مراسم بدرقه تیم ملی حواشی جالبی داشت که خواندنش برای دوستداران تیم کشورمان جالبتوجه است.
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، مراسمی که ساعت ۱۸:۳۰ به صورت رسمی باید آغاز میشد، اما به دلیل تأخیر ۲۰ دقیقهای کاروان تیم ملی دیرتر آغاز شد.
دایی و عابدزاده جبران کردند
مهمانان زیادی در تالار وحدت حضور داشتند، اما جای خالی چند چهره محسوس بود. از نسل بازیکنان جامهای جهانی تعداد کمی در تالار دیده میشدند، اما حضور احمدرضا عابدزاده و علی دایی به عنوان دو چهره محبوب توانست پوشش نسبتاً خوبی برای غایبان باشد. برخی دعوت شدهها با عذرخواهی در مراسم شرکت نداشتند. به عنوان مثال حسین فرکی به خاطر مادرش در بیمارستان بود یا خداداد عزیزی در مشهد، مهدی پاشازاده در اتریش و...
عجیب محبوبیتی دارد عقاب آسیا
صدها نفر به امید اینکه بتوانند در جشن بدرقه شرکت کنند خودشان را به تالار وحدت رسانده بودند، اما ظرفیت محدود و مشخص بود و تماشاگران بیدعوت و بیکارت دعوت راهی به داخل نیافتند. آنها پشت میلههای تالار جمع شده و منتظر هر فرصتی برای ورود به داخل بودند.
احمدرضا عابدزاده ۱۸:۳۰ همراه با همسرش وارد خیابان شهریار شد. مأموران نیروی انتظامی این خیابان را بسته و اجازه تردد هیچ خودرویی را نمیدادند، اما حساب عقاب آسیا جداست و اصلاً درست نیست او با زانوهای چند بار جراحی شده بخواهد مسیر زیادی را پیادهروی کند. عابدزاده خودرویش را در پارکینگ تالار رودکی پارک کرد. دقایقی را در کافه حافظ همین مجموعه نشست، چون میدانست اتوبوس تیم ملی هنوز به تالار وحدت نرسیده است. جمعیت هم قید تالار وحدت را زده و دور تالار رودکی جمع شدند تا با عابدزاده عکس بگیرند.
کیروش دو بار علی دایی را بوسید
اما علی دایی که تجربه و شگردهای خوبی برای رفت و آمد دارد طوری از در پشتی خودش را به داخل تالار وحدت رساند که میتواند الگویی برای چهرههای محبوب دیگر باشد تا داخل جمعیت گیر نیفتند! دایی در جریان مراسم مورد احترام خاص کیروش قرار گرفت. سرمربی تیم ملی روی سن دو مرتبه صورت شهریار را بوسید که نشان از علاقهاش به او داشت.
دهها خودروی ناجا و راهور در منطقه
نیروی انتظامی تمهیدات ویژهای برای برگزاری مراسم در نظر گرفته بود و دهها خودروی ناجا و راهور در ورودیهای خیابان شهریار و داخل و خارج تالار وحدت با تعداد قابلتوجهی نیرو مشاهده میشد. اتوبوس تیم ملی نیز با دو دستگاه خودروی نیروی انتظامی اسکورت میشد. وزیر ورزش نیز با اسکورت محافظان آمد. برای اینکه صندلیهای طبقه اول و اصلی تالار وحدت به مهمانان اختصاص داشت، خبرنگاران و عکاسان در طبقه دوم و سوم مستقر شده بودند و کار برایشان دشوار شده بود.
امیر نظارهگر جایگاه و اعتبار پدر
در بخش پایانی که بازیکنان به روی سن فرا خوانده میشدند تا از زیر دروازه قرآن عبور و یک شال گردن متبرک هم دور گردنشان بیندازند، اکثرشان قبل از حرکت به سمت سن به سوی احمدرضا عابدزاده رفته و با عقاب آسیا دیدهبوسی میکردند. امیر هم از بالا نظارهگر احترام، اعتبار و محبوبیت پدرش میان حاضران و ملیپوشان بود. برای امیر خیلی مهم است کسی تصور نکند او تحت تأثیر نام پدرش قرار دارد و در این مقطع، چون از لیگ پرتغال و جانب مربی خارجی یعنی کارلوس کیروش به تیم ملی راه یافته، کسی نمیتواند بگوید به خاطر احمدرضا عابدزاده این جایگاه را پیدا کرده، بسیار رضایت دارد، اما این را هم میداند که تحت هیچ شرایطی نمیتواند از نظر جایگاه مردمی و محبوبیت به جایگاه پدرش نزدیک شود.
واژههای اغراقآمیز برای فیکسها و ذخیرهها
سفرای دو کشور اسپانیا و پرتغال به مراسم دعوت شده بودند. میثاقی مجری مراسم تا هوس کرد برای سفیران این دو کشور کری فوتبالی بخواند، پشیمان شد، چون یادش افتاد آنها مهمان هستند و نباید برای دو قدرت فوتبالی اروپا کری خواند.
مجری مراسم برای نام بردن از بازیکن که قرار بود روی سن برود یک خط واژه اغراقآمیز به کار میبرد. ژنرال، فرمانده، شوتزن، گلزن، طلای ۲۴ عیار، خوشاخلاق، خلاق، ناب و... جزو القابی بود که میثاقی در وصف بازیکن فیکس و ذخیره به کار برد البته هرچه فکر کرد، نتوانست از چنین واژههایی برای محمدرضا خانزاده استفاده کند!
سیدجلال تشویق شد
از بازیکنان درباره جایزه دریافتیشان از رئیس جمهور سؤال کردیم که گفتند نفری ۱۰ سکه بهار آزادی گرفتهایم. گویا قرار بود رامین رضاییان جداگانه خودش را به تالار برساند که نرسید و به هتل رفت.
قبل از اتمام مراسم مجری نام سیدجلال حسینی را به زبان آورد و از حاضران خواست برای کاپیتان تیم ملی دست بزنند که همه این کار را انجام دادند. این حرکت جبران ویدئوی دو دقیقهای ضبط شده از سیدجلال بود که پخش نشد. قبلاً با تشخیص کیروش از سیدجلال به عنوان کاپیتان تیم ملی در جام جهانی روسیه ویدئویی ضبط شده بود تا در مراسم پخش شود، اما سیدجلال خط خورد و پخش این ویدئو هم کنسل شد.