فیلمساز ما واقعیت جنگ را نمیشناسد و آدمهای آن را؛ حسی از آنها ندارد پس نمیتواند آنها را بازسازی کند. حداکثر به پلاستیک تِکنیکالِ بیحسی از تصویر آنها میرسد.
در فیلمی که فیلمسازش دوست دارد همه چیز در آن نَماد باشد، چاره ای جز این نیست که فیلم را نمادین ببینیم. البته فرقی نمیکند که فیلم را با نماد یا بینماد ببینیم؛ در هر صورت، جز تحقیر و توهین به این سرزمین کهن، چیزی نخواهیم یافت.
منتقد سینما گفت: آقای تبریزی و فیلمسازانی از این دست، از آنجایی که از اثرشان مطمئن نیستند، جلوی منتقد نمینشینند و به جای دفاع از اثر، شلوغکاری و مظلومنمایی میکنند.
مسعود فراستی منتقد سینما در سمینار نقدنویسی در جشنواره «سما» گفت: با اشاره به جریان نقد و تاثیرگذاری آن در سینما گفت: من معتقدم که جریان نقد در سینمای ایران جلوتر از فیلمساز حرکت می کند و اساسا منتقدان یک سر و گردن از سینمای ایران بالاتر هستند اما همین جریان نقد نیاز به باز تعریف دارد.
جمله پسر بزرگ و رئیس خانه (معادی) شعار و پیام اصلی فیلم است: «هرکس از این خانه نرود سگ است. هرکس برود و برگردد از سگ کمتر است». آیا «خانه» استعاره وطن نیست و اهالیاش، مردم وطن؟ شرم بر این نگاه.