برچسب ها - شهدای مدافع حرم
برچسب ها
گفتگوی با خانواده شهید سلیم سالاری/ قسمت سوم
زنگ زدند و گفتند جواب دی ان‌ای آمده، همین. سر بسته حرف می‌زدند. چیز دیگری اضافه نکردند. چون روز قبلش من اسم بابام را در اینترنت و در گروه‌های تلگرام دیده بودم که نوشته بودند تشییعش فرداست!
کد خبر: ۹۸۱۷۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۵

برای اعزام دوم، در فاصله مرخصی، خانه ماندند و دوباره رفتند. باز از اعزام دوم که آمد، از ناحیه دو تا زانو دچار جراحت شده بود و یک موج گرفتگی هم داشتند که کارت زرد بهش داده بودند...
کد خبر: ۹۸۱۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۴

حجت‌الاسلام آقامیری با بیان اینکه نگاهی که امروز ما در هیأت‌هایمان داریم، ما را حتی یک قدم هم به جلو نمی‌برد، چرا که یک نگاه منفعلانه است، گفت: رسالت هیأت تبیین رهنمود‌های مقام معظم رهبری و عملیاتی کردن آن‌ها است.
کد خبر: ۹۸۱۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۳

خانواده همسرم مهاجرت می‌کنند به عراق و شوهرم آنجا به دنیا می‌آید. حوالی سال ۵۸ صدام، فارسی‌زبان‌ها را اخراج می‌کند؛ این‌ها جزو این گروه بودند. همان سال از مرز عراق می‌آیند به ایران. قبل از جنگ...
کد خبر: ۹۸۱۲۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۳

پیکر شهید مدافع حرم محمدرضا بیات که سال ۹۵ در سوریه شهید و مفقود شده بود، صبح فردا در میدان ابوذر (فلاح) تهران تشییع می‌شود.
کد خبر: ۹۸۰۸۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۰

گفتگو با همسر شهید سیدعارف حسینی/ قسمت سوم و پایانی
می‌ترسیدم، بیشتر می‌گفتم نکند اسیر داعش شده باشد! بعد در این فیلم‌ها می‌دیدم که چطور اسرا را اذیت می‌کنند، چطور می‌زنند، اینها را که می‌دیدم، بیشتر این فیلم‌ها من را مریض می‌کرد.
کد خبر: ۹۸۰۷۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۰

گفتگو با همسر شهید سیدعارف حسینی/ قسمت دوم
‌می‌گفت دوست ندارم مغرور باشم؛ واقعا هم اینطور نبود، خیلی خاکی بود. می‌گفت حواست باشد برای من خودنمایی نکنی که بدم می‌آید؛ همین طور عادی من را دفن کنید. من فکر می‌کردم اول‌ها شوخی می‌کند، اما دیدم نه.
کد خبر: ۹۸۰۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۹

وقتی ما آمدیم اینجا گفتند می‌روم تهران، آنجا دوستان و رفیق‌هایم هستند، کم کم کار می‌کنم و یک مقدار دستم پر شد، اگر توانستم با کسی شریک می‌شوم. بیشتر کارشان در تهران در خیابانی به اسم پاسداران بود...
کد خبر: ۹۸۰۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۸

تا به حال حرف نزدم و نمی‌خواهم که خدای نکرده از حرف‌های من سوءاستفاده شود. اما خب متاسفانه گویا دوستان اصلا به این مسائل فکر نمی‌کنند.
کد خبر: ۹۷۹۹۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۷

آن طور که دوستان می‌گویند مثل اینکه از سفارت برای تشییع شهید آمده بودند و آنجا هم من در حد ۵ دقیقه، یک صحبت کوبنده‌ای داشتم. آنجا به من گفتند که شما سعی کن در چارچوب خودت باشی!
کد خبر: ۹۷۹۶۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۶

طی مراسمی در شهرستان کاشمر یکی از میدان‌های این شهر به نام شهدای فاطمیون مزین شد.
کد خبر: ۹۷۹۶۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۵

آن طور که دوستان می‌گویند مثل اینکه از سفارت برای تشییع شهید آمده بودند و آنجا هم من در حد ۵ دقیقه، یک صحبت کوبنده‌ای داشتم. آنجا به من گفتند که شما سعی کن در چارچوب خودت باشی!
کد خبر: ۹۷۹۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۳

سرعتمان خیلی زیاد بود؛ از کاروان جدا شدیم. فکر کنم از فکه، مسیر را که اشتباه رفتیم دیدیم جلویمان یک چاله یا یک تورفتگی در جاده هست، خیلی بزرگ بود. آن را که دیدیم یک دور، دور خودمان زدیم و...
کد خبر: ۹۷۸۶۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۱

مثلا می‌گفتند رفته آنجا ازدواج کرده! دوستت ندارد که دارد می‌رود سوریه! نتوانستی مثل یک زنِ خوب زندگی‌ات را مدیریت کنی، شوهرت از دستت پرید! مرد‌های سوری آنجا خیلی کشته شده‌اند، حتما شوهر تو هم شهید شده!
کد خبر: ۹۷۸۴۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۳۰

ماموریتش یک ماهه بود و به ما گفته بود می‌رویم آشپزخانه. خب در آن یک ماه با بچه‌های فاطمیون و ابوحامد آشنا می‌شود. وقتی آمد ایران، یک ماه در اینجا ماند. این یک ماه خیلی سخت بود...
کد خبر: ۹۷۸۲۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۹

شرط و شروط خیلی زیادی هم نداشتم به غیر از ادامه تحصیلم. بحث مالی هم اصلا برایم مهم نبود. پدرم گفتند فقط بحث مالی می‌ماند که این را هم با هم می‌برید جلو و هیچ سختی‌ای برایتان ندارد.
کد خبر: ۹۷۷۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶

در پیک موتوری کار کرده بود، به قول خودش در کودکی دستفروشی می‌کرد و «شانسی» و «چای» و اینطور چیز‌ها فروخته بود؛ در باربری کار کرده بود؛ در خیابان «صاحب‌جمع» مواد شوینده هم فروخته بود...
کد خبر: ۹۷۷۴۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۵

«دردانه‌ی کرمان» به خواست مستقیم شهید قاسم سلیمانی درباره‌ی شهید حسین بادپا به رشته تحریر درآمده؛ شهیدی که حاج قاسم سلیمانی او را سال‌های سال می‌شناخته و دوست و بردارش می‌دانسته است. شهیدی که شاید از نظر خودش دیر، ولی بالأخره در قطار شهدای مدافع‌حرم جا گرفت.
کد خبر: ۹۷۷۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴

وقتی که دوستان شهید و اقوام آمدند، پیکر آقا جعفر را از اتاق خواب آوردند به پذیرایی. آنجا صدای گریه خیلی بیشتر شد؛ هم اقوام و هم دوستان شهید، خیلی گریه می‌کردند، اما خود من یک قطره اشکم هم نیامد!
کد خبر: ۹۷۷۱۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴

کتاب «در مکتب مصطفی» نوشته جمال یزدانی به چاپ دوازدهم رسید.
کد خبر: ۹۷۷۰۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳

پرطرفدارترین عناوین
آخرین اخبار