کد خبر:۹۱۰۹۱۵
گزارش تاریخی؛

همراهی جدایی ناپذیر سربازان خط مقدم انقلاب از فرمانده / از گلوله‌های دانشگاه تهران تا انقلاب دوم

اگرچه بعد از ۱۶ آذر ۳۲ نیرو‌های ملی تلاش کردند تا جنبش دانشجویی را در دوران جریان خود تعریف کنند؛ اما با آغاز نهضت امام خمینی در دهه ۴۰، جنبش دانشجویی نیز همانند دیگر گروه‌ها، به نهضت اسلامی پیوست.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ابوالفضل لطفی؛ در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به ورود نیکسون، معاون رئیس جمهور آمریکا به دانشگاه تهران تصمیم گرفتند نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند؛ اما با گلوله‌های ماموران رژیم پهلوی مواجه شدند و سه تن از دانشجویان به شهادت رسیدند. از این روز به بعد، ۱۶ آذر به عنوان نماد مبارزه با استکبار در تاریخ به ثبت رسید و دانشجویان وارد خط مبارزه شدند.

تداوم جنبش دانشجویی در سال‌های بعد، گروه‌ها و جریانات مختلف را بر آن داشت تا رهبری جنبش دانشجویی را به دست گیرند. در این میان اگرچه نیرو‌های ملی کوشیدند تا جنبش دانشجویی را به خود متصل کنند، اما با آغاز نهضت امام خمینی در دهه ۴۰، جنبش دانشجویی نیز همانند دیگر گروه‌ها به نهضت اسلامی پیوست و پیوند آن با نهضت امام خمینی در دهه بعد قوت گرفت.

ارتباط دانشجویان و روحانیت در دهه ۵۰، باعث شد روحانیت نبض جنبش دانشجویی را در دست بگیرد. از این رو هر چه به سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک‌تر می‌شویم نقش روحانیت در جنبش دانشجویی پررنگ‌تر می‌شود. به طوری که در ۱۶ آذر ۱۳۵۳ "مرگ بر شاه" و "درود بر خمینی" به شعار اصلی دانشجویان بدل می‌شود. یک سال بعد و در در ۱۶ آذر ۱۳۵۴، اعتراضات دانشجویی تحت تاثیر تحریم حزب رستاخیز توسط حضرت امام برگزار می‌شود.

ارتباط دانشجویان و روحانیت در دهه ۵۰، باعث شد روحانیت نبض جنبش دانشجویی را در دست بگیرد. از این رو هر چه به سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک‌تر می‌شویم نقش روحانیت در جنبش دانشجویی پررنگ‌تر می‌شود. به طوری که در ۱۶ آذر ۱۳۵۳ "مرگ بر شاه" و "درود بر خمینی" به شعار اصلی دانشجویان بدل می‌شود.


همراهی جدایی ناپذیر سربازان خط مقدم انقلاب از فرمانده / از گلوله‌های دانشگاه تهران تا انقلاب دوم
با آغاز مبارزات امام خمینی درسال ۱۳۴۱ بخشی از دانشجویان با گرایش به نهضت امام، جنبه‌های مذهبی جنبش دانشجویی را تقویت کردند. دانشجویان چند بار به دیدار امام رفتند و در واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در پشتیبانی از امام خمینی شرکت کردند. اما پس از تبعید امام در اعتراض به تصویب قانون کاپیتولاسیون، ارتباط مستقیم دانشجویان با ایشان قطع شد و دانشجویان از طریق ارسال و دریافت پیام و اعزام نماینده، ارتباط خود را با امام خمینی را حفظ می‌کردند. امام خمینی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ۱۲۸ پیام برای دانشجویان داخل و خارج از کشور صادر کرد. همین ارتباط گرایش جنبش دانشجویی را به امام بیش از پیش افزایش داد. ارتباط و همکاری با نهضت امام خمینی سبب نزدیکی دانشجویان به مردم نیز شد.


همانگونه که پیش‌تر گفته شد، در طول دهه‌های ۴۰ و ۵۰ جنبش دانشجویی از حالت صنفی خارج شده و همگام با مردم و به مناسبت‌های مختلف، دست به تظاهرات گسترده علیه رژیم شاه زدند. یکی از بزرگ‌ترین حرکت‌های سیاسی دانشجویان مسلمان در سال ۱۳۵۷ در تبریز به وقوع پیوست. دانشجویان دانشگاه تبریز که هم گام با دانشجویان دانشگاه‌های تهران در مبارزه علیه حکومت پهلوی فعال بودند، در روز ۱۸ اردیبهشت ضمن برگزاری مراسم بزرگداشت چهلم شهدای یزد، تظاهراتی در محوطه دانشگاه به راه انداختند که به درگیری شدید دانشجویان با نیرو‌های پلیس انجامید و بر اثر تیراندازی پلیس، عده‌ای از دانشجویان مجروح و سه تن از آنان به شهادت رسیدند. این واقعه تأثیر بسزایی در گسترش انقلاب به ویژه در شهر تبریز داشت و موجب نزدیکی بیشتر دانشجویان به مردم شد.

البته همراهی دانشجویان با نهضت امام از سال‌ها پیش و از زمانی که در تیر ۱۳۴۱ عَلَم، تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را مطرح کرد، آغاز شد. این مصوبه با اعتراض امام، دانشجویان، مردم و علمای قم مواجه شد؛ در دانشگاه تهران و تبریز تظاهرات وسیعی درحمایت از علمای قم و اعتراض به مصوبه دولت انجام دادند. همچنین در جریان اعلام اصول ششگانه انقلاب سفید امام خمینی طی یک سخنرانی شدیداللحن، عید نوروز را عزا اعلام کرد و به دنبال آن موجی از اعتراض در توده مردم آغاز گردید. به دنبال آن، شورش عظیمی توسط دانشجویان در تهران، قم و تبریز شروع شد و ساواک دانشگاه تهران را تعطیل کرد.

در آن برهه تشکل‌های سیاسی علنی در دانشگاه‌ها به سبب سخت‌گیری‌های حکومت وجود نداشت و ارتباطات گروهی عمدتا در شکل انجمن‌ها دینی و مذهبی بود و خفقان به حدی بود که دانشجویان از انجام اقدامات فراگیر درمانده بودند.

همراهی دانشجویان با نهضت امام از سال‌ها پیش و از زمانی که در تیر ۱۳۴۱ عَلَم، تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را مطرح کرد، آغاز شد. این مصوبه با اعتراض امام، دانشجویان، مردم و علمای قم مواجه شد؛ در دانشگاه تهران و تبریز تظاهرات وسیعی درحمایت از علمای قم و اعتراض به مصوبه دولت انجام دادند.

همراهی جدایی ناپذیر سربازان خط مقدم انقلاب از فرمانده / از گلوله‌های دانشگاه تهران تا انقلاب دوم
تظاهرات دانشجویان در ۱۶ آذر ۴۹ در اواخر دهه ۴۰ پیوند دانشجویان و روحانیون ابعاد وسیع‌تری یافت و هر دو جریان در یک خط مبارزاتی قرار گرفتند. در ۱۶ آذر ۴۹ جنبش دانشجویی دست به تظاهرات زد و چند روز بعد در ۴۹/۹/۲۸ علمای قم به عنوان همراهی با دانشگاه‌ها درس خود را تعطیل کردند. این رویداد به تفاهم بیشتر میان جنبش دانشجویی و روحانیت کمک کرد.

 

تظاهرات دانشجویان علیه حزب رستاخیز در ۱۶ آذر ۵۴

یکی از اتفاقات تأثیرگذار در حرکت اعتراضی دانشجویان در ۱۶ آذر سال ۵۴، اعلام اجباری شدن ثبت نام در حزب رستاخیز بود. آقانجفی از روحانیون مبارز در این باره می‌گوید: «وقتی که حزب واحد رستاخیز تأسیس شد از همه جا اعلام کردند که عضویت در این حزب اجباری است و طبعا می‌خواستند که در دانشگاه‌ها این عضوگیری نمود بیشتری پیدا کند، اما حساسیت دانشجویان به دلیل موضع‌گیری امام خمینی در این‌باره بسیار زیاد بود، زیرا ایشان در اطلاعیه خود که ۱۰ روز پس از اعلام تأسیس حزب از سوی محمدرضا پهلوی صادر شد، رسما عضویت در آن را حرام دانسته بود.»

از سوی دیگر رژیم پهلوی سعی کرد با برگزاری مراسمات دانشجویی و دادن هدیه به آنان، دانشجویان را به عنوان قشر حامی رژیم معرفی کند. با این حال این ترفند رژیم پهلوی کارساز نشد و دانشجویان به تبع فرمان تحریم عضویت در حزب رستاخیز و مبارزه علیه سیاست‌های رژیم پهلوی راهپیمایی روز دانشجویی ۱۶ آذر را دو روز زودتر برگزار کردند و تا چهارراه کالج شروع به راهپیمایی کردند که این تظاهرات با واکنش مأموران رژیم پهلوی مواجه شد.

 

همزمانی چهلم حاج‌آقا مصطفی و تظاهرات دانشجویی در آذر ۵۶

در اوایل آبان ماه ۱۳۵۶ شهادت ناگهانی آیت‌الله مصطفی خمینی مردم ایران و مبارزان انقلابی در همه اقشار را غافلگیر کرد. با شهادت حاج آقا مصطفی خمینی روحانیت با همه توان به صحنه آمد و مراسم شهادت تبدیل به حرکتی بزرگ علیه رژیم پهلوی شد. در این میان حرکت دانشجویان با راهبری روحانیت از نکته‌های مهم مراسم شهادت حاج آقا مصطفی خمینی بود.

همراهی جدایی ناپذیر سربازان خط مقدم انقلاب از فرمانده / از گلوله‌های دانشگاه تهران تا انقلاب دوم
آیت‌الله قاضی طباطبایی در تبریز، آیت‌الله طالقانی، شهید مطهری، آیت‌الله خامنه‌ای و دیگر علما در قم، شیراز و اصفهان، تهران و... توانستند نبض جنبش دانشجویی را علیه رژیم پهلوی در دست بگیرند. همزمانی ۱۶ آذر ۵۶ و مراسم چهلم آیت‌الله سید مصطفی خمینی باعث شد جنبش دانشجویی سیاسی‌تر از گذشته وارد میدان شود.

تظاهرات ۱۶ آذر ۱۳۵۷ و انقلاب

در سال ۱۳۵۷، سالگرد ۱۶ آذر همزمان با ایام محرم بود؛ محرم ۵۷ تظاهرات علیه رژیم پهلوی در کشور همه‌گیر شده بود و در این روز به رهبری روحانیت در سراسر ایران با حضور اقشار مختلف مردم، روحانیون، دانشجویان، بازاریان و ... تظاهراتی شکل گرفته بود. در آذر ۵۷ دانشجویان با تعطیلی دانشگاه‌ها باز هم با رهبری روحانیت پا به عرصه مبارزه گذاشتند.

 

با پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی در حوزه‌های مختلف، فعالیت‌های جنبش دانشجویی نیز دچار تحولات اساسی گردید. دانشجویان فدایی خلق و مجاهدین خلق رو در روی مردم و آرمان‌های انقلاب و ارزش‌های اصیل اسلامی صف آرایی کردند و به دلیل ماهیت وابسته‌ای که به بیگانه داشتند به روی مردم اسلحه کشیدند که موج انقلابی مردم و دانشجویان همسو با انقلاب آن‌ها را از صحنه کنار زد. اما جنبش اصیل دانشجویی که پیکره اصلی آن را دانشجویان انقلابی تشکیل می‌دادند با تحلیل درست از زمینه‌ها و پیدایش جنبش دانشجویی با انقلاب همراه شدند. دفاع از انقلاب و نظام، پاسداری از دستاورد‌های انقلاب، مبارزه با امپریالیست شرق و غرب گفتمان مسلط دانشجوی مسلمان در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی بود، که با سازماندهی دانشجویان انقلابی که در قالب انجمن‌های اسلامی فعالیت می‌کردند، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان شکل گرفت.

پس از پیروزی انقلاب دانشگاه تهران و دانشگاه‌های دیگر به عرصه مباحثات تند سیاسی و ایدئولوژیک مبدل شد؛ که در اغلب موارد به درگیری‌های فیزیکی منجر می‌شد؛ این درگیری‌ها و جدال میان جنبش‌های دانشجویی همسو و غیر همسو زمانی به اوج خود رسید که سازمان‌های چپ مارکسیست و مخالف حاکمیت اسلامی در مقابل تجزیه‌طلبان و سلطنت‌طلبان و ضدانقلاب سکوت اختیار کردند. تعدد گروه‌های دانشجویی در این دوران که به دوران کثرت معروف است، باعث تشتت فکری و عملی آن‌ها شده و فضای نابسامان سیاسی نیز به این تشتت‌ها دامن می‌زد. بروز تنش‌ها و تضاد‌های داخلی در اثر درگیری گروه‌های سیاسی متعدد و نوظهور با دولت نوپا، وحدت ملی را به مخاطره انداخت.

پس از پیروزی انقلاب دانشگاه تهران و دانشگاه‌های دیگر به عرصه مباحثات تند سیاسی و ایدئولوژیک مبدل شد؛ که در اغلب موارد به درگیری‌های فیزیکی منجر می‌شد؛ این درگیری‌ها و جدال میان جنبش‌های دانشجویی همسو و غیر همسو زمانی به اوج خود رسید که سازمان‌های چپ مارکسیست و مخالف حاکمیت اسلامی در مقابل تجزیه‌طلبان و سلطنت‌طلبان و ضدانقلاب سکوت اختیار کردند.



نیرو‌های چپ، مبارزه ضدامپریالیستی را در انحصار خود در آورده و چنین القا کرده بودند که نیرو‌های مذهبی، پتانسیل مبارزه ضد‌امپریالیستی را ندارند. برخی جنبش‌های دانشجویی از جمله گروه‌های چپ از فرصت نابسامان کشور به نفع خود استفاده کرده و تلاش کردند با برنامه‌ریزی قبلی و با همراهی برخی عوامل داخلی، با تصرف پادگان‌ها سلاح‌های زیادی بدست آورده و حتی برخی پادگان‌ها را به تصرف خود درآوردند و غائله تجزیه‌طلبی آذربایجان و کردستان، خوزستان و ترکمن صحرا را کلید زدند. حوادث تبریز اوج تقابل گروه‌های چپ با دانشجویان مسلمان بود که با تسلط دانشجویان مسلمان ختم به خیر شد. سرانجام، با اوج‌گیری تنش‌ها مرحله زایمان حوادث فرا رسید و جرقه انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها زده شد. در این دوران مهم‌ترین جلوه دانشجویان اقدامات سیاسی تشکل‌های دانشجویی بود. بعنوان مثال می‌توان به تسخیر سفارت آمریکا در ایران اشاره کرد که یک اقدام صد درصد سیاسی بوده که عملاً سیاست خارجی ایران را دگرگون کرد و بیراه نیست اگر بگوییم که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایه آن اقدام قرار گرفته است.

در دوره (١٣٦٨-١٣٦٠)، فضای جنگ باعث شد تا سرکوب هر گونه کنشگری مطالبه محورانه جنبش دانشجویی از سوی قدرت قابل توجیه باشد. همزمانی شروع جنگ در سال ١٣٥٩ و رخداد انقلاب فرهنگی (تعطیلی دانشگاه ها در سال ١٣٦٠)، زمینه ¬ای شد تا «طیف غالب در جنبش دانشجویی در دو سال نخست، بیشتر در فکر تحکیم پایه‏‌ها و تحقق شعار‌های اصلی انقلاب باشد». راهبرد اصلی جنبش دانشجویی در این مقطع، «همگامی با نظام سیاسی» است؛ در واقع، در سال‌های ٥٩ تا ٦٨ به «دلیل بروز جنگ و تهدیدات عمده امنیتی، جنبش با کاستن از فعالیت‌های سیاسی، بر استقلال کشور تأکید داشت». لذا، حرکت‌های سیاسی جنبش در این دوران، نمود چندانی در عرصه عمومی نداشت و جنبش با «رکود منازعات سیاسی» مواجه بود. مهمترین جریان اصلی جنبش در این دوران «تشکیلات انجمن اسلامی» بود که به دلیل فقدان پذیرش نگرش تکثرگرایانه، از میدان فعالیت محدودی برخوردار بود.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار