بهرام صلواتی، رئیس مرکز رصدخانه مهاجرت ایران در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با اشاره به آمار مهاجرت نخبگان از کشور بیان کرد: در بحثهایی که در مورد مهاجرت انجام میشود چین مورد استناد قرار میگیرد، ولی این نکته را در نظر نمیگیریم که کشوری مانند چین با جمعیت ۱.۷ میلیارد نفری روبه روست و از این فضای مهاجرت متناسب با نیازهای داخلی استفاده و بین نیازهای بازار کار جهانی توازن و تعادل برقرار میکند.
وی ادامه داد: چون در کشورمان درباره موضوع مهاجرت فکر و برنامه تخصصی نداشتیم اظهارنظرها کاملا عمومی و غیرتخصصی است و برخی از آمارهایی که برای مهاجرت نخبگان مطرح است با بی دقتی و انگیزه توضیح داده میشود. اصلا به دنبال نفی مهاجرت نیستم که بگویم انجام نمیشود همه صحبتم این است که مهاجرت را میتوانیم با دلایل و ریشه هایش بررسی کنیم، چون موضوع مهاجرت معلول است علت اصلی خود مهاجرت نیست ما باید دنبال ریشه هایش باشیم که به شکل مخرب شکل میگیرد.
صلواتی با بیان اینکه در چندوقت اخیر همه حکمرانان و مسئولان و به ویژه رسانهها و شبکههای اجتماعی به دنبال طرح عدد و آماری درباره مهاجرت نخبگان کشور هستند، اظهار داشت: این بحث سازنده است نیست که همه بخواهند از این اعداد استفاده کنند و این مسئله هرگز کمکی به جامعه مهاجرت زده نمیکند. در رصدخانه مهاجرت در تلاشیم فارغ از هیاهوی معمول نور بتابانیم.
نباید بدون مرجع و استناد آماری اعلام شود
رییس مرکز رصدخانه مهاجرت ایران عنوان کرد: اگر آماری درباره مهاجرت چه در مراجع داخلی و چه در مراجع بین المللی منتشر میشود بدانید این آمار مستند و قابل استفاده است؛ خوشبختانه این فرهنگ نیز در کشور ما هم حاکم میشود که افراد بدون مرجع، منبع و استناد آماری را اعلام نکنند.
وی درباره آماری که چندی قبل سفارت آلمان از دانشجویان و نخبگان ایرانی مهاجر به این کشور منتشر کرد، گفت: در مورد آمار سفارت آلمان که در مورد دانشجویان ایرانی مطرح شد بلافاصله درخواست و مکاتبهای کردیم که منبع و مرجع این آمار را بگویند در ابتدا با هم مباحثهای داشتیم که این آمار را چه طور در اختیار ما قرار دهند به هر ترتیبی بود دریافت کردیم؛ در آماری که دوستان اشاره کرده بودند نکتهای وجود داشت.
آمارهای اعلامی از سوی سفارتخانهها صرفا مربوط به مهاجرت تحصیلی نیست
صلواتی افزود: این نکته را باید در نظر داشت که ممکن است برخی از ایرانیان چندسال قبل به هر دلیلی (نه تنها تحصیل) مهاجرت کرده باشند و حال فرزندان آنها در آن کشور به مدرسه یا دانشگاه رفته اند این موضوع کاملا با مهاجرت دانشجویان و دانش آموزان متفاوت است بنابراین در آمارهای اعلامی این تفاوت ذکر نمیشود و نمیتوان آمارها را صرفا برای مهاجرت تحصیلی نخبگان از کشور دانست.
رییس مرکز رصدخانه مهاجرت ایران بیان کرد: اگر قصد داریم آمار مهاجرتی را درست تبیین کنیم باید بگوییم چند نفر مستقیما از ایران ویزای تحصیلی به مقصد آلمان دریافت کرده اند، چند نفر قبلا با خانواده یا با هر روشی حتی پناهجویی، وارد سیستم دبیرستان یا تحصیلات تکمیلی شدند. چون این موضوعات را مطرح نمیکنیم و فقط به عدد اشاره میکنیم مخاطب عام و حتی برخی از مسئولین بدون دقت به این تفکیکها نتیجه گیری میکنند که ظرفیت دانشجویی مان کاهش پیدا کرده است.
کرونا در دنیا جابجایی دانشجویان را به حداقل رسانده است
وی تصریح کرد: سال گذشته یکی از مسئولین مطرح کرد که سالیانه ۱۴۰ هزار فارغ التحصیل از کشورمان خارج میشود این در حالی است که در دوره کرونا جابه جایی به حداقل رسیده بود؛ نمیخواهم بگویم همه اشتباه میگویند، اما تا با این سطح از بی دقتی روبه رو هستیم اعلام بالا یا پایین بودن آمار مهاجرت خودش به اندازه مهاجرت برای ما فاجعه خواهد بود.
صلواتی با بیان اینکه در چین نزدیک به یک میلیون دانشجوی خارجی وجود دارد و این کشور تلاش میکند از این گروه دانشجویان به عنوان پلهای ارتباطی برای انتقال دانش، فناوری و نوآوری استفاد کند، افزود: سیاستها به این سمت و سو رفته اند تا کشورها هم از ظرفیتهای داخلی و هم از ظرفیت خارجی برای توسعه فناوری استفاده کنند. متناسب با شرایط اقتصادی که در دهه گذشته وجود داشته بازار کار ایران ظرفیت بهره گیری از این حجم بالای دانشجو را ندارد.
مهاجرت نخبگان چه زمانی نگران کننده است؟
وی تاکید کرد: زمانی آمارهای مهاجرت نگران کننده خواهد بود که اولا در داخل کشور ظرفیتهای جذب آموزش به خوبی داشته باشیم و دانشجویان به خارج از کشور بروند. دوما اگر تعدادی دانشجو و مهاجر در بازارهای دنیا داشته باشیم و ظرفیت جذب و بازگشت آنها در داخل وجود داشته باشد و نتوانیم آنها را جذب کنیم و ارتباط این دانشجویان کاملا قطع شده باشد. سوما از ظرفیت جذب و به کارگیری دانشجویان سایر کشورها غافل باشیم.
رییس مرکز رصدخانه مهاجرت ایران گفت: خوشبختانه تقریبا هر سه نگرانی در مورد کشور ما رخ نداده است به این معنا که اولا در داخل دچار سرریز هستیم و ظرفیت جذب نداریم؛ دوما ظرفیتهای بازگشت را داریم، ولی تا شرایط ایده آل فاصله زیادی داریم که نیاز به تقویت و گفتمان سازی داریم؛ هنوز جامعه ما باور به بازگشت فارغ التحصیلان را ندارد. نکته تلخی است افرادی که برای تحصیل و کار میروند در نهایت جامعه نخواهد از این ظرفیت و سرمایه استفاده کند.