اتفاقات ناگوار هفتههای اخیر درباره کودکان و امنیت آنان، گویای خلأ آموزشهای عمومی و مردمی است؛ آموزشهایی که از دیرزمان برعهده منابر و تریبونهای جمعه و جماعت بودهاند.
اگر ما و جامعه انقلابی دخالت بیگانگان را در امور داخلی خود در قالب اسنادی چون ۲۰۳۰ نمیپسندیم و نمیپذیریم، به همان میزان و چه بسا بیشتر و مهمتر، بر نقش مساجد و جلسات وعظ و سخنرانی تاکید داریم که گوشهای قاطبه مردم به آنهاست و آنها را برجسته می دانیم.
ائمه جمعه و جماعت در ارتباط با مردم به حد کافی درباره موضوعات کلان ملی و بین المللی و مسائل سیاسی روز سخن می گویند اما این تریبونها نسبت به معضلات اخلاقی خانوادهها و جامعه غفلت دارند و آنگونه که باید و شاید به اصلاح رفتارهای اجتماعی مردم نمیپردازند در حالی که تریبونهای مسموم و بیگانه چه از طریق ماهواره و چه به وسیله شبکههای اجتماعی، بهطور بی سابقه و وحشتناکی مردم را با محتواهای ناسالم و نامحرم مورد هجوم قرار دادهاند.
گرچه جامعه ایرانی با معضلات و انحرافهای اخلاقی دیگر جوامع به ویژه جوامع غربی و مدعی مدنیت و مدرنیت، فاصلهای فاحش دارد اما آمارها درباره کودک آزاری و خشونت والدین با فرزندانشان، اختلافات زن و شوهر و افزایش طلاق، شیوع مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و... برازنده جامعه اسلامی نیستند و به هر میزان که باشند، برای ایران و ایرانی مسلمان مایه ننگ و غیرقابل تحمل است.