گزارش|
گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، هنوز ماجرای مانوئل ژوزه برای پرسپولیس تمام نشده بود که داستان عادل شیحی و رودریگو توزی برای استقلال پیش آمد. یکی تمام می شود و دیگری استارت می خورد! ظریفی می گفت حقوقدانان دادگاه CAS در فیفا از بس از ایران برای شان پرونده به زوریخ ارسال می شود فرصت سرخاراندن ندارند.
یک روز مربی خارجی از باشگاهی در ایران شکایت دارد فردا بازیکن، دو روز بعد یک بدنساز و چند روز بعد یک مربی دیگر و... این چرخه دائما و پیگیرانه در حال حرکت است. تازه یک فصل پیش بود که پرسپولیس توانست از شرِّ پنجره بسته نقل و انتقالاتی آزاد شود که بار دیگر برانکو ایوانکوویچ با دستاوردی کم نظیر برای باشگاه پرسپولیس از این مجموعه جدا شده و داعیه شکایت از این باشگاه را سرداد.
گاهی یک باشگاه با مربی اش درگیر می شود. نتایج اینقدر بد است که طرفین قادر به ادامه همکاری با هم نیستند و در نهایت با توافق یا قهر و دعوا از هم جدا می شوند. در این قبیل موارد اگر شکایتی هم صورت بگیرد و نامه احضاریه ای برای باشگاه ارسال شود طبیعی به نظر می رسد که درگیری بر سر نتایج غیر قابل توجیه این وضعیت را بوجود آورده است ولی وقتی برانکو در 4 فصل سه قهرمانی در لیگ برتر، یک قهرمانی در جام حذفی، یک نایب قهرمانی در لیگ برتر و دو عنوان قهرمانی در سوپرجام را می گیرد چرا باید رابطه بین طرفین شکرآب شود؟
برانکو در تازه ترین حرفهایش گفته بود باشگاه از او خواسته در استانبول با وکیل باشگاه دیدار کند. دیداری که البته برانکو هم وکیلش را به محل دیدار اعزام کرد و در نهایت پیک پرسپولیسی ها پیام داده بود حتی یک دلار هم به برانکو پرداخت نمی کنند! ظاهرا باشگاه پرسپولیس مدارکی برای محکوم کردن برانکو در دست دارد که با استناد به آنها می خواهد تا پای شکایت و سوییس هم پیش برود!
سئوالی که ذهن بساری از هواداران پرسپولیس را به خود مشغول کرده این است اگر پرسپولیس مدرکی علیه برانکو دارد چرا آن را منتشر نمی کند تا خیال هواداران هم از این بابت راحت شود؟ در حالی که برانکو گفته در قراردادش بندی داشته که اگر حق و حقوقش را به موقع دریافت نکند، می تواند از باشگاه شکایت کرده و قراردادش را یکطرفه فسخ کند. در این بین موضوع شکایت بودیمیر از پرسپولیس هم مطرح است که کار را برای این تیم سخت تر هم خواهد کرد! با این وجود پرسپولیسی ها باز هم سراغ یک مربی خارجی رفته و حالا می خواهند بازیکن خارجی صربستانی هم به خدمت بگیرند!
اتفاقی که درباره وینفرد شفر و باشگاه استقلال تکرار شد. در استقلال هم رفتاری غیرمعمول رخ داد. اینکه باشگاه با استناد به از دست رفتن موقعیت قهرمانی درپایان دیدار با پدیده (هفتم اردیبهشت سال جاری) شبانه او را از کار برکنار کرده و فرهاد مجیدی را به جایش سرمربی اعلام کردند. فردای آن روز هم با برخوردی دور از انتظار و منش پهلوانی مانع از ورود این مربی به محل تمرین تیم شدند. اقدامی که البته با فیلمبرداری از آن مدرکی مستند برای شفر و پسرش فراهم شد تا به راحتی به فیفا شکایت کنند.
این در حالی است که استقلال درست در همان ایام با پرونده پروپییچ دست و پنجه نرم می کرد و نمی دانست چطور می تواند طلب 430 هزار دلاری این بازیکن را بپردازد. استقلالی ها البته سال گذشته با جذب دو بازیکن ناکارآمد به نام های الحاجی گرو و مارکوس نویمایر نیز صدها هزار دلار را دور ریختند و البته افتخار هم می کردند که توانسته اند رضایت آنها را جلب کنند تا شکایتی صورت نگیرد!
حالا با اینکه هنوز پرونده بویان نایدنوف باز است شکایت شفر و پسرش هم روی پرونده های قبلی استقلال آمده و وضعیت این تیم در سالهای آتی را به شدت بغرنج می کند.
به این رفتارهای بدون تدبیر اضافه کنید بدهی های قبلی هر دو باشگاه را که هرازگاهی طلبکاران باشگاه ها با مأمور نیروی انتظامی و در دست داشتن حکم توقیف اموال، جلوی در باشگاه رفته و آنجا را پلمب می کنند. نمونه آخرش 23 خرداد سال 1394 در دوران مدیرعاملی افشارزاده در استقلال بود که همه کارکنان باشگاه را از ساختمان بیرون انداختند و برچسب پلمب را روی در چسباندند!
همینطور یک سال قبل از آن در خرداد 1393 بود که اعضای تیم کشتی پرسپولیس با تجمع روبروی باشگاه اقدام به بیرون بردن کامپیوترهای آن کردند ولی در نهایت با پادرمیانی اطرافیان موضوع ختم به خیر شد.
حالا و در آستانه شروع لیگ نوزدهم برتر باز هم شاهد شجاعت مثالزدنی مدیران هر دو باشگاه هستیم که در وضعیت کنونی، که کشور در سخت ترین تحریم های تاریخ قرار دارد و نقل و انتقال ارز با مشکلات عدیده ای انجام می شود باز هم هر دو مدیر منصوبِ وزارت ورزش در دو باشگاه پرطرفدار پرسپولیس و استقلال اقدام به ولخرجی های ارزی یا ریالی کرده و انگار نه انگار یکشنبه همین هفته (30 تیر) حکم توقیف اموال باشگاه استقلال را گرفته بودند!
مشخصا آنچه در این میان به شدت به آن بی تفاوتی صورت می گیرد هواداران میلیونی دو تیم هستند که جمعیت غالب فوتبالی های کشور را در بر می گیرند و در هر شهر و روستایی نسبت به این دو تیم تعصب دارند. آنهایی که در روزهای گذشته برای به موقع پرداخت شدن بدهی استقلال به پروپییچ نذر کرده و دعا می خواندند! و یا آنهایی که دائم می پرسند چرا پول برانکو را به موقع ندادید تا این مربی امتحان پس داده چهارمین فصل پیاپی تیم محبوبشان را قهرمان لیگ برتر کند؟ اگر وزارت ورزش و مدیران دو باشگاهش توجهی به استقلال و پرسپولیس ندارند لااقل به فکر طرفداران شان باشد.
ارسال نظرات