به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، سعید اکبری امروز در برنامه سلام صبح بخیر میزبان سیدمهدی سیدصالحی بازیکن سابق سپاهان، استقلال و پرسپولیس بود تا درباره خاطرات مسجدی این فوتبالیست با او گفتگو کند.
سیدصالحی درباره اینکه آیا درست است به او مارکوپولو فوتبال ایران می گویند، اظهار کرد: از صدقه سر مرتضی علی و عنایت خداوند لطفی شامل حالم شد و توانستم در تیم های بزرگ بازی کنم اما شاکرم من همیشه یک جور فوتبال بازی کردم و در هر تیمی که بازی کردم عاشق پیراهنم بودم. شاکرم در این سالها جزو بازیکنان تاثیرگذار این تیم ها بودم. هیچ موقع هم ادعایی نداشتم.
وی درباره شادی پس از گل خود و زیرپوشی که بر آن عنوان "یا فاطمه الزهرا" نقش بسته بود، توضیح داد: من زمانی که سپاهان بودم در بازی های آسیایی، عنوان امامزاده آقاعلی عباس را می زدم که امامزاده مقربی در کاشان است. من 10 دوره در بازی های آسیایی بودم و بابت هر شعار مذهبی که در بازی های آسیایی بود برای هربازی که پیراهنم را بالا می زدم جریمه می شدم که مبلغ آن از 400، 500 دلار تا 1500، 2000 دلار هم رسید و باشگاه محبت می کرد از من کم می کرد. هدف من هم نه ریاکاری بود نه گرفتن پست و مقام.
این بازیکن سابق فوتبال ادامه داد: حالا هم دو سال است فوتبال را کنار گذاشته ام و نه پست و مقامی دارم نه جایی را گرفته ام. آن کارهای من دلی بود. بعد از مصدومیت من در استقلال در بازی آخر فصل که آقای صمد مرفاوی در لیگ بودند در بازی با شاهین بوشهر در آمادگی بسیار بالا رباط صلیبی پاره کردم. آقای آشتیانی رفت فتح الله زاده آمد، مرفاوی رفت، مظلومی آمد. یکی از کربلا این لباس را برای من آورد و من این لباس را در گرمای 40 درجه عربستان زیر پیراهنم پوشیدم و هر جا حتی خوزستانی که برای استقلال خوزستان بازی کردم این لباس در همه بازی ها تنم بود.
سیدصالحی تاکید کرد: کار دلی که آدم انجام می دهد یک انرژی و قوت قلب خاصی دارد. من چیزی در زندگی ام ندارم و عددی هم در فوتبال ایران نبودم و نخواهم بود اما اگر عنایتی هم شده از سوی امام حسین (ع) و اهل بیت بوده و به کسی کاری نداشتم و دلی بوده است.
وی درباره خاطرات کودکی اش از مسجد گفت: من با افتخار بچه اصفهانک منطقه دولاب تهران هستم و فوتبالم را از زمین شیرازی با تیم نادر قیاسی شروع کردم. تا سن 18، 19 سالگی در مسجد بودم. من در راه آهن همزمان در رده امید و بزرگسال می کردم و تا برمیگشتم با بچه ها در مسجد بودیم و کارهای ورزشی انحام می دادیم. تا 14، 15 سالگی مکبر مسجد بودم. خودم به شخصه بزرگ شدنم در مسجد بود و جایی غیر از مسجد نداشتم با بچه محل ها بروم. در مسجد تیم های ورزشی و حتی فوتبال داشتیم و به مسابقاتی رفتیم که در آسفالت بازی می کردیم و همانجا دستم شکست. اردوهایی بود که با بچه ها می رفتم.
این فوتبالیست پیشکسوت درباره تاثیر مسجد رفتن بر زندگی اش اظهار کرد: یکی از اتفاقاتی که حال دل آدم را عوض می کند اینجا است. اتفاقی که برایم افتاد و مسیر فوتبالی و زندگی ام این بود که من مسجد زیاد می رفتم و آقای گل امیدهای تهران شدم و از سه باشگاه سپاهان، فجر سپاسی و سایپا پیشنهاد داشتم اما سرانجام با سایپا قرارداد بستم. با منوچهر صالحی که مدیرعامل وقت سایپا بود قرارداد بستم و یک چک 4 میلیون تومانی هم از ایشان گرفتم.
سیدصالحی ادامه داد: چند روز که گذشت پیش حاج سیدمهدی طباطبایی که خدا رحمتشان کند رفتم و استخاره با قرآن گرفتم. سایپا میانه آمد، فجر سپاسی را به من گفت خیلی بد است، سپاهان را گرفتم گفت خیلی عالی است اما غربت دارد پسر می توانی بروی؟ گفتم بله. پول را به آقای صالحی برگرداندم و ایشان گفت تو بچه تهران هستی سایپا تیم بزرگی است اینجا کنار خانواده ات بمان. گوش نکردم و مسیر زندگی ام تغییر کرد. من با سپاهان آقای گل آسیا شدم و آن فصل 8 گل زدم. با سپاهان قهرمانی لیگ دارم و اینها از اثرات و عنایات خداوند است.
وی درباره خاطرات شبهای احیا بیان کرد: در مناطق جنوب شهر و شرق تهران خانواده ها تا صبح در مسجد هستند و به جز مسجد محله مان و مسجد موسی ابن جعفر، در هیات خوانساری های مقیم مرکز هم می رفتم و آن شبها به هیات حاج منصور ارضی در مسجد ارگ با دوستم آقای دهقان می رفتیم و به سمت بازار حرکت می کردیم و ساعت 2 تا 4 نصفه شب دعای ابوحمزه ثمالی می خواندیم و با او که جانباز بود جلو می نشستم و اینها همه اش خاطره است. بچه که بودیم مسجد می رفتیم و بزرگترها نماز قضا می خواندند و ما خوابمان می برد. به مرور بزرگتر شدیم و خاطراتی از شلوغ بازی در مسجد داریم. به مرور سعی می کردیم شرایط را برای سن و سال دارها فراهم کنیم تا اذیت نشوند.
این بازیکن سابق پرسپولیس در پاسخ به اینکه آیا وقتی مطرح شدی این رابطه قطع نشد، تصریح کرد: نه همه می دانند. بین عزت و ذلت همیشه یک پلک زدن است و خیلی ها باید بدانند پست و مقامی که به دست می آوری لطف و عنایت آن بالایی است که خیلی راحت می تواند از تو بگیرد. فرهاد کاظمی که فوتبال را با او شروع کردم می گفت طوری بازی کنید که بعد که در اوج بودی و به محله ات رفتی بچه محل هایت تحویلت بگیرند. اگر تحویلت گرفتند بدان درست عمل کردی وگرنه خوب عمل نکردی. من هنوز به محله قدیمی پدرم می روم و پدرم هنوز آنجا زندگی می کند و هراز گاهی فوتبال بازی می کنم. سعی می کنم هرازگاهی بروم و بچه محل ها را ببینم و هیچ تفاوتی بین دکتر مهندس فقیر گدا نیست و ما نمی توانیم به چیزی بنازیم اگر بدانیم این دنیا گذرا است و خیلی آن را سفت نگیریم به هر قیمتی چنگ نزنیم که بمانیم راحت تر زندگی می کنیم. چون زندگی یک بازی گذرا است. من می توانستم فوتبال بازی کنم اما به هر قیمتی نمی خواستم فوتبال بازی کنم.
سیدصالحی درباره تجربه مداحی نیز گفت: این تاثیر خانواده است و من مداح نیستم و صدایی دارم. در خانواده ام اعتقاداتی داشتیم. همه ایرانی ها با خانواده هایشان در شبهای قدر بوده اند. ما هم در هیات خوانساری های مقیم مرکز بزرگ شدیم و 6 ساله بودم که دست پدرم را می گرفتم و ما را ته صف می فرستند که زنجیر بزنیم. ما عشق داشتم. هیات جوانان علی اکبر را وقتی 14 ساله بودم در سال 74 بنا کردیم حاج آقا دلاوری خدا بیامرزد به ما که چادر می زدیم گفت در پارکینک خانه ما کار کنید. حالا همه بزرگتر شدیم و هم محلی ها بچه دارند و بچه هایشان هیات را می چرخانند. باورتان نمی شود آن هیات را بدون بلندگو شروع کردیم نه اینکه مداح باشم افتخار می کنم در این دستگاه بودم و بزرگ شدم و به بچه هایم یاد می دهم این فضا را دوست داشته باشند دیگر به خودشان برمیگردد که چطور این مسیر را بروند.
وی درخواست مجری برنامه برای خواندن در وصف پیامبر را رد کرد و افزود: من مولودی خوان نیستم. مداح بودن لیاقتی می خواهد و باید از خیلی چیزها چشم پوشی کنی و من لیاقت آن را ندارم. الگو بودن مداحان خیلی گیرا است و وقتی درباره خاندان اهل بیت خرف می زنی حرف و عملت باید یکی باشد. من سختی فوتبال را کشیدم و از زمین خاکی شروع کردم و اگر با جوانان درباره آن صحبت می کنم می توانم تجارب خود را منتقل کنم اما این ویژگی درباره مداحی برای من نیست.
در ادامه روی دیوار تصویری برنامه تصویری از یک بازیکن اتلتیکو مادرید اسپانیا به نمایش درآمد که شباهت عجیبی با سیدصالحی داشت و او در واکنش گفت: من زیاد در فضای مجازی فعالیت ندارم و بلد نیستم. یکی از دوستانم دو سه هفته پیش این عکس را برایم فرستاد و آن موقع متوجه نشدم اما الان دیدم که خیلی شبیه است.
سیدصالحی درباره پیش بینی اش از بازی پجشنبه تیم ملی با تیم عراق گفت: از زمانی که ویلموتس آمده طرز تفکر خاصی وارد تیم ملی کرده است. کیروش اصلا به اینکه بازیکن در زمین بازی می کند یا نمی کند کار نداشت، البته او مربی بزرگی است و هر مربی تزی دارد. اما ویلموتس تمام بازی های لیگ را رصد می کند.
وی در این باره که آیا با کیروش دعوایش شده، تصریح کرد: سال 92 برای دو بازی دوستانه تیم ملی مرا دعوت کردند و من آن سال بهترین گلزن لیگ بودم اما دعوت نشدم. آن برهه در تراکتورسازی تبریز بودم اما مشکل خانوادگی داشتم و عذرخواهی کردم.
این بازیکن سابق فوتبال در پایان گفت: مطئنم بچه ها برنده می شوند. ما با بحرین به نتیجه نرسیدیم اما بازی با عراق همیشه یک دربی حساس بوده است و با روحیه ای که از بچه ها می بینم ان شاءالله بتوانیم برنده باشیم و بچه ها بازی های حیثیتی را همیشه خوب بازی می کنند.