گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو- پیش از اینکه در روزهای گذشته وزارت ورزش قید انتخاب جانشین احمد سعادتمند را زده و انتخاب مدیرعامل جدید را به عهده اعضای هیأت مدیره این باشگاه بگذارد قرار بود یکی از اقوام مقام ریاست جمهوری به عنوان مدیرعاملی باشگاه استقلال انتخاب شود.در سالهای اخیر کم نبوده مدیرانی که با هر عنوانی برای ریاست بر باشگاه استقلال انتخاب و در منصب مدیرعاملی منصوب شده بودند و اتفاقا هر یک از آنها به نوعی بدهی های سنگین ارزی و ریالی را بر دوش باشگاه گذاشتند.
مدیرانی که بعد از انتصاب مشخص می شد هر یک به نوعی از همکاران سابق یا فعلی وزیر ورزش و جوانان هستند و یا مسعود سلطانی فر دوست داشته از این طریق رسم رفاقت را برای دوستانش به جا بیاورد. فارغ از اینکه سوء مدیریت چه بلایی بر سر استقلال می آورد. کما اینکه همین حالا باشگاه استقلال با بدهی یک میلیون و 355 هزار یورویی به آندره آ استراماچونی دست به گریبان است و کاسه چه کنم، چه کنم را در دست گرفته است!
با این همه ظاهرا این انتخاب های ملال آور به ویژه برای پیشکسوتان و هواداران باشگاه استقلال درس عبرتی برای وزارت ورزش و رییس مجمع این باشگاه نشده بود که در هفته پایانی آبان ماه سراغ برادر باجناق حسن روحانی رفته و پیشنهاد مدیرعاملی باشگاه استقلال را به او دادند. پیشنهادی وسوسه انگیز با بُعد تبلیغاتی بی نهایت و غیرقابل تصور که هر مدیر و نامدیری را وسوسه می کند این پروسه به نرمی و در سایه در حال پیشرفت بود و حتی مقدمات ابتدایی کار هم انجام شده بود ولی با لو رفتن اسم سعید کاردار و نسبت فامیلی اش با رییس جمهور زنگ خطر برای وزارت ورزش و کارکنان بخش مدیریتی اش به صدا در آمد که هوا پس است و مبادا باز هم مسعود سلطانی فر متهم به فامیل بازی و تقسیم کار بین دوستان و رفقای گرمابه و گلستانی شان شود، به همین منظور سعید کاردار که دیگر اسمش از قوطی وزارت ورزش به بیرون درز پیدا کرده بود در اولین و تنها پاسخ به سئوال خبرنگاران این موضوع را تأیید نکرد و تنها گفت هر کمکی از دستش بربیاید دریغ نمی کند ولی در شستا کارهای مهمی دارد که فرصت کارهای دیگر را از او می گیرد!
اینکه تکلیف مدیریت باشگاه استقلال چه زمانی به طریقی که پیشکسوتان و هواداران این تیم دوست دارند پیش برود هم جزو ابهامات سالهای اخیر وزارت ورزش و البته خود باشگاه و زیرمجموعه اش است که کسی از سرنوشت آن خبر ندارد.