برچسب ها - روایت از پیاده روی اربعین
برچسب ها
روایت دانشجویی| پرونده بیست و یکم
مثل یک تکه لباس، لای صندلی‌های ون چروک شدم و حالت گرفتم. کمرم که همیشه درد دارد، روی صندلی‌های زوار در رفته، در چند دست‌انداز تقش درآمد. این ون‌سواری کذایی، ۹ ساعت طول کشید و سخت‌ترین کار ممکن در آن ۹ ساعت، غر نزدن بود.
کد خبر: ۷۱۸۵۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۶

پرطرفدارترین عناوین
آخرین اخبار