{لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی فِی الْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِی} (شاید مرا در گروه غافلان دیدى، پس از رحمتت ناامیدم کردى...) (فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی )
آیت الله قرهی گفت: ماه مبارک رمضان، همه بهانه است، برای این که انسان به پروردگار عالم نزدیک شود و با او دائم و هر لحظه سخن بگوید. انصافاً این یک استثناء است که در همه لحظاتش اجابت دعاست، «دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَاب».
بالاخره این تجلّی گاه حبّ به پروردگار عالم باید یک جا معلوم باشد. یک موردش این است که انسان عبادت را دوست دارد، نماز را دوست دارد، متنفّر از گناه میشود و مطالبی که عرض کردیم که دیگر تا جایی که میرود که حتّی از اسم گناه بدش میآید. امّا یک جای دیگر هم نشانه حب فی الله این است که دو نفر برای خدا همدیگر را دوست بدارند.
آیتالله قرهی گفت: خدا الله است. الله، نمیتواند جسم باشد. لذا ما را به سمت الوهیّت و از ناسوت به لاهوت میکشاند تا ما لاهوتی بشویم؛ چون او جسمانی و ناسوتی نمیگردد امّا ما میتوانیم لاهوتی گردیم. لذا سفره ذوالجلال و الاکرام سفره ناسوتی نیست، سفره لاهوتی است و آنچه که از مادیّات است میگیرد تا قدرت تکلّم با خودش را پیدا کنیم - مهم اینجاست- یعنی به جایی برسیم که بتوانیم با پروردگار عالم سخن بگوییم.
آیت االه قرهی در بیان اهمیت دعای ابوجمزه ثمالی گفت: تمام این کلمات ادعیّه من ناحیه الله از لسان معصوم است. همانطور که آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلي اللّه مقامه الشّريف) و بزرگان دیگر بیان میکنند، ما معتقدیم همین دعا هم باز من ناحیه الله است؛ یعنی خود خدا یاد میدهد منتها من لسان النبی، من لسان الولی. این صاعد است.