بررسی ها نشان می دهد، پروژه دریاچه خلیج فارس، پل طبیعت، برج میلاد و تونل نیایش و چند ابر پروژه دیگر مانند تونل خط 6 مترو، توانستند در سال های اخیر جوایز متعدد بین المللی در حوزه عمرانی و سازه ای نصیب ایران کنند. آیا شهردار کنونی تهران نخواست چنین دستاوردهایی را ببیند؟
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شهردار تهران در یک گزارش 500 صفحه ای عملکرد مدیریت شهری سابق را مورد بررسی قرار داده ولی تنها چیزی که از آن صحبت نکرده، دستاوردها و پیشرفت های تهران در 14 سال اخیر بوده است.
محمد علی نجفی؛ شهردار 66 ساله تهران پس از 5 ماه یک دستاورد کاملا مشهود داشت و آن گزارش 500 صفحه ای از عملکرد مدیریت شهری سابق تهران بود. وی روز یکشنبه با حضور در جلسه شورای شهر تهران پشت تریبون حاضر شد و بدون آنکه حتی به یک مورد از دستاوردهای مدیریت سابق اشاره کند تماما به سیاه نمایی پرداخته است.
محتوای گزارش نجفی نشان می دهد که بررسی عملکرد مدیریت سابق با نگاه کاملا بدبینانه و قضاوت هایی صورت گرفته که قبل از آنکه این گزارش تهیه شود از ابتدای سال جاری و پس از خروج محمدباقر قالیباف از مجموعه شهرداری از سوی رسانه ها و فعالین اصلاح طلب علیه وی عنوان می شد.
شهردار تهران در گزارش خود پایتخت را به مثابه ویرانه ای توصیف کرده که تمامی هزینه ها و بودجه های آن مورد سواستفاده قرار می گرفته و دستاورد قابل ملاحظه ای نیز وجود نداشته تا در این گزارش به آن اشاره کند! به عنوان مثال نجفی به درصد سفرهای شهری در تهران اشاره کرده و سهم مترو را تنها 9 درصد عنوان کرده است. حتی اگر گزارش های معاونت حمل و نقل سابق تهران را هم در نظر نگیریم، مشاهدات شهروندان تهرانی درباره حجم سفرهای شهری با مترو خلاف این درصد را با اختلاف فاحش نشان می دهد.
بر اساس آمار سفرهای شهری تهران بین 18 تا 20 میلیون سفر است. در این بین سهم انوبوسرانی 4.5 میلیون، سهم تاکسیرانی 4.5 میلیون و سهم مترو تا پایان سال 95 ، 3 میلیون سفر بوده است. در پایان سال 95 تعداد سفرهای انجام شده با متروی تهران به رقم هفت میلیارد و هفتاد میلیون سفر رسید. این در حالیست که نجفی سهم مترو را 9 درصد و اتوبوسرانی را 11 درصد اعلام کرده که باواقعیات به هیچ وجه هم خوانی ندارد.
اطلاعات شهردار تهران درباره حمل و نقل عمومی آنچان مبتدیانه و ضعیف است که وی ظاهرا تفاوت تاکسی اشتراکی و غیراشتراکی را نمی داند و سفرهایی که براساس استاندارد جهانی با تاکسی های اشتراکی یا غیردربستی در شهر صورت می گیرد و جز حمل و نقل عمومی محسوب می شود، به طور کلی فاکتور گرفته تا درصدهای به دست آمده در زمینه حمل و نقل عمومی از دوره گذشته بسیار اندک به نظر آیند. هرچند با احتساب آمارهای واقعی هرگز نمی توانست به این چنین سیاه نمایی های دست بزند.
در کنار این مورد، بندها و مفاد دیگر گزارش نیز خالی از سیاه نمایی و لاپوشانی خدمات مدیریت سابق نیست. در موردی مانند نوسازی بافت های فرسوده نجفی عنوان داشته که شهرداری سابق تنها 40 درصد بافت ها را بازسازی کرده این در حالیست که بنا بر برنامه ای که دولت برای کل کشور ارائه داده بود، پیشرفت 10 درصدی برای هر سال را مدنظر قرار داده بود که شهرداری تهران با پیشرفت 34 درصدی در هر سال توانست بخش عمده ای از بافت ها را نوسازی کند.
در حالی شهردار تهران دستاوردها و خدمات شهردار سابق را کتمان می کند که در گزارش های متعددی از سمینارها و همایش های بین المللی در سال های گذشته، پروژه ها و طرح های عمرانی تهران حائز رتبه های بین المللی شده اند. آنچه را که همایش های خارجی را واداشت تا به تحسین این ابرپروژه ها بپردازند، حجم خدمات و ابتکارات این حوزه بوده است. در سال 2011 سیستم حمل و نقل عمومی تهران به سبب پیشرفت و توسعه روز افزون جزء 4 شهر برتر دنیا قرار گرفت.
در مراسم انتخاب جایزه جهانی حمل و نقل پایدار 2011 با حضور بیش از 500 تن از مدیران شهری، شهرداران، اساتید برجسته دانشگاه های جهان، کارشناسان ارشد شهری و حمل و نقل در واشنگتن برگزار شد، مديريت تهران در كنار اين چهار شهر به عنوان برترین شهرداری جهان در حوزه توسعه حمل و نقل پایدار معرفی شد. این در حالیست که براساس گزارش نجفی تا سال 1393 شهرداری سابق همتی برای توسعه حمل و نقل عمومی نگمارده بود ولی آمارها و جوایز بین المللی چیز دیگری را عنوان می کند.
همچنین بررسی ها نشان می دهد، پروژه دریاچه خلیج فارس، پل طبیعت، برج میلاد و تونل نیایش و چند ابر پروژه دیگر مانند تونل خط 6 مترو، توانستند در سال های اخیر جوایز متعدد بین المللی در حوزه عمرانی و سازه ای نصیب ایران کنند. آیا شهردار کنونی تهران نخواست چنین دستاوردهایی را ببیند؟ بدون شک وی به همه این آمارها و اطلاعات دسترسی دارد و با حضور در ساختمان بهشت به حجم خدمات صورت گرفته آگاه شده ولی آنچه مشخص است وی نمی خواهد به این خدمات اعتراف کند که دلایل متعددی دارد.
شهردار تهران در ماههای اخیر مورد فشار و هجمه بی سابقه ای از سوی اصلاح طلبان و رسانه های این طیف قرار گرفت. انتصابات وی بسیار پر سر و صدا بودند و حتی کار تا آنجا پیش رفت که بحث عزل نجفی مطرح شد. نگاه بدبینانه و سیاه نمایی وی در گزارش 500 صفحه ای می تواند راه گریزی از آن هجمه ها باشد تا بدین وسیله خود را شهردار مطلوب اصلاح طلبان نشان دهد.
از سوی دیگر اصلاح طلبان در سال های اخیر اخبار و گزارش هایی از شهرداری قالیباف جهت تخریب دستاوردهای وی منتشر می ساختند که به دور از واقعیت بودند. اعضای جدید شورای شهر و مدیران شهرداری بارها در حوزه های مختلف تهران را ویرانه و مخروبه اعلام کرده بودند و بر همین اساس نجفی نمی توانست بر خلاف رویه سابق حرکت کند چرا که هر گونه اذعان به خدمات مدیریت سابق همچون بومرنگ به سمت خود آنها باز می گشت.
به هر حال آنچه مشخص است نجفی در گزارش خود، تهران را همچون هیروشیما و نازاکاکی پس از حملات اتمی آمریکا متصور شده که یک ویرانه کامل است و اصلاح طلبان به عنوان ناجیان شهر باید سال ها تلاش کنند تا تهران را از ته دره به سطح زمین برسانند. بدون شک چنین رویکردی برای بی عملی و فرار رو به جلوی صورت می گیرد که دامن شهر تهران را در چندماه اخیر گرفته است.