قرارگاه قدس قرارگاه فرعی ما بود که مسئول درگیر کردن لشکرهای ۵ مکانیزه و ۶ عراق در شمال منطقه عملیاتی بود، ولی تلاش اصلی عملیات بر عهده قرارگاه فتح و قرارگاه نصر بود. ما از اینکه عراقیها دائم داشتند نیرو به منطقه اضافه میکردند و چندین تیپ و لشکر آورده بودند نگران بودیم. ترس ما این بود که عراقیها بفهمند ما چگونه میخواهیم از کارون عبور کنیم و نگذارند.
به رئیس جمهور (صدام) پیشنهاد کردیم با جنگندههای نیروی هوایی به این قطار حمله کنیم، زیرا میدانستیم قطار مزبور یک لشکر از نیروهای ایرانی را که قرار بود به ما حمله کنند با خود حمل میکند و از زمانبندی حرکت قطار هم آگاهی داشتیم.
تمام نشانهها حاکی از این است که صدام فکر میکرد که جنگ خیلی کوتاه خواهد بود. طی یک ماه عراقیها خرمشهر را گرفته بودند و تا پایان ۱۹۸۰ آنها ۲۰ مایل در داخل خاک ایران نفوذ کرده بودند.
رئیس دبیرخانه اشراف نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی با اشاره به بومی سازی تجهیزات نظامی ناوشکن و شناگرها گفت: نیروی دریایی مصداق عینی «ما میتوانیم» است.