معاون فرهنگی سپاه در یادداشتی نوشت: اندیشکدههای آمریکایی با کمک رسانههای تراز اول جهان و حکام مرتجع منطقه حداقل ده سال بطور مستمر کار کردند تا ...
به گزارش خبرگزاری دانشجو، در پی اعلام دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و برنامهریزی برای انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیت المقدس، سردار محمدرضا نقدی معاون فرمانده کل سپاه در یادداشتی به تشریح توطئه جدید آمریکاییها در قبال منطقه و قضیه فلسطین پرداخته است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
این روزها در پی تصمیم رژیم آمریکا مبنی بر انتقال سفارت خود در فلسطین اشغالی به بیت المقدس، تحلیل گران برابر روال خود دست به قلم شده اند و یا با حضور در مصاحبه با رسانهها در مورد ابعاد این مسأله اظهار نظر میکنند. بخش زیادی از این تحلیلها و اظهار نظرها مربوط است به چرایی این تصمیم آمریکا و پاسخ به این سئوال که چرا در این مقطع زمانی آمریکا چنین تصمیمی را گرفت.
با نهایت احترام به همه تحلیلگرانی که در پاسخ به این سوال دلایلی را مطرح میکنند میتوان با قاطعیت گفت که هر کس در تحلیل خود برای این اقدام دلایل منطقی و قابل درک نه فقط در جهت منافع آمریکا ولو در راستای منافع رژیم صهیونیستی بیاورد دچار خطا شده است چرا که این تصمیم فاقد هر فایدهای برای آنهاست.
واقعیت این است که مدتهاست رژیم آمریکا دچار سردرگمی و آشفتگی در تصمیم گیریهای کلان شده و مرتباً برخلاف منطق منفعت طلبانه و علیه اهداف سلطه جویانه خود تصمیم میگیرد.
این موضوع هر چند در ماههای اخیر شدت یافته لکن فقط هم مربوط به شخص ترامپ نمیشود. بلکه مربوط به کل حاکمیت ایالات متحده است.
در دولت قبلی آمریکا یک روز ضرب الاجل برای حمله به سوریه معلوم کردند، در فاصله کوتاهی پس از اتمام ضرب الاجل انصراف خود را اعلام کردند، یک روز برای مردم ایران شعر حافظ خواندند و تمجید کردند، هنوز این موضوع از تیتر خبرها بیرون نرفته، دادن داروهای بیماریهای صعب العلاج به ایران را تحریم کردند در دولت جدید هم همین روال ادامه دارد.
رئیس جمهور جدیدشان هم روزی از مردم ایران تمجید میکند و مدعی میشود که حامی مردم ایران است و میخواهد مردم را از دست حکومت ایران نجات دهد یکماه بعد در سازمان ملل رسماً اعلام میکند که مردم ایران یک ملت تروریست هستند. یک روز در مقابل دیدگان تمامی سران کشورهای جهان در سازمان ملل کره شمالی را به محو از روی کره زمین تهدید میکند و سه هفته بعددر جمع بزرگی از سران کشورهای جهان میگوید آرزو دارم با رئیس جمهور کره شمالی بنشیننیم شربتی بخوریم و گپ بزنیم و دوست باشیم و... این روزها موضعگیریهای فراوان متناقص ازاین دست ازسوی آمریکا کم نیست.
شاید کسی تصور کند این تناقضها همان سیاست چماق و هویج است حال آنکه اینطور نیست.
در اعمال سیاست چماق و هویج تشویق به همکاری با اعلام خطرات و تنبیهات ناشی از عدم همکاری همزمان یکجا مطرح میشود و به طرف مقابل فرصت داده میشود تا از میان دو راه یکی را انتخاب کند نه اینکه زمانی خطر را منتفی اعلام و حرف دوستی را وسط بکشندو بعد از مدتی برعکس عمل کند؛ و یا عدهای ممکن است ریشه این خطاها و تناقضات را در شخصیت ترامپ جستجو کنند که این هم غلط است.
اولاً این تناقضات از دوره قبل وجود داشته ثانیاً هیچگاه یک قدرت جهانی با ساختارهای پیچیده تصمیم گیری و تصمیم سازی اختیار خودش را به دست یک نفر نمیدهد و خصوصاً ترامپ که نقاط ضعف بزرگی، چون شاکیان متعدد تجاوز جنسی و یا پرونده خطرناکی مثل ارتباط با روسیه در دوره انتخابات را دارد و برای جبران این گافهای بزرگ مجبور است برابر خواست سرویسهای اطلاعاتی و شبکه تصمیم گیری رژیم آمریکا عمل کند.
پس دلیل این درهم ریختگی سیاستهای ایالات متحده چیست؟
پاسخ این سوال را باید در بررسی سنن الهی یافت. آنجا که قرآن (آیه ۱۶ سوره اسراء) میفرماید:
«و، چون زمان آن فرا رسد که دیارى را نابود کنیم، بر نعمت توانگران و مرفّهان آن مى افزاییم و آنان با سرمستى بندگى خدا را رها مى کنند و در آن دیار به فسق و فجور مى پردازند، در نتیجه آن سخن (وعده عذاب) درباره آنان تحقق مى یابد و آن جا را به کلّى نابود مى کنیم...»
و یا آنجا که امیرالمومنین (ع) در فرمان به مالک اشتر میفرماید:
«هر که بر بندگان خدا ستم کند، افزون بر بندگان، خدا نیز دشمن او میشود؛ و خدا با هر که دشمنی کند، منطق را از او میگیرد و خدا همواره با او در جنگ خواهد بود تا از این کار باز ایستد و توبه کند یا شکست بخورد.»
وقتی کسی آشکارا به بندگان خدا ظلم میکند و ظلم را از حد میگذراند. خدا با او وارد جنگ میشود امیرالمومنین میفرماید: «و من خاصمه الله ادحضی حجته» یعنی کسی که خدا با او به جنگ و دشمنی برخیزد دلیل و منطق را از او میگیرد؛ لذا جستجوی دلیل و منطق برای تصمیمات و رفتارهای رژیم آمریکا در چنین شرایطی نابجاست.
این یک شرایط استثنایی نیست این سرنوشت همهی طاغوتها در پایان عمر ننگین آنهاست. همانطور که در مورد فرعون و نمرود نقل شده است و همانطور که خودمان در سال آخر رژیم شاه شاهد بودیم.
سال ۵۷ را که به خاطر دارید. شاه ملعون دولت آشتی ملی تشکیل داد و هنوز امضای آشتی ملی خشک نشده بود ۱۷ شهریور با برقراری حکومت نظامی چه کشتاری به راه انداخت.
هنوز چندی نگذشته بود انبوهی از زندانیان مبارز را که هرکدام میتوانستند جمع زیادی از مردم را به مبارزه بکشند آزاد کرد چند هفته بعد دستگیریهای گستردهای از افرادی که خیلی خیلی از آن زندانیان سیاسی کم اثرتر بودند انجام داد و جمعیتی چند برابر آزاد شدهها را زندانی کرد ماه بعد در مصاحبه تاریخی خود ادعا کرد که صدای انقلاب ملت ایران را شنیده و به انقلاب مردم احترام میگذارد و نخست وزیر و رئیس ساواک را زندانی کرد، ولی هنوز طنین صدای این عذرخواهی و وعده نرمش با مردم در رسانهها استمرار داشت که مردم شاهد کشتارهای عجیب و غریب، این بار زیر گرفتن مردم و خودروها با تانک در خیابانها بودند.
تصمیمات و رفتارهای امروز آمریکا کاملاً از همان قاعده پیروی میکند و دلیل و منطقی برخاسته از یک کانون تفکر را ندارد بلکه بیشتر از روی اضطرار و دستپاچگی است همانطور که امیرالمومنین میفرماید: «من خاصمه الله ادحض حجته"»
چه کسی است که نداند حاکم کردن یک بچه به سرنوشت عربستان و وادار کردن او به قرارداد ۴۸۰ میلیارد دلاری تسلیحاتی در شرایط وخیم اقتصادی عربستان چه تبعاتی برای بزرگترین متحد آمریکا در منطقه دارد؟
چه کسی است که نفهمد دستگیری و سرکیسه کردن شیوخی که همهی هویت آل سعود هستند چه عواقبی برای سرنوشت این رژیم دارد؟
چه کسی است که نداند و بازی بچه گانه بازداشت سعد حریری چگونه جبهه مقاومت را متحد و آل سعود را بی آبرو و منزوی میکند.
هر دیپلمات مبتدی هم میفهمد که نحوه برخورد آمریکا با برجام چه فرصت تاریخی را برای تثبیت نفوذیهای آمریکا در ایران سوزاند و چه بلایی بر سر خط سازش آورد و یا بازی استقلال کردستان عراق چه ضربهای به حضور آمریکا در عراق زد.
ساده لوحترین سیاستمدار هم میتوانست حدس بزند با تصمیم آمریکا مبنی بر انتقال سفارت خود به بیت المقدس چه غوغایی علیه آمریکا به راه خواهند افتاد. تصمیمی که از سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه در خط مقدم مبارزه با صهیونیسم تا سران صهیونیستی اروپا و سازمان ملل را به موضع واحد علیه امریکا رساند و هزینههای زیادی که برای فراموشی فلسطینی و دشمن نمایاندن ایران و حزب الله برای کشورهای اسلامی شده بود را یک شبه بر باد داد.
اندیشکدههای آمریکایی با کمک رسانههای تراز اول جهان و حکام مرتجع منطقه حداقل ده سال بطور مستمر کار کردند تا مسأله فلسطین را به فراموشی ببرند و آنرا از صدر کارهای امت اسلامی خارج کند، ولی این تصمیم آمریکا تمام این زحمات را یکباره بر باد داد؛ لذا تحلیل گران برای اینکه به خطا نیفتند منبعد بهتر است برای تصمیمات و اقدامات آمریکا دنبال دلیل و منطق نگردند.
این ترامپ نیست که عقلش را از دست داده این کلیت رژیم آمریکاست که خون کودکان فلسطینی و یمنی دامنش را گرفته است و او را به زیر کشیده است.
منبعد شما هر روز شاهد این رفتارهای غیر منطقی خواهید بود. رفتارها و تصمیماتی که به هر طرف بچرخد یک نتیجه بیشتر ندارد و آن سقوط بیشتر آمریکا و نزدیکتر شدن به فرو پاشی کامل آمریکا و اسرائیل و تحقق این سنت الهی است که قرآن میفرماید:
یعنی «کسانی که نشانههای ما را تکذیب میکنند یواش یواش از جایی که به فکرشان هم نمیرسد آنها را پایین میکشیم به آنها مهلت میدهم چرا که نقشه ام حساب شده است.» (۱۸۲ و ۱۸۳ اعراف)
این واقعیت برای افراد خردمند یک پیام دارد. هیچ گفتگو و معاهدهای با این مرکز تصمیم گیری آشفته به نتیجه نخواهد رسید و ارتباط با این طاغوت رو به زوال جز ذلت و خواری و نکبت دستاوردی نخواهد داشت و مذاکره و امتیاز به کشورهای اروپایی که رهبری چنین رژیم به هم ریخته و در حال فرو پاشی را پذیرفته اند به همان اندازه و غیر خردمندانه است که مذاکره و امتیاز دهی به بختیار بعد از فرار شاه خائن.
مستضعفان بدون شک پیروز این میدان هستند و البته این پیروزی آنطور که مولای ما در عید مولود فرمودند: یک شرط دارد و آنهم استمرار مقاومت و ایستادگی در مقابل طاغوت است.
جبهه استکبار روز به روز ضعیفتر و به نابودی کامل نزدیکتر و جبههی مستضعفین و مردم آزادیخواه جهان روز به روز مستحکمتر و فشردهتر خواهد شد. خدا منطق و قدرت برنامه ریزی عالمانه را از مستکبران گرفته، به زودی جانشان را هم خواهد گرفت.