آنچه از معانی بومی و تاریخی آزادی در فرهنگ ما بر میآید و نیز از آموزههای الهی، آزادی یا حریت دو ساحتی است. یکی بیرونی و دیگری درونی. آزادی بیرونی که به رستن از بندگی غیر و نهی اطاعت از بشری غیر ماذون از جانب خدا یا همان «طاغوت بیرونی» راجع است بخش موکَدی از دین ماست. آزادی درونی نیز که به رستن از تعلقات قلبی و خواهشهای نفس امَاره یا همان «طاغوت درونی» اشاره دارد هم کم اهمیتتر از آزادی بیرونی نیست و با آن ملازم است.