به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، فرهاد مجیدی سالها پیش با گرفتن یک عکس در ورزشگاه نیوکمپ باشگاه بارسلونا، به نوعی از علاقمندی اش به این تیم خبر داده بود ولی قطعا رفتار حرفه ای بازیکنان بزرگی که در این باشگاه توپ می زنند را یا ندیده یا نتوانسته قدم در راهی بگذارد که ستاره های بزرگ فوتبال این باشگاه در آن راه رفتند، دویدند و عرق ریختند!
به تازگی مصاحبه ای از لیونل مسی منتشر شد که می تواند در دانشگاه های تربیت بدنی کشورمان به یکی از دروس دانشجویان تبدیل شود. به ویژه بازیکنانی که داعیه تعصب داشتن به تیم و باشگاه یا رنگ خاصی در فضای ورزش را دارند باید این مصاحبه را بارها و بارها بخوانند تا شاید به موضوع تعصب بیش از پیش پی ببرند که تعصب تنها به باد کردن رگ گردن و برافروخته شدن رنگ رخساره و بوسیدن پیراهن و نشان دادن نمادهای ساختگی نیست.
لیونل مسی که ۱۹ سال است در رده های مختلف سنی بارسلونا حضور دارد و با کسب ۶ توپ طلا یکی از نمادهای این باشگاه به شمار می رود، در بخشی از مصاحبه ای که با سایت معتبر گل کرده درباره موضوع جدایی جنجالی و ناکامش از بارسلونا گفت: «اطمینان داشتم که بازیکن آزاد هستم. رئیس باشگاه همیشه می گفت که در پایان فصل می توانم تصمیم بگیرم که بمانم یا نه. اکنون می گویند که نمی توانم باشگاه را ترک کنم و بایستی برای آن، هفتصد میلیون یورو پرداخت کنم که غیرممکن است. البته راه دیگری نیز وجود داشت و آن دادگاهی کردن ماجرا بود. من هرگز علیه بارسا به دادگاه نخواهم رفت زیرا من هرگز حاضر نیستم بارسلونا را به دادگاه بکشانم چون من عاشق بارسلونا هستم و این باشگاه از وقتی که من به آن آمده همه چیز به من داده است. بارسلونا باشگاه زندگی من است و من در این تیم زندگیام را ساختم. این تیم به من همه چیز داده است. هرگز حتی فکر شکایت کردن از بارسلونا به ذهنم خطور نکرده است».
او ضمن انتقاد شدید به مدیریت این باشگاه در فصلی که به پایان رسیده است، موضوع سنگ اندازی ۷۰۰ میلیون یورویی بارتومئو برای جدایی اش را مطرح کرده و با لحنی تند علیه آن حرف زده است و حتی گفته که می توانسته هزینه جدایی اش از بارسا را هم بپردازد ولی تنها به واسطه خواست خانواده و علاقه ای که به مجموعه بارسا داشته می خواهد بدون قهر و جنجال تا پایان قرارداد و تعهدش با همان تلاش همیشگی برای بردن و قهرمان شدن در این تیم توپ بزند: «من به کارم در بارسلونا ادامه میدهم و رویکردم هم بدون توجه به اینکه چقدر میخواستم بروم، تغییر نمیکند. مثل همیشه تمام تلاشم را میکنم. من همیشه خواهان پیروزی بودهام. من بازیکن رقابتطلب هستم و دوست ندارم هیچ چیزی را ببازم. همیشه بهترینها را برای باشگاه، بازیکنان و خودم خواستهام. »
و این یعنی نهایت حرفه ای گری و تعهد بازیکنی که یکی از ۱۰ مرد ثروتمند جهان هم به شمار می رود!
مشابه این اتفاق درباره فرهاد مجیدی در استقلال رخ داد. جایی که کمی زودتر از پایان فصل حس کرد مدیریت باشگاه در حال مذاکره با یک مربی خارجی است تا به جای او به تهران بیاید. حضور مجیدی در استقلال بی شباهت به حضور مسی در بارسلونا نیست؛ فرهاد پس از دو سال بازی در بهمن از سن ۲۰ سالگی به استقلال آمد و تا پایان دوران بازی در ایران تنها پیراهن استقلال را پوشید ( چند سال در اتریش و امارات توپ زد و در سه دوره متفاوت مجموعا ۸ سال در استقلال بازی کرد) و آغاز مربیگری وی هم در تیم محبوبش بوده و یکی از نمادهای تعصب در این باشگاه به شمار می رود.
مجیدی صفحه اینستاگرامش پر است از تصاویر بوسه زدن هایش به لباس استقلال و بارها عرق و تعصبش به استقلال و مکتب ناصر حجازی را با صدای بلند زیر پستهایش فریاد کشیده، تنها ۱۸ ساعت پس از دربی ۹۳ و در حالی که طرفداران استقلال پس از ۹۱۱ روز، بار دیگر طعم شکست دادن پرسپولیس را چشیده بودند همانند اواخر دوران بازی در استقلال، باز هم با یک قهر نابجا کام میلیونها طرفدار تیمش را همچون زهر، تلخ و استعفایش را با مجموعه ای از انتقادات به مدیریت باشگاه در صفحه شخصی اش منتشر کرد.
وی که در این مدت در نشست های خبری شرکت نکرد، با هیچ رسانه ای حرف نزد و درد و دلهایش را با کسی در میان نگذاشت تا مردم و شاید مدیران باشگاه بدانند او چه می خواهد! نگذاشت هوادار استقلال ۲۴ ساعت سرمست از پیروزی بر رقیب سنتی اش پُز بدهد و برای پرسپولیسی ها کُری بخواند!
در اینکه کار سعادتمند و مدیریت استقلال در مذاکره با استراماچونی آن هم در این برهه حساس و نتایجی که مجیدی با استقلال بحران زده به دست آورد به هیچ عنوان درست نبود و جای توجیه ندارد، اما می شد فرهاد مجیدی آن متن را منتشر نکرده و تعصبش را اینگونه نشان میداد. می شد با حفظ تمرکز بازیکنان تیمش، تراکتور را هم شکست داده و برگ زرینی در کارنامه خود ثبت کند و سپس همه حرفهایش را از سر تعصب می زد و باز هم می ماند. آن وقت بود که قطعا نگاه ها به تصمیم مدیریت به شکل امروزی نبود. می توانست بماند و در آسیا هم استقلال را رهبری کند.
در اینکه فرهاد نتایج بهتری در "دور برگشت" (که بازیها به مراتب سخت تر است و تیم ها برای سهمیه و جنگیدن برای سقوط نکردن با شناخت بیشتری از رقبا به میدان می روند)، لیگ قهرمانان آسیا و جام حذفی گرفت، شکی نیست ولی اقدامی که فرهاد مجیدی کرد همچون "شیردوشی" بود که در پایان دوشیدن، با پا به سطل پر از شیر لگد زد و برگرداند!
با مروری به کامنت ها و نظرات هواداران استقلال در یک هفته اخیر درباره فرهاد مجیدی می توان دریافت چطور از عرش به فرش آمد و در نیمه شب جنجالی پس از باخت در فینال چه استقبالی از او و تیمش در فرودگاه مهرآباد شد! حالا شاید فرهاد باید ژست هیس نشان دادن های کنایه آمیزش را برای خودش نشان دهد و به خودش بگوید که با این اقدام غیر حرفه ای سهمی بزرگ در ناکامی تیم محبوبش در فینال جام حذفی و احتمالا آسیا داشته است!
قطعا عکس انداختن در نیوکمپ آرزوی خیلی از فوتبالیستهاست ولی آرزوی بزرگتر و ارزشمندتر درک روش و سیره آنهایی است که با این تیم زندگی کردند و تعصب شان را همچون پویولها، ژاویها، اینیستاها گواردیولاها و مسیها به هواداران این تیم اثبات کردند که عکس آنها را روی تن و بدنشان خالکوبی می کنند. اینچنین است که اسامی بزرگان در ورزش برای همیشه ابدی می شود و برخی دیگر تنها در مقاطعی اندک، پوستری می شوند بر دیوار اتاق ها و قهوه خانه ها و سوپرمارکت ها!
منبع: مشرق