بیستونهمین روز از اردیبهشت سال ۹۶، دو انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در سطح کشور برگزار شد. ماراتنی که در نهایت منجر به انتخاب دوباره حسن روحانی به عنوان رئیس دولت دوازدهم و ورود لیستی ۲۱ نفر به شورای شهر پنجم تهران شد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، بیستونهمین روز از اردیبهشت سال ۹۶، دو انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در سطح کشور برگزار شد. ماراتنی که در نهایت منجر به انتخاب دوباره حسن روحانی به عنوان رئیس دولت دوازدهم و ورود لیستی ۲۱ نفر به شورای شهر پنجم تهران شد.
در آن زمان به باور کارشناسان و نظریهپردازان جناح حاکم، یکدست بودن کابینه دولت و هماهنگی و همسو بودن نفرات شورای شهر تهران میتوانست تغییرات محسوس و خوبی را برای پایتخت رقم بزند، اما این موضوع تا امروز در حد انتظار باقی مانده تا کوهی از وعدهها و شعارها بر دوش دولتیها و شوراییها سنگینی کند.
شورای شهر پنجم تهران با انحراف از مسیر اصلی و کمتوجهی به خواست ساکنان پایتخت تا امروز نتوانسته به شعارهایش جامعه عمل بپوشاند و بیشتر گرفتار بازیهای سیاسی بوده است! در عین حال، آنچه تا امروز مشخص شده الگوبرداری شوراییها از برخی سیاستهای اشتباه دولت و نپرداختن به مشکلات جامعه بوده است. در این گزارش تلاش شده است به ۴ وجه اشتراک شوراییها و دولتیها در مباحث مدیریتی است نگاه شود.
یکدستی اعضا به لحاظ افکار سیاسی
بدون شک بارزترین وجه اشتراک اعضای شورای شهر و دولت یکدست بودن افراد از نظر گرایش سیاسی است. اگر چه هم دولت و هم شورا در شعارهایشان معتدل بودن را اعلام میکنند، اما حمایت احزاب اصلاحطلب و برخی احزاب میانهروتر همچون سازندگی تا امروز نشان داده وابستگی این افراد به کدام سمت است. با این حال به باور صاحبنظران عرصه سیاست، همعقیده بودن اعضای شورای شهر پنجم و دولت تدبیر و امید به لحاظ سیاسی نقطه قوت به حساب میآید، اما یکدستی تاکنون آنطور که باید نتوانسته اتحادی برای رفع مشکلات و بهبود شرایط ایجاد کند، پتانسیلی که تا به امروز بیشتر تلاش در تخریب جریان سیاسی مقابل داشته و این توانایی متاسفانه برای رفع مطالبات مردم به کار گرفته نشده است.
رخوت در انجام امور
نگاهی به کارنامه دولتهای یازدهم و دوازدهم نتیجهای جز ناتوانی برخی مدیران در پیش بردن امور ندارد. آنچه بر همگان آشکار شده، وابستگی به بیرون و کمتوجهی به توان داخلی، راهکاری بوده که دولت برای عبور از مشکلات درنظر گرفته است. اقدامی که تاکنون جز افزایش قیمت کالاها، افزایش بیکاری و ورشکسته شدن برخی کارخانهها نتیجه دیگری نداشته است.
مشابه همین رفتار در بدنه اعضای شورا شهر پنجم تهران نیز متاسفانه مشاهده میشود. شوراییها که تاکنون ۱۰ ماه از فعالیتشان را پشت سر گذاشتهاند با کم توجهی به پروژههای ناتمام شهری و بازیهای درونجناحی، پایتخت را به فراموشی سپردهاند و قدمی برای رفع مشکلات تهران بزرگ برنداشتهاند. مصداق این موضوع را میتوان در اظهارات محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران مشاهده کرد.
هاشمی ۱۲ تیرماه گفته بود: «پس از گذشت ۱۰ ماه از تغییر مدیریت شهری اقدامات موثری انجام شده، اما هنوز مردم این تغییرات را احساس نمیکنند و باید در نوع حرکتمان و ابلاغ دستورات به بدنه شهرداری بازبینی شود تا حس تغییر در شهر بهتر دیده شود، لذا در این بخش نمره خوبی نداریم که میانگین نمره را کاهش میدهد و به همین دلیل در کل به شورای شهر تهران نمره ۱۵ میدهم».
آنچه مسلم است؛ پیروی شوراییها از تفکرات بیرونی حاکم بر شورا و دولت نتیجهای جز ناکارآمدی و انباشت مشکلات در پی نخواهد داشت؛ موضوعی که در کارنامه دولتیها به وضوح قابل رویت است.
ناهماهنگی با یکدیگر
سومین وجه تشابه شوراییها و دولتیها را میتوان هماهنگ نبودن در تصمیمگیریها دانست. همانطور که پیش از این اشاره شد، یکدست بودن اعضای شورا به لحاظ تفکرات سیاسی همانند دولت، نقطه قوت شورای پنجم به حساب میآید. با این حال شوراییها پس از ۱۰ ماه مدیریت در پایتخت با یکدیگر انگار بیشتر افتراق نظر دارند تا اتفاق نظر! البته فشارهای بیرونی از سوی حامیان بیتاثیر نبوده است. به هر حال بخشی از بدنه شوراییها در اختیار کارگزاران و بخشی در اختیار اصلاحطلبان است. همین دوگانگی تاکنون باعث تضاد نظر اعضای شورا درباره حل مسائل گوناگون شده است.
از انتخاب دو شهردار و یک سرپرست برای شهرداری گرفته تا طولانی شدن زمان تصویب طرحهایی، چون طرح ترافیک جدید و نرخگذاری کرایه تاکسی و اتوبوس و بلیت مترو همگی از جمله این موارد است که افتراق نظر اعضا باعث دیر پیش رفتن امور شده است. این در حالی است که همین موارد در شورای پیشین که ترکیبی از اصولگراها و اصلاحطلبها بود دقیقتر پیش رفته بود؛ رفتارهایی که نمونهاش در کابینه دولت هم قابل مشاهده است، از جمله تفاوت دیدگاه وزرای ارتباطات و صنعت درباره انتشار لیست ارزبگیران دولتی که در نهایت منجر به انتشار اسامی شد. چنین تفاوت نظرهایی در کابینه و شورایی که یکدست و دارای دیدگاه یکسان هستند، عجیب است؛ اتفاقی که باعث به چالش کشیدن امور میشود.
سیاسی جلوه دادن مشکلات
مقصر دانستن دولت قبلی در بروز مشکلات از جمله راهکارهای دولت یازدهم در رفع مسؤولیت از خود بود؛ رفتاری که متاسفانه امروز در شورا و شهرداری نیز مشاهده میشود. شورا و شهرداری در مدت مدیریت محمدعلی نجفی بیشتر وقت خود را صرف بررسی عملکرد کارنامه شهرداری سابق کردند.
در همین ارتباط، پرویز سروری درباره رفتارهای سیاسی شورای پنجم گفته بود: «انتخاب نجفی به عنوان شهردار به دلیل ضرورت و توجه به توسعه شهر تهران نبود، بلکه برگرفته از رفتاری سیاسی و جناحی بود تا نشان دهد خواست سیاسی اعضا بر نیازهای شهر ترجیح داده میشود».
مشابه رفتارها و عملکرد سیاسی شورای پنجم را میتوان با مطالعه تاریخ شورای شهر تهران دید؛ جایی که شورای اول با همین ریلگذاری نامطلوب به سرانجام انحلال دچار شد.
بتازگی نیز محمد زارعفومنی، دبیرکل حزب مردمی اصلاحات درباره شورای شهر پنجم گفته است: «عملکرد شورای شهر تهران نشان میدهد شهر در بازیهای سیاسی آقایان فرصتهای بزرگی را از دست داده است، بسیاری از مشکلاتی که در شهر تهران وجود دارد حاصل نالایقی مدیریتی آقایانی است که لیستی وارد مجالس قانونگذاری شدهاند! قفل بودن کار در شهر تهران و اینکه تمام امور خدماتی و عمرانی مربوط به شهر خوابیده است ماحصل ورود افرادی به شورای شهر و شهرداری است که نه برای خدمت، بلکه برای تامین اهداف خود وارد این مجموعهها شدهاند».
بر همین اساس، آنچه در پایان میتوان گفت: پیمودن مسیری مشابه مسیر دولت تدبیر و امید از سوی شورای شهر پایتخت است که تاکنون ناامیدی و روی زمین ماندن پروژهها در کلانشهری مانند تهران را درپی داشته است.