برادر کاظم اخوان نوشت: «در دولت آقای روحانی علیرغم مکاتبات ما با ایشان و آقای ظریف تا کنون حتی یک کلمه در خصوص سرنوشت چهار دیپلمات سخن نگفتهاند. این موضوع حتی در دیپلماسی اعلامی دولت در هشت سال گذشته هیچ اهمیت و جایگاهی نداشته است.»
حمید داودآبادی در کتاب «کمین جولای ۸۲» سرنوشت چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی را که ۳۴ سال از اسارت آنها در رژیم صهیونیستی میگذرد، پیگیری میکند. در بخشی از این کتاب میخوانیم: آخرش باید اینسناریو یکجایی قیچیبشود؛ هرسال داستانجدیدی ساخته میشود.
هیچ وقت فکر نمی کردم بوسه بر یک سنگ، این قدر آرامم کند! باورتون می شه؟! نشد بر پای مادر شهیدان حسین و علی اصغر بصیر بوسه بزنم، بر سنگ مزارش بوسه زدم و آرامش گرفتم.
اون موقعها، بابای مسعود برای اینکه راضیش کنه جبهه نره، یه موتور «یاماها ۱۰۰» براش خریده بود؛ مسعود که ظاهراً تا اون روزها دوچرخه هم سوار نشده بود، یک دفعه شد موتورسوار!