بهمن تیمورنیا میخواست هر طور شده سهمی در دفاع مقدس داشته باشد، اما مانعی بزرگ بر سر راهش قرار داشت و آن سن کمش بود. او با زیرکی توانست این مانع را از سر راه خود بردارد.
احمدوند در آیین خاطره گویی آزادگان گفت: خاطرهگویی و جمع شدن برای بیان خاطره، امر مهمی است و شاید یکی از مصاعب، مسائل و مشکلاتی که ما در جامعه داریم، موضوع «نسیان» است و توجه به خاطره، میتواند خطر نسیان را از جامعه دور کند.
بین راه آنقدر بسیجی سوار میکرد که دیگر جای نفس کشیدن نبود. فرق نمیکرد. دست بلند کرده باشند یا نه، تشخیص میداد رزمنده است، بوق میزد، نگه میداشت و سوار میکرد. بعد به ما میگفت: هیچ میدانید چرا اینقدر بسیجی سوار میکنم؟
با تأیید حاجآقا ابوترابی همه خودکارها و دفترها را بردیم دادیم. وقتی چشمش به آن همه خودکار و دفتر افتاد از تعجب دهانش باز ماند و گفت: «این همه مال یک اتاق است؟!» از آن موقع دیگر مسعود را نزدند.
این فرمانده پس از صعود به ارتفاعات و مشاهده صحنه، برای قطع درگیری و اجرای ضد کمین، از عناصر جلودار ستون درخواست آتش کرد. در خواست وی توسط توپخانه لشکر، پاسخ داده شد
نویسنده کتاب «من زندهام» با بیان اینکه ۲۳ روز از جنگ گذشته بود که من اسیر شدم، گفت: برای انتقال کودکان شیرخوارگاه به شیراز رفته بودیم و در راه بازگشت اسیر بعثیها شدیم، به دلیل وجود نامه فرمانداری در جیب لباسم، همه فکر کردند ژنرال زن ایرانی را اسیر گرفتهاند.
پس از شروع عملیات، گروهبان علی پرآهوئی و سرباز عظیمی که خدمه یک دستگاه تانک بودند بی مهابا به قلب دشمن زده بودند، توسط نیروهای دشمن محاصره و به اسارت درآمدند.
دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا با بیان اینکه انقلابهای بزرگ با آرمانهای جهانی همواره دشمنان جهانی دارند، گفت: امروز ضمن حفظ اقتدار باید با هوشمندی کامل در برابر دشمنان عمل کنیم.
در آن شرایط خطر پریدن با چتر کمتر از مرگ نبود، اما چارهای جز پرش نداشتم. سرانجام مجبور به پرش شدم. پریدن با چتر کمتر از مرگ نبود، اما چارهای جز پرش نداشتم. همکارم بار دیگر در رادیو فریاد زد: «یوسف هواپیما را ترک کن…»
کتاب «کهنه سرباز» شامل خاطرات امیر اسکندر بیرانوند، فرمانده لشگر ۸۴ خرمآباد در دوران دفاع مقدس بههمت واحد فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری لرستان منتشر شد.
مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت از انتشار شش کتاب از خاطرات زنان در دفاع مقدس خبر داد و گفت: هرگاه به کارهای انجام نشده در حوزه ادبیات دفاع مقدس نگاه میکنیم از خجالت نمیتوانیم سربلند کنیم.