گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو_ به رغم اینکه از زمان صدور حکم پرونده شکایت مارک ویلموتس از فدراسیون فوتبال کشورمان حدود 4 ماه سپری شده، نه تنها اتفاق تازه ای در جریان این پرونده رخ نداده بلکه به نظر می رسد متهمان ردیف اول این پرونده دیگر قرار نیست پاسخی به مراجع ذیربط و قضایی بدهند.
اصغر شرفی مربی اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی 1978 آرژانتین در گفت و گو با دانشجو، درباره موضوع پرونده ویلموتس، فوت مارادونا و سالروز بیست و سومین سالگرد حماسه ملبورن و صعود به جام جهانی 1998 فرانسه حرف زد.
متن صحبتهای وی در ادامه می آید:
*تصمیم گیرنده قاطع نداریم!
از اتفاقات بدی که در این سالها در کشور می بینیم عدم تصمیم گیری های قاطعانه در امور مختلف به ویژه ورزشی است. تصمیم گیرنده های ما هر حرفی می زنند، آن را طوری بیان می کنند که جای شک و شبهه را هم در آن باقی می گذارند یعنی 50-50 هستند! مثلا درباره یک مربی انتخاب شده کسی قاطعانه حرف نمی زند و می گویند با این مربی موفق می شویم بعد هنوز حرف تمام نشده می گویند البته ممکن است هر اتفاقی در مسیر رخ بدهد.
*پرونده ویلموتس هنوز باز بود که انتخاب شد
مارک ویلموتس در حالی برای سرمربیگری در تیم ملی ایران انتخاب شد که هنوز پرونده های قبلی اخراجش از تیم های ملی ساحل عاج و بلژیک باز بود. آقایان یادشان رفته در عصری زندگی می کنیم که طرف آنسوی دنیا آب بخورد چند ثانیه بعد خبرش این سر دنیا به اطلاع بقیه مردم جهان می رسد.
*وزیر متخصص فوتبال است؟
وقتی مهدی تاج می رود و در تلویزیون می گوید وزیر به او توصیه کرده که باید ویلموتس را انتخاب کند چند سئوال ایجاد می شود. مهمترینش این است که اصلا این آقای وزیر چه تخصصی در فوتبال داشته که گفته او را بردارید؟ متأسفانه با همین دخالت هاست که وضعیت ورزش و به ویژه فوتبال ما این است که باید 6 میلیون یورو را به جای اینکه صرف پیشرفت فوتبال پایه کشورمان بکنیم باید بریزیم توی جیب این بابا.
*مرد باشید و پای حرفتان بایستید
این ویلموتس که نمی توانست سرش را بیندازد پایین و بیایید بنشیند روی نیمکت تیم ملی ما! پس لابد یک نفر به او گفتهبیا! پس وقتی شما به او گفتید بیا، مرد باشید و بیایید پای حرفتان بایستید
*پول مفت داریم، نمی دانیم چطور خرجش کنیم
یک عده در میادین و خیابان ها تا کمر توی سطل خم می شوند تا یک چیزی برای خوردن پیدا کنند بعد ما 6 میلیون یورو را دو دستی تقدیم مارک ویلموتس می کنیم تا ببرد و کیف کند! لابد پول مفت داریم بدهیم به امثال ویلموتس بخورند و مردم خودمان گرسنگی بکشند! بیایید جواب بدهید! چرا کسی نیست یقه این افراد را بگیرد؟
*ساده لوح گیرتان آوردند آقایان
طرف با همسرش که وکیل است و یک عده آدم این کاره آمدند و با بستن واژه "پرزیدنت" به وزیر و مهدی تاج آنها را ساده لوح پیدا کردند. لقبی که تا به حال کسی به تاج نسبت نداده بود! چطور شما متوجه این همه بازی نشدید؟ ویلموتس زرنگ بود و زد و برد.
*اینها شب چطور خوابشان می برد؟
کسانی که در این آمدن و رفتن ویلموتس پول به جیب زدند واقعا شبها چطور می خوابند؟ درباره پولی که برای این مملکت بوده و در این شرایط بد اقتصادی که دلار در ایران پیدا نمی شود به حساب این آقا ریخته می شود را چه کسی باید جواب بدهد؟ بعد از روزی که هیأت رییسه فدراسیون را به مجلس بردند چه اتفاقی افتاد که دیگر خبری از این آقایان نیست؟ لابد دوستان فقط چند عکس برای آلبوم خانوادگی شان کنار ویلموتس گرفتند که بگویند در منصبی که داشتند برای تیم ملی سرمربی آوردند.
*مارادونا قدر خودش را ندانست
مارادونا کسی بود که نمی توان درباره اش حرف زد. اصلا مشخص نیست چند سال یکبار چنین انسان هایی بیایند. ما هنوزدداریم درباره پله حرف می زنیم ولی او قدر خودش را ندانست و اینجاست که گفته می شود تحصیلات و فوتبال آکادمیک چه ارزشی دارد.
*مارادونا متعلق به همه دنیا بود
مارادونا از دسته فوتبالیست هایی بود که از طبقه پایین آمد و تا آخر هم برای طبقه خودش بازی می کرد و آنها را فراموش نکرد. این دسته فوتبالیست ها متعلق به خودشان و کشورشان نیستند بلکه متعلق به کل دنیا هستند. کسی که همه دنیا از دیدن فوتبالش لذت بردند.
*عقده ای ها می گویند او فقط چپ داشت
تعدادی از عقده ای ها هستند که می گویند مارادونا فقط چپ داشت. در حالی که او با همان یک پای چپش 11 نفر را دریبل می زد و در آخر هم گلش را به ثمر می رساند. او با همان توانایی پای چپش همه رقبا را اسیر خودش می کرد.
*وقتی مارادونا رفت فهمیدیم چه کسی رفت
آدم وقتی از نبودن این افراد لطمه می خورد که تازه می فهمد آنها رفتند! این قبیل نابغه ها تا هستند خیلی آنها را نمی بینیم. مارادونا یک ستاره بین المللی برای همه مردم دنیا بود.
*حماسه ملبورن غرور ملت را بیدار کرد
شب بازی ایران و استرالیا در ملبورن از آن شبهایی بود که هرگز از ذهن و خاطر تاریخ این مملکت فراموش نمی شود چون آن شب غرور ملت ایران بیدار شد. شبی که مردم تا صبح به رقص و پایکوبی در خیابان ها مشغول بودند. من اگر 100 میلیون پولم را دزد می زد یا 100 میلیون برنده می شدم یادم می رفت ولی این بازی و آن روز را هرگز از یاد نمی برم. یک و دوی علی دایی با خداداد عزیزی هوش از سر بیننده می برد. کاری که عزیزی با دروازه بان استرالیا(مارک بوسنیچ) کرد و او را روی زمین نشاند غرور ایران را زنده کرد.
*در آمریکا بازی را می دیدم
زمان بازی ایران و استرالیا من آمریکا بودم ولی بازی را مستقیم می دیدم. نکته جالب در این باره همین است که این بازی خاص همان حس و حالی که به مردم داخل ایران داد به ما که بیرون از خاک ایران بودیم هم آن حال خوب را دریافت کردیم و تفاوتی نداشت که آنسوی جهان بودیم و ما هم شادی کردیم.