به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، نشریه میدل ایست آی در این باره نوشت: با توجه به آن که بریکس از پیوستن ایران، عربستان سعودی، مصر، و امارات متحده عربی استقبال میکند به نظر میرسد این گروه مشترک متشکل از کشورهای عضو، در حال افزایش چشمگیر حضور در عرصههای بینالمللی میباشد. این تجدید سازمان احتمالا پیامدهایی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای خاورمیانه و شمال آفریقا خواهد داشت و قدرت ایالات متحده را در این فرآیند تضعیف خواهد کرد.
بر اساس گزارشها تصمیمگیری برای درخواست عربستان سعودی برای عضویت دائمی در بریکس به طور خاص از سوی چین و پس از آن از سوی روسیه و برزیل بررسی شد. «آنا جیکوبز» تحلیلگر ارشد خلیجفارس در گروه بینالمللی بحران میگوید: «کشورهای حوزه خلیجفارس در حال تنوع بخشیدن به روابط سیاسی و اقتصادی خود با چند قطبی شدن نظم جهانی هستند. تنوع اقتصادی و سیاسی، ایجاد توازن در روابط بین قدرتهای جهانی و دوری از افتادن در دام رقابت قدرتهای بزرگ همگی از ارکان اساسی سیاست خارجی کشورهای حاشیه خلیجفارس هستند».
صادرات چین به طور فزایندهای به کشورهای در حال توسعه، بیش از مجموع صادراتش به اتحادیه اروپا، ایالات متحده و ژاپن است که تغییر مهمی در اقتصاد جهانی میباشد و سیاست بینالمللی را نیز شکل میدهد. جیکوبز میگوید: «ایالات متحده واقعا نمیتواند در مورد این موضوع کار زیادی انجام دهد. این امر تابعی از تغییر نظم جهانی چند قطبی است و کشورهای خلیجفارس به گونهای واکنش نشان میدهند که برای منافع ملیشان منطقی باشد».
برای امارات و عربستان این به معنای ایجاد روابط نزدیکتر با چین و روسیه در جایی است که منافع کشورها به یکدیگر نزدیک میشود، امری که باعث ناراحتی ایالات متحده شده است. بسیاری در جنوب جهانی بر این باورند که نظم بینالمللی به رهبری ایالات متحده از منافع غرب در سراسر جهان محافظت کرده و آن را ترویج داده و گسترش میدهد. برای برخی از جمله کشورهای خاورمیانه عضو گروه بریکس، این امید ایجاد شده که بتوانند منافع خود را در یک نظم چند قطبی در حال ظهور مطرح کنند.
جیکوبز میافزاید: «علیرغم آن که کشورهای حوزه خلیجفارس مشخص ساختهاند که آمریکا در حال حاضر شریک امنیتی خارجی اصلی آنان میباشد واقعیت آن است که کشورهای حوزه خلیجفارس و منافع اقتصادیشان به طور فزایندهای در شرق و در همکاری با کشورهای در حال توسعه تعریف شدهاند. تلاش برای پیوستن به بریکس همچنین نشاندهنده نگرانی در میان کشورهای خاورمیانه در مورد قدرتی است که ایالات متحده بر توسعه اقتصادی و سیاسی خود اعمال میکند. جی پی مورگان بزرگترین بانک ایالات متحده در ماه ژوئن هشدار داد که «برخی نشانههای دلارزدایی در حال ظهور است».
از سال ۱۹۷۱ میلادی برتری سیستم دلاری ایالات متحده یکی از ویژگیهای همه جا حاضر در سیستم مالی جهانی بوده است. ازدواج با دلار به معنای حفظ وابستگی به سیستمهای اقتصادیای است که در نهایت توسط ایالات متحده کنترل میشوند. قدرتی که دلار آمریکا به واشنگتن میدهد در سالیان اخیر به طور فزایندهای به ویژه از طریق استفاده از آن در تحریم کشورها و راهاندازی جنگهای تجاری آشکار شده است. تسلیحاتی شدن دلار توسط ایالات متحده منجر به این شد که صندوق بینالمللی پول هشدار دهد که ممکن است دلار به مرور زمان نقش خود را در سیستم مالی جهانی از دست بدهد. به همین دلیل بسیاری از کشورهای جنوب جهانی جذب مفهوم عضویت در بریکس شدهاند. وزیر دارایی عربستان اوایل امسال اعلام کرد که کشورش در حال بررسی تجارت در سایر کشورها در کنار دلار آمریکاست، کاری که پادشاهی سعودی در نیم قرن گذشته انجام نداده است. مصر، الجزایر و اخیرا عربستان سعودی به سازوکار ارز بریکس یا مبادله ارزی که دور زدن دلار را ممکن میسازد علاقه نشان دادند.
این که عربستان سعودی پس از کمک به تثبیت سلطه دلار در ۵۰ سال گذشته، میتواند دوباره بخشی از این روند باشد، نشان میدهد غرب به رهبری آمریکا ممکن است توانایی خود را برای تثبیت اقتدار خود در منطقه از دست بدهد.
جنگ در اوکراین احتمالا به بریکس انرژی تازهای بخشیده است. بسیاری در جنوب جهانی و به ویژه خاورمیانه یا در درگیری بیطرف ماندهاند یا حتی در صورت نیاز با روسیه همکاری کردهاند. با این وجود، جهان عرب هم چنین به دنبال ابراز مخالفت با نظم غربی به رهبری ایالات متحده است به نحوی که ممکن است واشنگتن را به نشستن و گوش دادن به منافع این کشورها تشویق کند.