گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو- سید مهدی حاجیآبادی؛ هر چیز که دلتان بخواهد در فوتبال پیدا میشود؛ زمین چمن شاید صلحآمیزترین رفتارها را در خود تجربه کند، شاید هم به میدان جنگی تمامعیار با چند کشته و زخمی تبدیل شود؛ یکسری معتقدند همیشه دستهای کثیفی پشتپردۀ فوتبال دارند خرابکاری میکنند، برخی هم فکر میکنند فوتبال تجسم کامل آزادی و عدالت است. جنگ و صلح، فساد و پاکی، لذت و درد، و دلباختگی و تنفر همگی در زمین فوتبال جمعاند. اما نکتۀ مهم این است که هرچه این تعارضها بیشتر به چشم بیاید، این بازی بیشتر تماشایی میشود.
برخی معتقدند فوتبال فقط ورزش نیست، سیاست است، منازعه بر سر قدرت است، اعتراض و خشم و جنون است و فساد و هیجان و شهرت. پیش از این فوتبالْ ورزشی مخصوص فرودستان تعریف میشد که طرفدارانش زاغهنشینانی پرخاشگرند و کاری جز فحش و تخریب بلد نیستند، اما در این سالها، بهلطفِ سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری و قراردادهای هنگفت رسانهای، فوتبال دارد دنیای جدیدی را تجربه میکند: مهمتر، زیباتر و گاهی کثیفتر.
دکتر رضا داوری اردکانی در مورد چیستی فوتبال مینویسد: فوتبال از مظاهر جهان جدید است و به تعبیر اهل فلسفه می توان آن را از عوارض ذاتی وجود جهان متجدد و جانشینی برای بعضی مناسک و مراسم که تجدد آنها را کنار گذاشته است، دانست. اگر این تمثیل را بپذیریم فوتبال باید مثل همه مراسم و مناسک وظیفه نگهبانی از جهان متجدد را به عهده داشته باشد.
در هر صورت بشر جدید تعلق های بسیار دارد و یکی از این تعلق ها هم تعلق به فوتبال است. آنچه مشخص است ما همه تعلق-هایمان را با تأمل و تحقیق انتخاب نمی کنیم بلکه تعلق خاطرها و دلبستگی ها پیدا می کنیم و گاهی به آنها خودآگاه می-شویم و چه بسا که از تعلق هایمان آگاه نیستیم چنانکه ما هم مثل همه مردم جهان تعلق هایی به زمان و عهد تجدد داریم که از آن بی خبریم. در این تعلق ها بیشتر خیال و وهم دخیل است. ما علاوه بر خرد که در این زمان کیمیا شده است، وهم و خیال هم داریم. زندگی نمی تواند یکسره وسوسه عقل باشد.
برای کسانی که در عرصه فلسفه یا علوم اجتماعی مطالعه و دغدغه دارند مطالعه کتاب «فوتبال و فلسفه» مفید یا حتی لازم است.