گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، بروز اتفاقات زشت سریالی در روزهای گذشته حال مخاطبان فوتبال را بد کرد! مواردی که در مجموعه ورزشی انقلاب بین علیرضا حقیقی دروازه بان اسبق تیم ملی و خطیر معان ورزشی باشگاه استقلال رخ داد.
آنچه در اتوبان مدرس بین فرهاد مجیدی و مأمور پلیس راهور به وقوع پیوست!حادثه ای که در ورزشگاه غدیر اهواز برای یک نوجوان 13 ساله رخ داد که بر اثر اصابت سنگ به سرش به کما رفت.اتفاق زشت مقابل هتل تیم استقلال باز هم در اهواز، وقتی منشا مورد تعرض جسمی و کشیدن مو قرار می گیرد و سپس به سمت فرد مزاحم حمله ور می شود!
حمله و داد و فریاد بازیکنان فوتبال به داوران در اعتراض به خطا، انتشار فیلم بازیکنان در کافی شاپ ها در حین استعمال دخانیات، قلیان و یا با خانم هایی معلوم الحال... همه و همه مشخص می کند نوعی بی بندوباری رفتاری در فوتبال رواج یافته که اگر جلوی آن را نگیرند وخامت فوتبال در بحث زیرساخت های ورزشی را توأم با بی اخلاقی و بی فرهنگی می کند!
تنها تغییر فوتبال!
فوتبال ما از نظر ساختار تجهیزاتی نسبت به سالهای دهه 50، 60، 70 و حتی 80 تنها یک تفاوت در دهه 90 داشته و آن احداث دو مرکز ایفمارک برای تعیین وضعیت سلامت جسمانی بازیکنان بوده و دیگری مرکز "پک" که آن هم به نوعی برای بدنسازی و ریکاوری بازیکنان است. غیر از این دو، تنها تفاوتش نسبت به ادوار گذشته به روز شدن استوک ها، شورت و پیراهن و احیانا قلم بندهای بازیکنان است. متأسفانه آنچه باید در فوتبال تغییر می کرد و نکرده اخلاق و رفتار در کنار پیشرفت های تجهیزاتی است. این موضوع مهم نه تنها در همان سطح نسبتا خوب قبل باقی نمانده بلکه پسرفت هم داشته است!
فوتبال فرهنگ هم لازم دارد!
سالهاست پس از وداع ابدی معلمانی همچون پرویز دهداری و حسین فکری که همواره شاگردان شان در تیم های باشگاهی و ملی از اخلاق مداری شان دم می زنند کسی در فوتبال نیامده که دغدغه اصلی اش این مسایل باشد. امثال جلال چراغپورها گلویشان پاره شد از بس از مدیران نتیجه گرای باشگاهی (که در ادامه به آنها می پردازیم) خواستند فوتبالیست جماعت را از سنین پایه در اختیار بگیرند و با آموزش فرهنگ و رفتار حرفه ای به آنها در کنار یاد دادن فنون فوتبالی، راه و رسم زندگی کردن را هم بیاموزند.
سلبریتی زیر ذره بین است!
قطعا زندگی برای یک شهروند عادی نسبت به یک "سلبریتی" متفاوت است. فوتبالیست مشهور بیش از عامه مردم زیر ذره بین است و وقتی نسبت به یک پلیس راهنمایی و رانندگی رفتاری درخور شأن و شخصیت خودش داشته باشد همان رفتار درست یا غلط را رواج می دهد که دیگران نیز با مجریان قانون رفتاری آنچنانی داشته باشند. ذکر دو نمونه دم دستی بیش از پیش این موضوع را باز می کند.
وین رونی ایستاد تا بازرسی شود!
"وین رونی" کاپیتان تیم ملی فوتبال انگلیس چندی پیش در حین ورود به ورزشگاه از سوی نیروی حراست مورد بازرسی بدنی قرار گرفت و بدون هیچ اعتراضی با تمکین به خواسته نیروی حراست، در مصاحبهای که پس از آن انجام داد گفت: «برای حفظ امنیت در ورزشگاهها همه ما برابر قانون یکسان هستیم و من میدانستم آن مأمور وظیفه شناس قصد بدی ندارد به خواستهاش عمل کردم».
فدرر بدون آی دی وارد رختکن نشد!
"راجر فدرر" تنیس باز مشهور سوییسی و قهرمان 6 دوره مسابقات تنیس اُپن استرالیا و 20 گرند اسلم آزاد فرانسه، ویمبلدون و آمریکا و دارنده مدال نقره المپیک 2012 لندن نیز در تاریخ 29 دیماه سال جاری(حدود دو ماه پیش) در خلال برگزاری مسابقات اُپن در ملبورن استرالیا حین بازگشت از زمین تمرین به رختکن به این دلیل که آی دی کارت بر گردنش نبود توسط مأمور حراست متوقف شد. اما فدرر بدون اعتراض و یا اینکه به مأمور مربوطه بگوید: "من راجر فدرر هستم و چرا باید آی دی کارت داشته باشم؟" ایستاد تا مربی اش که آی دی کارتش دست او بود برسد و بعد وارد رختکن شد!
فرهنگ خریدنی نیست!
فرهنگ چیزی نیست که بتوان آن را با پول، عینک دودی، ماشین شاسی بلند و لباس های برند خریداری کرد! عکس انداختن از پشت بازو کنار استخر یا کوچه پس کوچه های اروپا هرگز به سلبریتی ارزش و اعتبار نمی بخشد! ایستادن کنار بناهای تاریخی و عده ای را مأمور عکسبرداری کردن هیچ ارزش معنوی برای سلبریتی عزیز ندارد و تنها تعدادی محدود از نوجوانان کم تجربه که نگاه درستی از زندگی ندارند را جذب خود می کنند.
مدیران باشگاهی هم مقصرند
بر مدیران باشگاهی واجب است به جای پرداخت پول میلیاردی بیت المال به فوتبالیست هایی که اغلب شان فرهنگ خانوادگی متناسب با بودن در جایگاه یک الگوی اجتماعی را ندارند این مبالغ را صرف تجهیز آکادمی های فوتبال پایه خود کرده با در اختیار گرفتن پزشکان روانشناس، مدرسان اصول اخلاقی و مربیان اخلاق گرا، نسلی را تحویل باشگاه های حرفه ای و در نهایت تیم ملی بدهند که به جای لگد زدن به ساک تدارکات تیم ملی در آوردگاهی که بیننده میلیاردی دارد به دستورات کادر فنی تمکین کرده و در اعتراض به داور بازی 5 نفری بی خیال دروازه تیم ملی کشورشان که متعلق به 80 میلیون ایرانی است، نشوند!
این قصه سر دراز دارد!
نقب زدن به مسایل اخلاقی که در این سالها در حاشیه و متن فوتبال رخ داده قطعا برای مخاطب این گزارش جذابیتی جز ایجاد حس تأسف نخواهد داشت! وگرنه پرونده های کودک آزاری در آکادمی های پایه، سرکیسه کردن خانواده ها به بهانه ثبت نام در مدارس فوتبال، شرکت در مهمانی های آنچنانی و استخر پارتی، مصاحبه با تلویزیون های معاند نظام، ریختن ادرار و گذاشتن جادو درون دروازه رقبا، شوخی های 18+ در حین پخش زنده مسابقات و... همچنان در کمیته اخلاق باز است.
همه چیز فوتبال درآمدزایی نیست!
در روزهای پایانی سال 1397، کمترین انتظار از مدیران فدراسیون فوتبال، البته اگر در کنار پرداختن به تبلیغات محیطی و درآمدزایی میلیاردی فرصتی برای رسیدگی به اخلاق پیدا کنند، این است در سال 1398 تصمیماتی جدی درباره اخلاق و فرهنگ در فوتبال اتخاذ کنند که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است! چون همه چیز فوتبال درآمدزایی نیست و سرانجام روزی یکی از نزدیکان ما یا خودتان قرار است در همین فضا فوتبال بازی کند. فضایی که به نظر می رسد فوتبال در نوعی کما یا اغمای اخلاقی فرو رفته است!
این حرف بالا را که گفتیدو من داخل پرانتز آوردم اصلا قبول ندارم چون اخلاق بازیکنانمون فرق کرده واقعا شما اخلاق مجیدی و پیمان صادقیان و..... را با بازیکنای اصیل قدیمیمون یکی می کنید واقعا فرق کرده و متاسفانه بجای خوب شدن بد شده است و آنهم به علت ریخت وپاش های الکی برای کسانی که اصلا فوتبال نمی فهمند