گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علیرضا مقتدایی و محمد امین ترابی؛ همانگونه که در شماره پیشین این بخش از نشریه ذکر شد، امروزه ما در اقیانوسی از اطلاعات غرق شدهایم. در عصر انفجار اطلاعات، تخمین زده میشود که به طور متوسط در هر دقیقه، ۵۰۰ ساعت فیلم در یوتیوب منتشر میشود. در طول همین کمتر از یک دقیقهای که به مطالعه همین چند خط گذشت، حدود ۴۰ میلیون پیام متنی در واتساپ ارسال شد، ۴۰۰ هزار استوری در اینستاگرام پخش شد و حدود ۳۰۰ هزار کاربر جدید به توییتر پیوستند.
خلاصه آنکه در ۱ دقیقه ای که گذشت، انتشار و ارسال اطلاعات و محتوا در فضای مجازی به قدری زیاد است که اگر در صدد ثبت تک تک این وقایع باشیم، شاید نیاز به چند میلیون صفحه کتاب داشته باشیم. بدیهی است که همین امر، ضرورت تمرکز و توجه به مقوله سواد رسانهای را افزایش میدهد، چرا که نیاز داریم تا: ۱- اطلاعات مورد نیاز را از اطلاعات بیهوده و نامرتبط تمیز دهیم. ۲- به غربالگری اطلاعات به دست رسیده بپردازیم تا سره را از ناسره تشخیص دهیم.
هدف از افزایش مهارت تفکر نقاد خصوصا در عرصه رسانه این است که تحت تاثیر پیام ها و جهت گیریهای رسانهای قرار نگیریم. بی شک رسانهها با قدرتی که امروزه دارند، از مقولات مهمی هستند که بررسی و تحلیل پیرامون آنها در نسبت زیست اجتماعی و سیاسی انسانها اهمیت ویژهای دارند. ماهیت تمامی رسانههای شناخته شده و مطرح در جهان، در تشبیه به رئوس یک مثلث قابل تشریح هستند.
در راس اول که مهمترین راس این مثلث است، میتوان به قدرت فکری و ایدئولوژیک اشاره کرد که در راستای اهداف صاحبان رسانه به انتشار اطلاعات میپردازد. راس بعدی، اشاره به قدرت اقتصادی دارد که هزینهها و نیازهای مالی مربوط به تشکیل و همچنین گسترش رسانه را تامین میکند. یکی دیگر از رئوس مثلث رسانه، به مناسبات قدرت و سیاست ارتباط دارد. این مثلث در ذات، یک موجود بی حجم و روح است و آنچه که در این رسانه روح میدمد و آن را وادار به ورود به ابعاد واقعی میکند، قدرت محتوایی و اعمال نفوذ و تاثیرگذاری آن بر مخاطب است که غالبا بستگی به فنون و تکنیکهای اقناعی دارد. هرچه یک رسانه بتواند ارتباط عمیقتری با مخاطبین خود برقرار کند، اعمال نفوذ بیشتر و راحتتری بر افکار عمومی و جهتدهی مردم خواهد داشت و هرچه در این فن مهم، ضعف داشته باشد، هرچند که از محتوای صحیح وغنی برخوردار باشد، به دلیل بازنمایی بد و ضعیف، نزد مردم به دید خوبی شناخته نخواهد شد و اثرگذاری پایینی خواهد داشت.
گویی رسانهها نیز مانند حکومتها، نیاز به مقبولیت و مشروعیت دارند و آنچه که در مقوله «روح رسانه» مدنظر هست، همان مشروعیت مردمی است. بدین معنا که چه میزان از افراد، محتواها و اخبار و به طور کلی پیامهای رسانهای یک رسانه را قبول دارند و برایشان قابل باور است!
به نظر میرسد، آنچه اهمیت دارد، فقط رئوس مثلث رسانه نیستند که یک رسانه را شکل میدهند بلکه رسانهها برای بقا و تداوم خود و همچنین پیشبرد اهداف صاحبان خود، نیاز دارند تا از بُعدِ سطحی خود وارد بُعدِ وجهی شوند تا برجسته شده سری در سرا داشته باشند.
«صدا و سیما، نگاهی به تاریخ و قدرت»
در ۴ اردیبهشت سال ۱۳۱۹، رادیوی ملی ایران توسط ولیعهد وقت، محمدرضا پهلوی افتتاح شد. رادیو در آن زمان ۵ ساعت در روز برنامه داشت و برنامههای مختلف مذهبی، سیاسی، فرهنگی و... پخش میکرد. تلویزیون ملی ایران نیز به طور رسمی در یکم فروردین سال ۱۳۴۶ آغاز به کار کرد تا از آن زمان، «سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران» شروع به کار کند. این سازمان، پس از انقلاب اسلامی سال ۵۷ به «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» تغییر نام داد. تا پیش از انقلاب، بیشتر برنامههای تلویزیون و رادیو وارداتی بودند و حتی برنامههای ساخت داخل نیز بیشتر اوقات به صورت کپیبرداری از برنامههای خارجی تولید میشدند. پس از انقلاب، فعالیتهای این سازمان به شدت افزایش یافت به طوری که اکنون بیش از ۸۳ شبکهی رادیویی و ۶۲ شبکهی تلویزیونی (با احتساب شبکههای استانی) دارد. بررسی اقدامات این سازمان از آن جهت که متولی اصلی و رسمی رسانهها در کشور است و به نوعی «رسانهی ملی» است، باید بسیار مورد توجه باشد.
این رسانه، رسانهای حاکمیتی با نام و پسوند «ملی» است. در تحلیل نقش رسانهها در سواد رسانه ای، توجه به گسترهی مخاطبان رسانهها و میزان اثرگذاری آنها بر آراء و افکار عمومی جامعه بسیار مورد توجه است و از ارکان اصلی تحلیلهای رسانهای به شمار میآید. رسانهی ملی تقریبا در همه جای کشور قابل دسترسی است و از این رو، مخاطبان زیادی نیز دارد که اثربخشی آن را دو چندان کرده است. با توجه به محدودیتهایی که در کشور برای سایر رسانههای جمعی اعمال میشود، تأثیرگذاری صداوسیما بر اوضاع و احول کشور نمود بیشتری پیدا میکند؛ از این رو سیاستگذاریها در صدا و سیما موجب بروز تحولاتی در جامعه میشوند که به مانند یک چاقوی دو لبه است و میتواند ابعاد و آثار مثبت و منفی متعددی داشته باشد. لذا برای پیشرفت کشور، رسانهی ملی نقش تعیین کنندهای دارد و این مهم، مستلزم اتخاذ تصمیمات درست و برنامهریزی های مناسب است و همانطور که سابقا ذکر شد، توجه به نحوه ارتباط با مخاطب و برقرای رابطه دوسویه و به دست گرفتن اعتماد عمومی، مهمترین وظیفه یک رسانه است.
علیرضا مقتدایی و محمد امین ترابی - کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.