برداشت غالب در مقایسه میان «کار و فراغت» به عنوان دو بخش کاملاً به هم پیوسته در زندگی فردی و اجتماعی، این است که کار، اصل و فراغت، امری تبعی، وابسته و فرع بر کار است؛ بنابراین اگر کاری نباشد، فراغتی هم نیست.
سرگرمی و تفریحات، یک نیاز اساسی است که وسایل ارتباط جمعی برآورده کننده قسمت عمده از آن هستند، اما باید دقت کرد تا این سرگرمیها سبب کودن شدن مخاطب و تنزل سطح خلاقیت وی نشود.