جاماندگان قافله کربلا که هستی را بر خود تنگ میدیدند، قیامهای متعددی را انجام دادند که قیام توابین یکی از آنهاست اما توابین، تنها به دنبال کشتن قاتلان حسین(ع) یا کشته شدن خودشان بودند و در زمان لازم برای دفاع از ولایت اقدام نکردند.
صدای مناجاتهایش را میشنیدم، بعد از مدتی که مقداری از حجم آتش دشمن کم شد، متوجه شدم که دیگر از آن سمت، نجوای یا رب، یارب به گوش نمیرسد. به طرف سنگر حرکت کردم. ترکشی به گردن او اصابت کرده و سرش را کاملاً متلاشی کرده بود.
محمد پسر ابوبکر طی نامهای معاویه را به خاطر نافرمانی از امام شدیداً نکوهش کرد و معاویه در جواب فرزند ابوبکر این چنین نوشت: ما و پدرت فضل و برتری فرزند ابوطالب را می دانستیم....
آن ها که امروز به راحتی حقوق هستهای ما را به مذاکره می گذارند بدانند که ایران برای ایرانِ هسته ای شدن بهایی به سنگینی از دست دادن شهریاریها و احمدی روشنها داده است...
کد خبر: ۲۷۷۷۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
بر اثر انفجار خودروی بمبگذاری شده مقابل سفارت ایران
گفتم: «من هر دو تا پسرمو فرستادم در راه خدا بجنگن. وقتی که فرستادمشون، دست از هر دوتاشون شستم. حالا هم هرچی خدا مقدر کنه ما تسلیمیم.» گفت: «حاج آقا، خدا هر دوتاشون رو ازتون قبول کرده»
سپس امام(ع) دست خود را زیر گلوی علی اصغرعلیهالسلام گرفت و چون دستش از خون او پر شد آن را به سوی آسمان پاشید نقل شده از آن خون قطره ای به زمین بازنگشت.
چون امام (ع) با اهالی خیام و مخدرات وداع نمودند و با اولاد و دختران خود خداحافظی کردند که دیگر برنگردند عبدالله یتیم امام حسن(ع) فرمایشات عمو را می شنید.