاً رد کردند و ما هم توجیه شدیم؛ البته من خودم اعتقاد به فساد سیستمی ندارم، چون فساد سیستمی کار شبکهای خیلی گسترده است و از صفر تا صد از یک کارمند جزء تا رئیس جمهور در آن درگیر هستند. مثلا در پرونده فساد برادر رئیس جمهور اگر این فساد افشا شود، به هر حال این فرد یک تیمی برای خودش چینش کرده و در یک چارچوب است و اگر راس آن از بین برود ،این فساد هم از بین می رود و اینگونه نیست که فساد در سیستم بماند.
چرا برخی ها این جمله رهبر معظم انقلاب که فرمودند باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیمگیری و اقدام کنند را برنتافتند و علیه آن هجمه می کنند؟
من با یک مثال تحلیل خودم را ارائه کنم. ببینید زمانی که ما در دانشگاه فعالیت میکردیم، برداشت مسئول دانشگاه از فعالیت دانشجویی این بود که دانشجو کسی است که چوب و چماق و سنگ برمی دارد، داد و بیداد میکند و شیشه پایین میآورد. در واقع کل تعریفش از فعالیت دانشجویی هم همین بود. باید بگویم که این قضیه، آتش به اختیار نیست؛ در هر حال رهبر معظم انقلاب میدانند چه میگویند و ما هم می فهمیم که ایشان چه میگویند؛ اما یک عده برداشتشان از آتش به اختیار جوری چوب و چماق است؛ البته اینها به چوب و چماق عادت دارند و قطعا از دیدگاه خودشان به موضوع نگاه می کنند.
قضیه آتش به اختیاری که رهبری فرمودند یک پس و پیشی هم داشت؛ در واقع ایشان گفتند در جاهایی که ما مسئله فرهنگی داریم، مثلاً وقتی که امروز دغدغه وزارت فرهنگ ما پخش ربنای یک فتنه گر و فراری است، وظیفه ما چیست؟ آیا باید بنشینیم و دست روی دست بگذاریم تا با عملکرد آقایان، فرهنگ از بین برود. ما هنرمندان زیادی در این کشور داریم و کلی هم کار فرهنگی داریم؛ حالا اینها را رها کرده اند و چسبیدهایم به آن بنده خدایی که باید توبه کند. با این وضعیت ما نباید دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم. در هر حال آتش به اختیاری که مورد نظر رهبر انقلاب است یعنی این که شما بروید کار فرهنگی انجام بدهید و آن خلائی که وجود دارد را پر کنید، نه اینکه بریزیم و وزارت فرهنگ و ارشاد را فتح کنیم.
نباید غافل شویم که کار ضد انقلاب و دست هایی که در داخل دارند، این است که دل مردم را خالی کنند؛ در مورد آتش به اختیار هم همین روال را در پیش گرفته اند و می خواهند آن را به گونه ای وانمود کنند که منظور همان چوب و چماق است؛ اما واقعیت آتش به اختیار این است که اگر در فضایی قرار گرفتیم که در آن ضعف وجود دارد ،برای جبران این ضعف پیگیری و تلاش کنیم.
مثلاً حالا در شورای عالی انقلاب فرهنگی که در متن سخنرانی ام هم به آن اشاره کردم، ضعف داریم. واقعیت این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان اسناد بالادستی بازوی نظارت بر اجرای قوانین خودش را ندارد؛ به همین دلیل در دانشگاه مدیر و معاون فرهنگی هر جور که میخواهد برای خودش قانون را تفسیر میکند. مثلا برگزاری کنسرت در دانشگاهها ممنوع است، اما ما شاهدیم که با تفسیری که آقایان از قانون دارند کنسرت برگزار می شود و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم هیچ دسترسی ندارد. حالا وقتی که نص صریح قانون وجود دارد، آیا ما باید در مقابل برگزاری کنسرت سکوت کنیم؛ اینجا ما آتش به اختیاریم.