لعنت به دقتم به آن عینک درآوردن و آن تک «بشکن» معروف... آن گوشهی داخلی چشم، را فشردن و کیفور شدن، میبینید آقا سید؟ لاطائلات میریسم عین چی... ما ایرانیها وقت رفتن بعضیها میگوییم: خداییامرز راحت شد...
عسکری بی مقدمه به سراغ نوشتن رفت و در قالب ۴۴ داستان کوتاه از بیمارستان المعمدانی و مردمی که در آن پرپر شدند برای مخاطب سخن گفته و هنر خودش رو برای انسانیت به خرج داده.
کد خبر: ۱۱۷۶۰۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۴
حامد عسکری در هشتمین نشست انتقال تجربه با موضوع «بازنگری رسانه در عاشورا»:
جهان ادبیات مردتر یا نامردتر از آن است که راحت اجازه بدهد در آن بمانید و ماندگار شوید. ما مضامین نو و بکر زیادی داریم، مخصوصا در قالب داستان و روایت، ولی هنوز یک رمان درجه یک برای غدیر نداریم.
حامد عسگری در حاشیه سومین اجلاس بین المللی نخبگان منابر شیعه: کاروان سفینة النجاة برای یک پژوهش چندین ساله آمده که حالا ارائه آن آماده شده است. جمعی از هنرمندان از جمله اهل منبر، روضه و ستایشگری همه آمدهاند و این محتوا را دریافت میکنند. هر کسی با عینک خود این ارائه را دریافت میکند. بیرق شیعه علامت مظلومیت خون سیدالشهدا همین پیراهنی است که دست به دست چرخیده و به دست حضرت سیدالشهدا و حضرت صاحب الزمان رسیده است.
برنامه «دست در دست» در قسمت جدید خود به مناسبت روز دانشجو روایتی از کار خیر یک گروه دانشجویی را نقل میکند و همچنین میزبان حامد عسگری شاعر و ترانه سرا نیز خواهد بو.
شاعر و ترانهسرا در برنامه رادیویی "پنجشنبه جمعه"، با اشاره به اینکه لگد آرامی کرونا به من زد، گفت: من شعرهایم را به صورت جدی با نوحه گفتن شروع کردم. این افتخاری بود که حضرت سیدالشهدا(ع) به من دادند و نمکی در کار من شد.