یکی از ارکان اصلی هر فدراسیونی کمیته آموزش آن است تا بهترین، به روزترین و درست ترین روش برای موفقیت در آن رشته را به زیرمجموعه اش بیاموزد اما...
به گزارش گروه سایر رسانههای خبرگزاری دانشجو، تاکنون به این
موضوع دقت کرده ایم که چرا غیر از جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین که تیم ملی با
هدایت سرمربی وطنی جواز حضور گرفت، دیگر این تیم با هدایت سرمربی ایرانی
چنین توفیقی بدست نیاورده است؟
تیم ملی در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه با هدایت ایویچ و در ادامه ویهرا موفق
شد جواز حضور در فرانسه را بدست بیاورد. تیم ملی در سال ۲۰۰۶ هم با هدایت
برانکو ایوانکوویچ بار دیگر این توفیق را بدست آورد و در نهایت در سال های
۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ نیز کارلوس کی روش توانست در این زمینه تیم را به جام جهانی
برساند. این در حالیست که فوتبال ما در این سال ها بازیکنان باتجربه ای
داشته که در بوندس لیگا، لالیگا یا سری آ ایتالیا توپ زده و با مربیان بزرگ
دنیا که هنوز هم برخی از آنها مشغول هدایت تیم های باشگاهی و یا ملی معتبر
در دنیا هستند کار کردهاند.
درک این موضوع کار دشواری نیست که یکی از ارکان فدراسیون هر کشوری کمیته
آموزش است. به این خاطر که کمیته آموزش، تمام دانش فوتبال آن کشور را مانند
چتر در بر می گیرد. کمیته آموزش باید یکسری خواص ویژه داشته باشد که اولین
آنها ارتباط تنگاتنگ و به روز، تأکید می شود، واقعا به روز با دانش نوین
در چرخش دنیا داشته باشد. یعنی کمیته آموزش هر کشوری باید همزمان و هم فاز
با آن چرخش دانش، خودش را به روز کند و بطور مداوم آنها را به درون فوتبال
کشورش تزریق کند. این را هم می دانیم درون فوتبال هر کشوری در واقع همان
اذهان مربیانش است. این باید به دقت مورد توجه قرار بگیرد. این یکی از
ارکان وجودی کمیته آموزش است.
کمیته آموزش هر کشوری باید تمام مسایل فنی را رصد کرده و در پایان هر فصلی
یک کتابی به نام تکنیکال ریپورت از آنچه در کشورش در طول یک فصل فوتبالی
اتفاق می افتد چاپ کند. کتابی با بهترین کاغذ و رنگ آمیزی برای استفاده؛ نه
ثبت در تاریخ و کتابخانه! نه اینکه دیتا بدهد که بر فرض پرسپولیس ۲۰ تا گل
خورده و استقلال ۳۰ تا زده؛ نه! بلکه گزارشی با این محتوا که چه اتفاقی در
فوتبال مملکت رخ داده است و در یک فصل بر فوتبالش چه گذشته است. این دومین
نکته مهم در این امر است.
نکته مهم دیگر اینکه کمیته آموزش باید منابع آموزشی اش را به شدت به روز
کرده و بالطبع مطالب آموزشی اش را هم. پس این کمیته باید مدرسینش را کاملا
به روز کرده و این مدرسین آنچنان حیطه دانشی شان بالا برود که در خارج از
کشورمان هم دانش و زبان انگلیسی و نحوه آموزش و برخوردشان را قبول داشته
باشند تا بتوانند در منطقه هم حضور یافته و تدریس کنند. اما اخبار و
اطلاعات رسیده از کمیته آموزش فدراسیون فوتبال دلالت بر این دارد که بیش از
۲۰ سال است دایره به روز رسانی در این کمیته بسته شده و ظاهرا قرار هم
نیست که باز شود!
تصویری که از کمیته آموزش فدراسیون به ذهن خطور می
کند، اتاقی است با یک لامپ ۴۰ در گوشه یک سالنی به نام فوتبال جهان که
میلیون ها نورافکن دارد. در اتاق آموزش ما یک نفر با آن وضعیت نشسته و با
قلم و دوات قدیمی در حال نوشتن فوتبال است اما در اطرافش تکنولوژی و علم
بیداد می کند! این کمیته آموزش ماست!
باور این نکته که مطالب آموزشی در کمیته آموزش فوتبال
فدراسیون همان سرفصل های فوتبال در سال ۱۹۸۰ است(!) باعث تأسف و خجالت
است. اگر چنین نیست پس چرا از بین ۷، ۸ هزار مربی فوتبال که با شرکت در
دوره های آموزشی در سراسر ایران کارت مربیگری دریافت کرده اند یک نفر نمی
تواند سرمربیگری تیم ملی بزرگسالان را در دست گرفته و مردم با خیال راحت
(مانند زمانی که کی روش هدایت تیم را در دست دارد) مسابقات را دنبال کنند؟
فوتبال که از انرژی هسته ای و علوم پزشکی
پیچیده تر نیست! جوان ایرانی در همه علوم سرآمد است و حالا در عرصه هنر و
سینما هم در مراسم اسکار نماینده دارد. وقتی در فوتبال مربی نداریم، قطعا
یک جای کار ایراد دارد. گرچه دلواپسان فوتبال معتقدند بیش از یک جای کار
ایراد هست.
مهدی تاج باید برای این کمیته و خروجی آن تدبیر کند.
صرف اینکه مدرکی زیر بغل شرکت کنندگان در کلاس های مربیگری بزنیم و رقمی
(قابل توجه) بابت دوره های آموزشی از آنها دریافت شود عملکرد کمیته آموزش
را توجیه می کند؟ باز هم در این باره خواهیم گفت.