شهید علیاکبر شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با وجود بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به بالگردش، باز سرسختانه میجنگید.
برای دیدار با خانواده شهدا راهی استان البرز میشوم، نمیدانستم در این دیدار قرار است مهمان خانوادهای عراقی شوم که فرزندشان در جبهههای جنگ تحمیلی و در خط اول نبرد با دشمن بعثی به شهادت رسیده است.
یک آزاده ارتشی گفت: کسانی که متأهل بودند و اسیر شدند، در اصل همسران اینها آزادهاند. همسر من ۱۰ سال با دو فرزند سالها بدون هیچ درآمدی خود را حفظ کردند. میتوانستند آن زندگی را رها کنند و بروند دنبال آرزوهای دیگر، اما ماندند و مقاومت کردند.
هنگامی که آتش نبرد میان مدافعان حرم و تکفیریها در جریان آزادسازی شهرهای شیعهنشین نبل و الزهرا شدت گرفته بود. شهید عبدالصالح در آخرین لحظات عمرش برای پدرش نامهای نوشت.
دشمن در ارتفاع ۱۴۳ فکه پاتک سنگین زده بود. به هر ترتیبی بود خود را به آنجا رساندم. رضا چراغی، عباس کریمی، اکبر زجاجی و سه نفر بسیجی، مجموعاً ۶ نفر، روی ارتفاع سالم مانده بودند که سخت مقاومت میکردند. هرچه اصرار کردم به عقب برگردند، قبول نکردند.
بعثیها مانند گرگهای درنده به جان بچهها افتادند و دیوانهوار ما را کتک میزدند، ولی با مقاومت عزیزان اسیر آنها نتوانستند به هدف خود برسند درها را بستند و گفتند: «فردا به حسابتان می رسیم.»
فروردین سال ۶۲ عملیات «والفجر مقدماتی» در منطقه «فکه» آغاز شد. محسن پیروان که مسئول یکی از دستههای تخریب بود برای عملیات به معبر میزند تا معبر گشایی کند. عملیات آغاز میشود. هر چه به او میگویند که کار تو تمام شده و الآن خستهای، به عقب برگردد حاضر نمیشود برگردد.
هدفهای پیشبینی شده در طرح عملیات آفندی بیتالمقدس ۵ به تصرف نیروهای خودی درآمد. تعداد قابل توجهی از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده و ۳۰ نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. همچنین تعداد قابل توجهی جنگافزار انفرادی به همراه مقادیر قابل توجهی از وسایل مخابراتی به غنیمت نیروهای خودی درآمد.
سردار «ولیالله چراغچی مسجدی» در بیست و چهارم اسفندماه سال ۱۳۶۳ در عملیات «بدر» در جاده خندق از ناحیه جمجه مجروح شد و پس از ۲۲ روز بیهوشی در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۶۳، شهید شد.
ما خیلی علاقه داشتیم که فرمانده سپاه خلخال از منطقه خودمان باشد. روزی که ایشان آمدند نیروها خوشحال شدند. بعد از معرفی، گفت: «بنده در حد یک فرمانده نبودم. لیاقت فرماندهی را ندارم و انتظار همکاری از شما دارم.»
دم دمای غروب بود که به مقر بیاره نزدیک شدیم. سرنشینان خودروهایی که از طرف بیاره باز میگشتند ماسک به صورت داشتند و به ما هم اشاره میکردند که ماسک بزنید و به سمت بیاره نروید.
فرمانده قرارگاه کربلا دستور داد تا نقطهای در نزدیکی چنانه درست در ساعت۰۸:۰۰ بامداد با هواپیما بمباران شود و این عملیات هوایی با فروریختن ۲۵ تن مهمات جنگی بر سر دشمن انجام شد و بلافاصله دستور انجام عکس برداری هوایی از نتایج بمباران را صادر کرد.
علیرغم مطالب گفته شده، تصاویر همیشه گویای همه چیز نیستند. تصاویر گاهی اوقات ناگفتههایی را بیان میکنند که حتی صدها کتاب از گفتن آن عاجز خواهند ماند.