گفتم: «من هر دو تا پسرمو فرستادم در راه خدا بجنگن. وقتی که فرستادمشون، دست از هر دوتاشون شستم. حالا هم هرچی خدا مقدر کنه ما تسلیمیم.» گفت: «حاج آقا، خدا هر دوتاشون رو ازتون قبول کرده»
سپس امام(ع) دست خود را زیر گلوی علی اصغرعلیهالسلام گرفت و چون دستش از خون او پر شد آن را به سوی آسمان پاشید نقل شده از آن خون قطره ای به زمین بازنگشت.
چون امام (ع) با اهالی خیام و مخدرات وداع نمودند و با اولاد و دختران خود خداحافظی کردند که دیگر برنگردند عبدالله یتیم امام حسن(ع) فرمایشات عمو را می شنید.
حسن شمشادی یکی از خبرنگارانی است که در تلویزیون برای مردم یادآور خبرهای جنگ سوریه است و در فیسبوک و دیگر شبکه های اجتماعی دل باخته اهل بیتی است که اخبار سوریه و دل نوشته هایش حالا مخاطبین زیادی را به خود جذب کرده است.
سعید را به دادگاه دیگری بردند و محکوم به اعدام گردید زخمهایش را باز کردند و پس از آنکه با نمک مرهم گذاشتند داخل دیگ آب جوش که زیرش آتش بود انداختند و همان جا با لبی ذاکر به دیدار معشوق شتافت.