به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو، یکصد و دوازدهمین نشست علمی-تخصصی با عنوان"زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی شهرهای جدید؛ چالشها و توصیههای سیاستی" با مدیریت علمی حمید محمّدی، "عضو هیئت علمی و رئیس گروه آیندهنگری و فناوریهای نو مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری" و سخنرانی حسین ایمانی جاجرمی "عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران" و عبّاس جهانبخش "عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه هنر اصفهان" برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر حمید محمّدی، "عضو هیئت علمی و رئیس گروه آیندهنگری و فناوریهای نو مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری" به عنوان مدیر علمی نشست در پاسخ به پرسش بنیادین "طی دهها سال گذشته بر ما چه گذشت" گفت: از بدو آغاز تمدن ایران زمین شهرها وجود داشتند و همیشه این شهرها از محلاتی تشکیل میشد که از جایگاه ویژهای در شهر برخوردار بود.
وی با بیان مفهوم بنیادین محلات، ادامه داد: زمانی ما از محلات صحبت میکنیم که پویایی اجتماعی در آن جریان داشته باشد، اما مفهوم محلّه با این معنی، پس از سال ۱۳۰۰ ه. ش دگرگون شد. در واقع با آغاز دوره جدید، شهرسازی بولدوزری جایگزین شهرسازی سنتی ما شد. این مدل شهرسازی بدون توجه به هویت و کالبد شهر و محلات آن، همزمان با آغاز دوران حکومت رضاخان آغاز شد و نتیجه آن گسیختگی فضاهای شهری و از بین رفتن هویت برخی محلاتی است که دستخوش شهرسازی چلیپایی شد.
رئیس گروه آیندهنگری و فناوریهای نو مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری افزود: محله به معنای امروزی تفاوت اساسی با مفهوم گذشته این مفهوم دارد و مهمترین تفاوت در عدم وجود تعامل اجتماعی است. در دوره جدید، شهرها خودرو محور شده اند و خودرو جایگزین انسان شده است. به عنوان مثال، میدان که در سنت گذشته محل دیده شدن و تعاملات اجتماعی بود به میادین محل دور زدن ترافیکی خودروها تبدیل شده است.
این محقق با بیان اینکه البته با ظهور مفاهیم جدید بار دیگر تلاش شده مفهوم انسانی به شهر برگردانده شود، گفت: خالی شدن مفهوم انسان از شهر با پدیده بزرگراه سازی تیر خلاصی بود به مفهوم شهر اجتماع محور و هر روز شهرها از تعاملات انسانی خالیتر از قبل شده اند.
وی با بررسی گونههای شهرهای جدید در کشور گفت: در شهرهای جدید ایران کم توجهی خاصی به تعاملات اجتماعی شده است و فقدان فضای اجتماعی به شدت در این شهرها حس میشود.
دکتر محمدی در پاسخ به این پرسش که این فضای اجتماعی به چه کار میآید؟ گفت: باید توجه داشت این فضاها احساس تعلق را به وجود میآورند و نبود آن منجر به کاهش هویت و سرمایه اجتماعی میشود. آسیبها و فقدان هویت، نتیجه منطقی عدم توجه فضاهای اجتماعی است. این پدیده نیز در مجموع تاب آوری اجتماعی را کاهش میدهد.
وی با بیان سوالات اساسی این نشست خاطر نشان کرد: باید به صورت شفاف سوال کرد چگونه میشود تاب آوری اجتماعی را بالا برد؟ توصیههای سیاستی ارتقای سرمایه اجتماعی چیست؟ آیا میتوانیم یک الگوی ایرانی و اسلامی برای مدل شهرسازی پیشنهاد داد؟
در ادامه این نشست حسین ایمانی جاجرمی "دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران" به عنوان سخنران ابتدایی نشست با بیان اهمیت زیرساختهای اجتماعی، با اشاره به کتاب خود در این زمینه گفت: ما برای پیدا کردن زبان مشترک با مهندسین عمران و شهرسازها باید به زبان مشترک دست پیدا کنیم و باید توجه داشت اجتماع از طریق دستور و بخش نامه خلق نمیشود.
وی ضمن اشاره به بحران مسکن در دهه چهل گفت: هیچ کدام از شهرکهای ساخته شده در آن دهه، هویتی را که در شهرک اکباتان شکل گرفت نداشتند و با طرح این سوال که "هویت مدرن چگونه شکل گرفت؟ " ادامه داد، ما باید تجربیات این پروژه را مستندنگاری کنیم.
این محقق ضمن اشاره به نامهای پنج محله در زمان ناصر الدین شاه در تهران قدیم گفت: ما محلات مدرن را در آن دوره تجربه نکردیم، اما باید توجه داشته باشیم اینکه ما به آدمها خانه بدهیم و آنها را از شهرها خارج کنیم، مشکلات را بیشتر از قبل کرده ایم.
وی ضمن اشاره به چرایی ایجاد جامعه شناسی در غرب گفت: جمعیت پذیری شهرها پیش از تجربه صنعتی شدن جهان، حداکثر ۱۰۰ هزار نفر بوده است. با ظهور انقلاب صنعتی این عدد به ۵۰۰ هزار نفر رسید؛ لذا با رشد جمعیت شهرها و مطرح شدن چالشهای جدید اجتماعی، نیاز به جامعه شناسی احساس شد.
جاجرمی با اشاره به انقلاب فرانسه و وضعیت آشفته آن دوره گفت: بحرانهای موجود در آن شهرها با گذشت صدها سال هنوز در شهرهای جدید و به ظاهر پیشرفته دنیا به طرق مختلف وجود دارد. شهرهایی مثل لندن، توکیو، نیویورک و... همگی دچار بحرانهای متنوعی هستند تقریبا تمام این شهرهها دوپاره شده اند. این پدیده در تهران هم دیده میشود. شهر فروشی و تبدیل آن به یک قاعده از جمله مشکلاتی است که تهران با آن مواجه است.
وی ضمن اشاره به تجربیات جامعه شناسان در خصوص جوامع شهری گفت: فرهنگ مدنی و کار گروهی و دنبال کردن کارهای دسته جمعی رمز حرکت جوامع موفق است. قدرت اجتماعی در واقع مهمترین قدرتی است که میتواند بسترساز کارکردن دموکراسی در جامعه باشد. زندگی انجمنی و سرمایه اجتماعی در کشورهای پیشرفته بسیار مهم است. در واقع با کم شدن سرمایه اجتماعی جوامع پاره پاره میشوند. این مسائل مورد توجه متفکرین غربی و حتی متفکرین ما در وضعیت کنونی ایران واقع شده است.
جاجرمی با اشاره به سوابق سنتی کشور در فعالیتهای اجتماعی به مثال مجالس روضه خوانی و صندوق قرض الحسنه محلات اشاره کرد و گفت: این نوع اقدامات مهمتر از اقدامات دولت در کارکردهای اجتماعی است.
نویسنده کتاب "کاخهایی برای مردم" با اشاره به اینکه سرمایه اجتماعی امری وارداتی نیست خاطر نشان کرد: سرمایه اجتماعی نیازمند بسترهای اجتماعی است. سرمایه اجتماعی در خیلی از موارد فجایع را کنترل میکند. در واقع سرمایه اجتماعی هم به فضا و هم نهاد احتیاج دارد. نهادهای مثل کتابخانههای عمومی میتواند بستری درست برای این پدیده باشد. فضایی که نهادهای مختلف اجتماعی میتواند در آن شکل بگیرد مورد نیاز شهرهای جدید است.
وی در پایان با اشاره به اهمیت باغچههای محلی در کشورهای مختلف و سابقه تهران اهمیت این موضوع را مهم ارزیابی کرد و گفت: رویدادهای شهری، سرای محلات و... همگی میتوانند در تقویت سرمایه اجتماعی تاثیر مستقیم داشته باشند به عنوان مثال تجربه موفق شهر جدید "عالی شهر" در استان بوشهر میتواند به عنوان یک الگو در کشور مورد توجه قرار گیرد.
در ادامه این نشست دکتر عباس جهانبخش "عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه هنر اصفهان" به عنوان سخنران دوم این نشست علمی-تخصصی با اشاره به اینکه شهرها از قدیم محل پیگیری عالیترین سطوح فعالیتهای انسانی بوده است گفت: در نظام قبلی با توجه به نظام طبقاتی، شهرها جایگاه ویژهای داشتند. با انقلاب صنعتی جذابیتهای اقتصادی جایگزین دیگر جذابیتهای شهر شد.
وی با اشاره به جذبه زندگی در شهرها ادامه داد: جذابیت شهری از یک نقطه به بعد معکوس شد. این پدیده نیز معلول دلایلی نظیر مهاجرت بیش از حد به شهرها، آلودگی هوای شهرها و... بود. از این پس بود که بازگشت به حومههای شهری و حتی بازگشت به خانههای روستایی مورد توجه طبقات مرفه جامعه قرار گرفت.
این پژوهشگر ضمن اشاره به آموزههای قرآنی در خصوص مواجهه با تفکر سرمایه داری گفت: نباید فراموش کنیم زمانی ما به رویاهای خود دست پیدا میکنیم که پیوندهای اجتماعی، این رویاها را تقویت کند.
وی با اشاره به اصل دهم قانون اساسی و اهمیت خانواده در نگاه توحیدی به عنوان سلول اولیه اجتماع، ادامه داد: بر اساس تجربیات تاریخی و شکست نگاههای کمونیستی در راستای تخریب خانواده باید توجه داشت خانواده نمیتواند حذف شود. در واقع هیچ گونه امر اشتراکی با فرض تمام امکانات نمیتواند جایگزین خانواده شود و این یک تجربه تاریخی است.
جهانبخش با اشاره به مدل خانههای مستقل شهری به عنوان یک مدل موفق شهرسازی گفت: ما باید به پتانسیل کشور و شرایط بومی خود توجه کنیم. در واقع اقلیم گرم و خشکی مثل ایران یک اقلیم تعاون محور است. چراکه آب همواره مورد توجه این اقلیم است و تنها از رهگذر تعاون میشود به این نیاز حیاتی پاسخ داد.
جهانبخش با اشاره به مدلهای مختلف مشارکت اجتماعی، خاطر نشان کرد: نوع خاصی از مشارکت که فرد را به مرحله تصمیم سازی و تصمیم گیری وارد میکند مدل اصلی مشارکت است، لذا با توجه به مباحث مطرح شده، الگوی زیست در شهرهای مولّد، بعنوان مدلی هم افزا در حل مشکلات، سکونت، اشتغال، جمعیت و سبک زندگی، الگوی پیشنهادی ما است.
وی خاطر نشان کرد: ما نیازمند یک رویای تازه ایرانی اسلامی در شهرسازی هستیم که مبتنی بر سلول خانواده و زیست بوم ما قرار داشته باشد که باید به سمت آن حرکت کنیم.