برای برهم زدن منافع برجام یک ترامپ نیز کافی است. هرچند اظهارات روحانی مبنی بر حفظ برجام، این سیگنال را به آمریکا ارسال میکند که این کشور هرآنچه بلا نیز بر سر توافق هستهای بیاورد و مفاد آن را زیر پا بگذارد بازهم مسئولان دولتی و سیاست خارجی ایران حاضر به اقدامات عملی برای برهم زدن توافق هستهای نیستند
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، اظهارات حسن روحانی در دانشگاه تهران درباره برجام علاوه بر اینکه نشان از خوشبینی داشت بلکه اضطراب و عصبانیت از عاقبت آن نیز وی را آزار میداد.
آمریکا بر اساس راهبرد کلان خود درباره ایران که از زمان بارک اوباما به صورت برنامه ریزی شده و تدریجی دنبال میشد، به دنبال کاهش توانمندایهای جمهوری اسلامی در زمینههای مختلف است. راهبردی که به اشتباه برخی در داخل ایران به آن پی نبردند و به گمان خود با از بین بردن اختلافات در یکی از زمینههای مورد مناقشه میتوان به حل بحرانهای دیگر در روابط فی مابین دست یافت. این سیاست در دوران ترامپ به صورت تهاجمیتر در حال پیگیری است و مسلما از یک بستر به بستری دیگر در جریان خواهد بود.
مسلما با دستیابی به توافق هستهای یکی از اهداف آمریکا در زمینه از بین بردن تواناییهای هستهای ایران تا حدودی محقق شد و بسترهای جدیدی، چون موشکی، قدرت منطقهای و نفوذ در ایران به بهانه حقوق بشر مدنظر هستند. دولت یازدهم و ادامه آن یعنی دوازدهم به گمان خود توانستند با توافق هستهای یک بحران ۱۳ ساله را حل و فصل کنند و برجام زمینه تسهیل روابط با غرب را فراهم ساخته است، اما این توافق تنها ارسال پالسهای منفی از سوی ایران به سمت اتاقهای فکر آمریکایی و غربی بود با این پیش فرض که میتوان بدون جنگ و درگیری به اهداف کلان در روابط با ایران تنها با فشار اقتصادی و تحریمهای سخت دست پیدا کرد.
بدون شک تحریم هایی که در زمان هستهای بر ایران اعمال شده بودند به تدریج و به بهانه هایی، چون توان موشکی و حقوق بشر از سوی آمریکا و سپس در اجماع با اروپا علیه کشور بازخواهند گشت. به طور کلی نیز برخلاف خوشبینی و آماردهی یک سویه دولتمردان ایران مبنی بر منافع اقتصادی غیرقابل بازگشت برجام، آمریکا تمام راههای تاثیرگذاری مثبت اقتصادی برجام را با تحریمها و محدودیتهای جدید مسدود ساخته است. هیچ شرکت یا بانک بزرگ اروپایی یا بین المللی از ترس جریمههای چند میلیاردی آمریکا حاضر نیست با ایران وارد رابطه یا رابطه بلند مدت شود.
این درحالیست که حسن روحانی در سخنانی کاملا خوشبینانه و البته قابل درک، عنوان داشته که هیچ رئیس جمهوری در آمریکا نمیتواند مانع از نفع ایران از منافع برجام شود. قابل درک از آنسو که در کارنامه ۵ ساله حسن روحانی هیچ دستاوردی به غیر از برجام وجود ندارد و وی ناچارا میبایست از تنها دستاوردش با وجود قرینه هایی در دنیایی واقعی مبنی بر غلط بودن، دفاع کند. وی در این اظهارات گفته است: "ما در مذاکرات هستهای و در توافق برجام به مواردی رسیدیم و به منافعی رسیدیم غیرقابل بازگشت که هیچکس نمیتواند آنها را باز گرداند نه آقای ترامپ نه ۱۰ تا ترامپ دیگر، اینها غیرقابل بازگشت است، در مذاکرات هستهای ما قدرت سیاسیمان را برای جهانیان روشن کردیم. دیپلماتها ما آنقدر قوی هستند که با ۶ قدرت بزرگ جهانی میتوانند حرف بزنند و به توافق برسند. توافقی که طرف مقابل الان میگوید من فریب خوردهام ترامپ میگوید ایرانیها ما را فریب دادهاند این حرف هم نادرست است آیا قدرت سیاسی ما از بین میرود؟ هرچه میخواهد بشود برجام. "
برای برهم زدن منافع برجام یک ترامپ نیز کافی است. هرچند اظهارات روحانی مبنی بر حفظ برجام، این سیگنال را به آمریکا ارسال میکند که این کشور هرآنچه بلا نیز بر سر توافق هستهای بیاورد و مفاد آن را زیر پا بگذارد بازهم مسئولان دولتی و سیاست خارجی ایران حاضر به اقدامات عملی برای برهم زدن توافق هستهای نیستند و بر همین اساس واشنگتن به فشارهای خود حتی فراتر از سرحد تحمل ایران ادامه خواهد داد و تحریم هایش را با وجود نقض برجام به بهانه هایی دیگر تحمیل خواهد کرد.
از سوی دیگر، حسن روحانی کافی است به جای سخن گفتن از منافع غیرقابل بازگشت برجام که ۵ سال است کشور ار معطل خود ساخته، سیاست هایی را در پیش گیرد که در سالهای باقی مانده زمامداری خویش باعث رونق بخشی به بخشهای اقتصادی و مالی کشور و عبور از رکود شود. برخلاف آمارهای دولتی، اوضاع کارخانهها و کارگران واحدهای تولیدی داخلی که در بدترین شرایط خود از لحاظ معیشتی و تولیدی به سر میبرند، گویای منافع اقتصادی برجام است! بازنگری در دفاع یکجانبه و خوشبینانه برجام در اقدامات آتی ریئس جمهور باید مدنظر قرار گیرد، چرا که با پایان دوره دوازدهم، بار دیگر دولت همچنان در حال چانه زنی با قدرتهای جهان درباره حفظ برجام یا مذاکرات فرابرجامی خواهد بود که در نهایت هیچ ثمری در پی نخواهد داشت.