اصلی ترین ایرادی که در این رهگذر به چشم می آید چرایی صدور مجوز برای ساخت چنین فیلم هایی در دولت قبل است. عملکرد شائبه برانگیز دولت قبل در حوزه سینما در این موضوع نیز بعد از گذشت حدود یک سال رخ نشان داد و حتی اعتراض منطقی وزارت ارشاد را نیز برانگیخت.
همچنان و پس از گذشت سالیان نسبت ما با این جشنوارههای فرنگی نامعلوم است و مشخص نیست این عدم عقلانیت و تدبیر فرهنگی، در چه مقطع زمانی، افق حضور در جشنوارههایی مثل کن، ونیز، برلین و... را ترسیم خواهیم کرد که حضور مدیران سینمایی و مجموعه منتسب به آنان برای سینمای ایران مایه فخر و مباهات باشد.
شاید اهالی سینمای ایران چند قرن دیگر فرصت یافتند تا نیز سراغ پردازش چهره اسطورههایمان نظیر رستم و آرش کماندار بروند که به جز قدرتِ بازو، عقل و ایمان را توامان داشتند، البته اگر تا آن زمان در غرب فیلمش را نساخته باشند!
رامین رحیمی، پخشکننده فیلم و کارشناس سینماست که بیشتر او را به عنوان پخشکننده آثار عباس کیارستمی میشناسیم. رحیمی سینما و اقتصاد سینما را به خوبی میشناسد و تحصیلات مرتبطی در این حوزه دارد. او را به بهانه گفتوگو درباره ساز و کار سینمای ایران و جهان دعوت کردیم. البته از هر دری به صورت تفصیلی سخن گفتیم؛ از برخی ابهامات راجع به آکادمی اسکار، تا کمپانی ممنتو و دلایل انتخاب فیلم گذشته. بخش اختصاصی این گفتوگو که درباره ساز و کار صنفی خانه سینماست در روزهای آینده منتشر میشود.
اکبر عبدی و نیما شاهرخ شاهی هر کدام با ۶ فیلم، پرکارترین بازیگران سال ۹۲ به حساب میآیند گرچه باید از این دو، عبدی را پرکارتر به حساب بیاوریم چون او در این ۶ فیلم، در نقشهای اصلی بازی کرد در حالی که شاهرخ شاهی، در نقشهای فرعی.
ردپای راضی نگه داشتن همه طیفها در جایزه ویژه هیات داوران هم دیده میشود و هیات داوران سودای سیمرغ امسال برخلاف سالهای گذشته دو جایزه ویژه داشت که آن را به فیلمهای «شیار 143 » نرگس آبیار و «آرایش غلیظ» حمید نعمتالله اهدا کرد.
برای نقد «خانه پدری» هیچ چیز بهتر از نقل قصه آن نیست. قصه به تمامی گویاست؛ ایرانیان به اسم غیرت آدم میکشند و اساساً وحشیاند... «خانهپدری» فیلمیست که اگر در هر کشوری جز خود ایران و توسط هر شخصی جز کیانوش عیاری ساخته شده بود، به آن لقب فیلم «ضد ایرانی» میدانند.