نامش «هنگام» است؛ جزیرهای زیبا با سواحل مرجانی استثنایی که کمتر از ۱۰ کیلومتر طول و ۵ کیلومتر عرض دارد و در مجموع، حدود ۲۵۰۰ نفر از ایرانیان را در خود جای داده است. میخواهم در بارهٔ رخدادی شگفتانگیز با شما سخن بگویم که در هنگام رخ داده و هنگامهای در دل و جانم برپا داشته است.
چند وقتی است که در برخی روستاهای کشور تجارت خر رونق گرفته و این در حالی است که تا پیش از این در برخی روستاها با فرا رسیدن فصل سرما، صاحبان خرها، این موجودات را در طبیعیت به حال خود رها میکردند.
انگار آن الاغ مظلوم با چشمانش میخواست به من و تو که خود را آدم میپنداریم، بگوید: شرط دودی نشدن شیشه دلهامان، آن است که گاه بتوانیم در بزنگاههای زندگی، فتیله خشم را پایین بکشیم!
وقتی جرات کردم و به شوخی گفتم شما هم گوشت حرام خورده اید، با حالتی مطمئن و جدی پاسخ داد "نه، ما آن را به صورت شرعی ذبح کردیم" و برای این که استدلالش را محکمتر کند، اضافه کرد که گروه شیخ سالم منیع که در مجاور ما هستند "سه هفته قبل دو سگ را ذبح کردند."