به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری دانشجو، زلزله 7.3 ریشتری آب سردی بود بر کانون گرم خانوادههایی که دو شب پیش ناخواسته از هم پاشیده شدند. مادرانی که داغ فرزندان خردسالشان را فریاد میزنند، فرزندانی که در چشم برهم زدنی خود را یتیم دیده و در غم پدران و مادران خود به سوگ نشستهاند و زنان و مردانی که داغدار از دست دادن بستگان و خویشاوندان دور و نزدیک خود هستند، مردم ایران را عزادار کرده است.
این تازه گوشههایی است از فاجعهای که در قصرشیرین، کرمانشاه، سرپل ذهاب و... رخ داده است. در سوی دیگر اما بسیاری از ارگانها و نهادها به یاری مناطق زلزلهزده شتافتهاند و حتی برخی از شهروندان داوطلبانه خود را به این مناطق رساندهاند تا در حد بضاعت، در فرآیند کمکرسانی باری از زمین بردارند.
بسیاری نیز در مقابل پایگاههای انتقال خون صف کشیدهاند. آنهایی که کاری از دستشان ساخته نیست هم دست به دعا برداشتهاند و خاتمه یافتن این بحران را از خداوند طلب میکنند.
حالا در این گیرودار و در شرایطی که بسیاری از هموطنانمان سختترین لحظات زندگی خود را سپری میکنند، برخی ترجیح دادهاند انسانیت را کنار نهاده و به موج سواری سیاسی بر آلام مردم داغدیده بپردازند.
عدهای حجم خسارات جانی و مالی را به مسکن مهر ربط میدهند و جماعتی دیگر نیز همه تلاش خود را به خرج میدهند تا نفی این گزاره را به اثبات برسانند.
در این میان و با وجود آنکه زلزله، بسیاری از کشورها نظیر عراق، ایران، کویت، گرجستان، جمهوری آذربایجان، عربستان، ترکیه و... را به لرزه درآورده، برخی هم ترجیح دادهاند در رفتاری شیطنتآمیز، ماجرا را ایرانی- عراقی روایت کرده و این فاجعه را به کشور برادر، عراق نسبت دهند.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری ضمن طرح این ادعا که بیشتر خانههای تخریب شده در زلزله متعلق به ساختمانهای مسکن مهر بوده از وزیر راه و شهرسازی خواست تا دلایل تخریب این ساختمانهای نوساز را به دقت بررسی کند.
یک وبسایت خبری منتسب به یاشار سلطانی هم با انتشار تصویری از یک ساختمان فروریخته در کشور مصر، مدعی شد که این ساختمان مربوط به پروژه مسکن مهر در قصر شیرین است.
اینها در حالی است که مدیرکل راه و شهرسازی استان کرمانشاه، پایین بودن کیفیت ساخت مسکن مهر سرپل ذهاب را منکر شده و علت خسارات وارده را قرار گرفتن آن روی گسل دانسته و یادآور شده که تمام ساختمانها و سازههای آن منطقه حتی اداره راه و شهرسازی این شهرستان که ساختمانی یک طبقه است آسیب دیدهاند.
اظهارات این مدیر میدانی بهویژه آنجا اهمیتی دو چندان مییابد که گزارشها حاکی از تلفات بالا در روستاهای این منطقه است. روستاهایی که از قضا خبری از مسکن مهر هم در آنها نیست.
تیتر تأملبرانگیز «زلزله عراق، ایران را لرزاند» هم در حالی روز گذشته بر صفحه نخست یکی از روزنامهها نقش بست که طی روزهای گذشته و در خلال برگزاری همایش میلیونی اربعین، برخی بدون هرگونه ملاحظهای به فضاسازی علیه این مراسم باشکوه پرداختند و با طرح ادعاهایی شاذ، از خدشه وارد آوردن به ساحت این آیین فراملیتی و فرامذهبی دریغ نکردند.
پدیدهای اجتماعی که چند سالی است هویتهای کاذب قومی و ملی را درنوردیده و در بستر زیست جهان شکل گرفته از بطن آن به هویتی جدید شکل داده است.
سیاسیکاری در متن مصیبتی که جامعه را داغدار کرده البته چندان بیسابقه هم نیست. حادثه دلخراش پلاسکو و سوءاستفاده جریانی خاص در آن هنوز از یادها نرفته است.
بحرانی که در خلال آن برخی بدون توجه به سنگینی مصیبت وارده و داغهای بردل مانده و در شرایطی که هنوز اجساد آتشنشانان فداکار زیر خروارها آوار دفن شده بود، با گوشه چشم به انتخابات سال بعد تمام تلاش خود را در مقصرتراشی برای آن به کار بستند و در این راه از هیچ حربهای فروگذار نکردند.
به هرحال باید اذعان داشت که ضمیمه کردن برچسب سیاسی به رخدادهای اجتماعی و بهویژه نگریستن به حوادثی از این دست با عینک سیاسی، ناشی از درک غلط بخش قابل توجهی از نخبگان نسبت به جامعه ایران است.
این رویه هرچند ممکن است آوردهای سیاسی گذرایی را هم به ارمغان آورد، اما نباید فراموش کرد که مردم نظارهگر این رفتار هستند و به همین واسطه آثار بلند مدت این رویکرد در بلند مدت بیش از همه، گریبان سیاست بازان را خواهد گرفت.