اسحاق عاطفی| شاهرخ بیانی پیشکسوت تیم فوتبال استقلال در گفت و گو با دانشجو، درباره انتقادات محمود فکری به داوری ها و مطالبی که در نشست خبری بعد از بازی با صنعت نفت آبادان انجام داد و گفت استقلال هم باید با دشمنان بیرونی بجنگد و هم تیم های حریف و معتقد بود داوران در قضاوت بازیهای تیمش دقت لازم را ندارند حرف زد.
متن این پرسش و پاسخ در ادامه می آید:
* صحبتهای اخیر محمود فکری را شنیدید؟
- این بهانه جویی ها اصلا خوب نیست. خوب نیست که فکری با ایجاد چنین جوی خود و تیمش را به حاشیه ببرد. او هرچه می تواند باید خودش را از این فضا دور کند و البته تیمش را به سمتی ببرد که با تمرکز روی دیدارهای پیش رو نتایج بهتری بگیرند. این قبیل حاشیه سازی ها درست همان چیزی است که رقبای استقلال انتظارش را می کشند. فکری باید هر چه سریعتر تیمش را جمع و جور کند.
* بیشتر در این باره توضیح می دهید؟
- طرفدار که کاری به زمین بد تمرین و داوری ندارد. او باید این مسایل را به مدیرت باشگاه منتقل کند تا آنها دنبال این مسایل باشند. مدیریت که فعلا زمین خوبی برای تمرینات استقلال تأمین کرده و مظلومی هم می گفت از همه نظر امکانات خوبی دارد. پس این همه مصدوم برای چیست؟ فکری نباید این همه به حاشیه ها بپردازد.
* واقعا این همه مصدومیت از کجا می آیند؟
- این به خاطر نداشتن تمرینات بدنسازی کافی است. استقلال دیر تمریناتش را استارت زد و بازیکنانش از نظر بدنی وضعیت خوبی ندارند. از طرفی ما کادر پزشکی قوی داشتیم که دکتر نوروزی آن را اداره می کرد و نمی دانم چطور ممکن است چنین تیم پزشکی را کنار گذاشتند؟ همه تیم ها و فدراسیون ها آرزوی داشتن چنین کادر پزشکی را دارند که یکی بهترین فیزیوتراپیست ایران باشد و دیگری یک جراح عمومی که در همه زمینه ها از بخیه زدن سرپایی تا کارهای بزرگتر را چشم بسته انجام می داد. اصلا نمی دانم دلیل این اقدام چه بود. فکری نباید حاشیه ها را بزرگتر کند.
* چطور؟
- هر چقدر فکری انرژی اش را روی این مسایل و حرف زدن درباره شان صرف کند به همان اندازه از تمرکز روی تیمش وقت کم می آورد و هرچه تیمش را کمتر تمرین بدهد ممکن است در نتیجه گیری بدتر عمل کند. البته فشار هم روی او زیاد است.
* فشار؟
- بله! مربیگری در استقلال کار کوچکی نیست. کار خیلی سخت است که هر کسی از عهده آن برنمی آید. او اگر حرفی هم می زند حق دارد. ما خودمان هم در این تیم بازی کردیم و به عنوان مربی روی نیمکتش نشسته ایم. امثال پورحیدری و حجازی روی این نیمکت نشسته بودند و به آنها هم حمله می شد. فیروز کریمی با آن همه حاضرجوابی اش وقتی در استقلال مربی شد کم آورد و رفت. او حتی بعد از باخت خانگی به صنعت نفت آبادان برای اینکه صدای مردم را بخواباند بازیکنان را بعد بازی در استادیوم نگه داشت و دور زمین دواند ولی دیدی او با آن همه جسارت و اقتدارش کم آورد و رفت.
* چرا استقلال در نتیجه گیری ناکام است؟
- برای اینکه این تیم آنالیزور ندارد.
* ظاهرا دارد؟
- دارد! پس این چه آنالیزی است که نمی داند روبروی تیم تهاجمی باید چکار کند؟ روبروی تیم دعوایی تارتار باید چکار کند؟ استقلال باید روبروی پیکانی که فقط دفاع می کرد به جای دفاع 4 نفره با 3 دفاع به زمین می رفت و در عوض 5 هافبک می گذاشت تا دیوار مستحکم میانی پیکان را باز کنند. هرچقدر رقبا آنالیزورهای قوی دارند استقلال هیچ شناختی از حریفانش ندارد و نمی داند روبروی رقبا باید چه سیستمی را اجرا کند.
* درباره تعویض ها هم حرف و سخن زیاد است. شنیده اید؟
- بله! چرا دانشگر را در دقیقه 85 به زمین می فرستد؟ محمود فکری تک و تنهاست و مربیان کنار دستی اش باید به او کمک کنند. دانشگر در همان دو دقیقه ای که به زمین رفت داشت با سر یک گل می زند. او اگر در دقیقه 65 وارد شده بود بین مدافعان نفت حتما به گل می رسید. چرا استقلال در دقایق 80 به بعد تعویض می کند؟ تعویض برای دقیقه 65 تا 70 است و بعد از آن اثرگذاری ندارد چون بازیکن تا بیاید گرم شود سوت بازی خورده شده.
* مشکل اصلی تیم را در کجا می بینید؟
- استقلال یک بازیساز کم دارد. یکی مانند علی کریمی یا مجتبی جباری. کسی که بتواند در میانه زمین بازی را آرام کند، سرعت بدهد و در طول بازی 4، 5 بار پاس های توی در بدهد تا بالاخره یکی از آنها به گل تبدیل شود. الان فکری باید همه هم و غمش را روی جذب یک بازیساز بگذارد تا تیمش قشنگ بازی کند.