گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، احمدرضا حبیبی بابادی*- وزارت علوم که اساساً برای ساماندهی و آمادهسازی بستر دانشگاهها تأسیس شده است هیچ حرکتی برای برطرفکردن مشکلات اخیر در دانشگاهها انجام نداده؛ بلکه مسامحه و میدان دادن به این گروه اندک را در مقابل منفعت عمومی بیش از چهار میلیون دانشجوی دیگر در دستور کار خود قرار داده است.
بیش از یک ماه است که وضعیت دانشگاههای کشور بهمانند خیابانها درگیر فضای اغتشاش و آشوب است که به بهانه زن، زندگی و آزادی ترتیب داده و باعث اختلال در روند عادی پایگاههای علمی کشور شده است. اختلالی از نوع هرجومرج که محیط دانشگاه را عملاً به محیط چاله میدانی برای حضور دانشجونمایان کرده است. دانشجونمایانی که حرمت دانشگاه، استاد، دانشجو و علم را شکستهاند و تمام مؤلفههای دانشجویی را نقض کردهاند، اما بهزعم خود در حال اعتراض هستند و خود را محق چنین آشوبگریای میدانند!
اختلال بیش از یکماهه دانشگاهها در ابتدای ترم تحصیلی و همزمانی آن با ورود دانشجویان جدید به دانشگاه باعث شده که بهرهوری برخی از این دانشگاهها با مشکلات جدی روبهرو شده و عملاً مراکز علمی کشور تبدیل به جولانگاه این افراد شود. روند کلاسها از ابتدای سال تحصیلی جدید از حالت عادی خارج شده و فضای تحصیلی از دانشگاهها رخت بربسته و دانشگاه تبدیل به محلی برای میتینگهای زرد سیاسی شده است. این روزها کارمندان حراست دانشگاهها از اعضای محترم هیئتعلمی بیشتر کار میکنند و با دانشجویان تعامل دارند. در چنین حالتی، اما وزارت علوم که اساساً برای ساماندهی و آمادهسازی بستر دانشگاهها تأسیس شده است هیچ حرکتی برای برطرفکردن این مشکلات انجام نداده؛ بلکه مسامحه و میدان دادن به این گروه اندک را در مقابل منفعت عمومی بیش از چهار میلیون دانشجوی دیگر در دستور کار خود قرار داده است.
محیط دانشگاههای کشور که سالیان سال در تولید علم در منطقه و جهان زبان زد بوده و محل رشد دانشمندان و اندیشمندان زیادی بوده است اکنون به عرصه گاهی برای اغتشاش تبدیل شده و خروجی آن شیشههای شکسته و صورتهای زخمی دانشجویان شده است. دانشگاههای مطرح کشور که روزی در کنار دانشگاههای جهان نام آنها میآمد و خواستگاه اختراعات مختلفی بودهاند اکنون در کنار خیابانها و محلات شورشی شهر قرار گرفته و خروجی تصاویر ارسالی از آنها با بقیه نقاط شهر هیچ تفاوتی نمیکند. دانشجویی که در دانشگاههای تهران، سرانه وی از محل بودجه عمومی کشور به قریب ۴۰ میلیون تومان میرسد (که این مقدار بیش از سه برابر سرانه دانشگاههای سراسر کشور است) با یک اراذل و اوباشی که در گوشه شهر در حال آشوب است، یک شعار و یک عمل دارد.
نکته این است که دکتر زلفیگل از این دانشگاهها بهصورت میدانی بازدید داشتهاند و حتی با دانشجویان بهصورت رودررو صحبت کرده و از اوضاع و شرایط این آشوبها اطلاع داشته و به این مسئله واقف است که دانشگاههای مطرح کشور که روزی نام آنها زبان زد همه مردم بوده است، با اعمال و شعارهای زننده و رکیک قلیلی از این دانشجونماها در دید مردم سقوط زیادی کرده و وجهه و شهرت دانشگاهها را در میان مردم تقلیل یافته است.
خطاب نگارنده این متن به ایشان بهعنوان وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اطلاعات چنین است که آیا از نظر شما اقدامات این عناصر فریبخورده در دانشگاهها مصداق همان سیاهنمایی نمیباشد که رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخبگان بر زدودن این تصویر تأکید داشته و مطالبه برطرفکردن چنین تصویری را از دانشگاهها داشتهاند؟ چرا تاکنون مسئولین دانشگاههای کشور و وزارت عتف در برابر این آشوبها منفعلانه عمل کردهاند؟ چرا نسبت به جایگاه علمی کشور حساس نیستید؟ تا چه زمانی باید دانشگاهها تعطیل باشند تا این اقلیت حقوق اکثریت در انتفاع از دانشگاه را خدشهدار کنند؟
لزوم رسیدگی فوری به خشونتها و اعمال خارج از عرف دانشجویان در این تجمعات خودسر و برخورد با برهمزنندگان نظم و عوامل ناامن کننده محیط دانشگاهها باید در دستور کار قرار بگیرد. در چنین شرایطی که تخریب اموال عمومی دانشگاه توسط این دانشجونماها صورت میگیرد و یا رکیکترین الفاظ و شعارها سر داده میشود، اگر کمیته انضباطی اقدام جدی و درخوری برای برخورد با این دانشجویان نمیکند، پس نباید به این کمیتهها حق داد تا در شرایط عادی با کارهایی کمتر از چنین اقداماتی رأی به اخراج و تعلیق دانشجویان بدهند.
باید دید تا چه زمانی اقداماتی از چنین افرادی سر میزند که هم از نظر قوانین دانشگاه و هم از نظر قوانین حاکم بر نظم عمومی کشور تخلف و جرم بوده و مستحق مجازات است، اما اکنون و به بهانه دانشجو بودن سعی بر ساختن یک مصونیت قضایی جعلی برای ایشان کرده و آنان را محق چنین اعمالی میدانند! دانشجویی که قرار بوده تحت لوای نام دانشجو دارای آزادی بیان برای تضارب آرا در محیط دانشگاه در جهت رشد و تعالی جامعه باشد، اکنون به رفتار و گفتاری قائل است که از دید اکثریت جامعه مطرود و قبیح است. تسامح با این افراد تا پایان دانشآموختگی و ورود ایشان در جامعه بهعنوان نیرویکار باعث خدشه و زیان مملکت بوده و روند رشد کشور را دچار فساد میکند و جز خلل و آسیب چیزی عاید کشور نمیسازد. عده دیگری از این دانشجویان نیز بهمحض دریافت مدرک خود عازم خارج از کشور شده و عملاً خرج کردن سرمایه کشور به نام دانشجو برای چنین افرادی بازگشتی برای کشور ندارد و این نکته محل سؤال است که چرا وزارت عتف در آزادسازی مدرک چنین افراد معلومالحالی کمال همکاری را دارد؟
محیط علمی دانشگاه و حرمت و حریم علم و دانش برای کشوری که نام دانشگاههای آن مزین به نام شهدایی است که برای ارتقای علم و فرهنگ این ملت و کشور از جان خود با ایثار و فداکاری گذشتند و منش و مسلک خود را برای ما به یادگار گذاشتند خط قرمز ماست. ملت ایران که از ابتدا پرچمدار علم و دانش در زمان ماقبل اسلام و مابعد آن بودند نمیخواهند محیط علمی دانشگاه محل حضور افرادی باشد که روش و مسلک آنان مغایر با اندیشمندان ما بوده و راه و منش آنان حتی اختلاف فاحشی با جامعه کنونی کشور دارد. از شما میخواهیم که در این مورد انقلابی عمل کنید و این جملات از امام فقیدمان را بهخاطر بیاورید: «من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر میخواهم، خطای خودمان را عذر میخواهم. دولت ما انقلابی نیست؛ من هم انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمیدادیم اینها اظهار وجود کنند.»
* احمدرضا حبیبی بابادی- فعال دانشجویی دانشگاه امام صادق
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.