به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، چهاردهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، امروز سهشنبه (۲۲ خرداد ماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین «دهقانی» و مستشاران دادگاه «مرتضی تورک» و «امین ناصری» و «وزیری» نماینده دادستان در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) به صورت علنی برگزار شد.
در ابتدا قاضی دهقانی از وکیل شُکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و مطالب خود را بیان کند.
وکیل شُکات با حضور در جایگاه گفت: جلسه گذشته به ماهیت تروریستی سازمان مجاهدین پرداخته شد. بهعنوان وکیل شکات و خانواده شهدا ضروری میدانم طرح شکایت کنم. خانواده شهدا سه خواسته دارند؛ یک: مطالبه خسارت، دو: مطالبه دیه و سه: مطالبه ضرور و زیان ناشی از جنایاتی که علیه آنها رخ داده است.
وی گفت: در کیفرخواست صادره عناوین اتهامی در خصوص اقدامات تروریستی و جنایات سازمان به اصطلاح مجاهدین خلق موسوم به گروهک منافقین درج شده است.
وکیل شُکات بیان کرد: بیش از ۱۷ هزار نفر توسط این گروهک به شهادت رسیدهاند و در کیفرخواست نام حدود ۶۰۰ شهید درج شده است و تقاضا داریم نام تمام شهدا در کیفرخواست اضافه شود و در مورد آنها نیز صدور رأی انجام شود.
وی در رابطه با جرایم و اتهامات سازمان مجاهدین خلق بهعنوان شخصیت حقوقی گفت: مجاهد خلق فردی است که برای خلق جهاد میکند، مجاهد خلق هواپیماربایی نمیکند و مجاهد خلق به اماکن فرهنگی و دانشگاه حمله و بمبگذاری نمیکند و کودکان و افراد بیگناه را به بهانه اینکه با نظام و حاکمیت مخالف است، نمیکشد.
مرادیه، وکیل شکات بیان کرد: اشخاص حقوقی و متهم و عناوین اتهامی آنها عبارتند از: «الف» - افساد فیالارض از طریق اجتماع با مباشرین و مسببین اقدامات جنایتکارانه و گسترده ارتکابی توسط اعضای سازمانیافته خود در زمینه ارتکاب جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ ایجاد احراق و تخریب در حد وسیع، جنایات گسترده علیه تمامیت جسمانی افراد که منتهی به قتل و شهادت ۱۷ هزار نفر از اتباع ایران اسلامی شد، اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی و ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد و اموال عمومی و خصوصی، از حیث تأمین هدف قیام مسلحانه علیه حاکمیت مشروع مستقر در کشور ایران یعنی جمهوری اسلامی.
وی ادامه داد: تروریسم یعنی قیام علیه نظام مشروعی که مردم آن را پذیرفته باشند که مصداق بارز تک تک جرایمی که این سازمان و اعضای آن مرتکب شدند، است. این موضوع هم بر اساس قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم مصوب سال ۹۴ و هم کنوانسیونهای مختلف بینالمللی، از جمله کنوانسیون بینالمللی مبارزه با تروریسم مشمول این مصداق است؛ بر اساس این قانون تقاضای محکومیت این سازمان و اعضای آن را در خصوص جرم تروریسم دارم.
وی در توضیح اتهام مورد «ب» گفت: تسبیب در بغی و اجتماع با اعضای باغی از طریق طراحی بخشهای مختلف و سازماندهی یکی از سیاستهای کلی سازمان مجاهدین این بوده است که کلیه عملیاتها مسلحانه و خشونتآمیز باشد که در تمامی عملیاتها و جرایمی که روی داده این بحث را مشاهده میکنید.
مرادیه وکیل شکات ادامه داد: بند «پ» تسبیب در محاربه در اجتماع با اعضای محارب خود یعنی حلقه مرکزی سازمان است. اتهام بعدی تسبیب بر تشکیل و اداره جمعیت یا فرقه تروریستی و ضدامنیتی موسوم به سازمان مجاهدین خلق ایران معروف به سازمان منافقین در اجتماع با سایر مباشرین یعنی اعضای مرکزیت سازمان از سال ۵۷ تاکنون در داخل و خارج از ایران از جمله کشورهای فرانسه، آلمان، آلبانی آمریکا و… با هدف برهم زدن امنیت ملی ایران از طرق مختلف است.
وی افزود: به کار بردن کلمه تاکنون به دلیل این است که این جرم خاتمه پیدا نکرده به این جهت که هر چند سال یک بار هر مسئلهای در کشور رخ میدهد شاهد نقش پررنگ این گروهک هستیم و در رسانه سیمای آزادی خود با افتخار نیز بیان میکنند. مردان و زنان اغفال شده را به تهیه سلاح و انجام عملیات تروریستی، ترور اشخاص، تخریب اموال عمومی و احراق اموال آموزش میدادند.
وکیل شکات گفت: جرایم ارتکابی این گروهک همچنان ادامه دارد و همچنان تهدید بزرگی برای امنیت داخلی و خارجی کشور است. تسبیب در همکاری مؤثر اطلاعاتی در جاسوسی سازمان یافته با دولت بیگانه و متخاصم رژیم بعث عراق و همکاری با دولت خارجی متخاصم طی سالهای ۶۵ تا ۶۸ هجری است. در زمان ۸ سال جنگ تحمیلی این گروهک در راستای همکاری با صدام و منافع خود علیه اسیران ایرانی در عراق همکاری میکردند. از سال ۵۷، ۵۸، ۶۰ و بعد از آن حتی در راستای همکاری با دول خارجی علیه ایران از هیچ اقدامی فروگذار نکردند.
وی ادامه داد: تسبیب در تحریک مردم به آشوب و اخلال در نظم عمومی در اجتماع با سایر مباشرین (۱۰۷ نفر حلقه مرکزی اعضای سازمان) به قصد برهم زدن امنیت داخلی کشور و تشویش اذهان عمومی از طریق انتشار بیانیه، پخش سخنرانی و فعالیتهای تبلیغاتی است. تسبیب در اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی و خارجی کشور و همچنین علیه جان و مال مردم در اجتماع با سایر مباشرین از جمله اقدامات تروریستی خنثی شده یا ناموفق بوده و اقدامات سازماندهی شده برای آشوبهای خیابانی از طریق تبانی و دعوت هواداران برای سو استفاده از اعتراضات مدنی مردم و نیز آموزش اقدامات تروریستی و هواداران است.
وکیل مرادیه گفت: تسبیب در آدمرباییهای متعدد و سازمان یافته و توأم با آزار جسمی و روحی در اجتماع با مباشرین برای پیاده کردن اهداف سازمان با خطمشی مسلحانه و خشونت آمیز بودن، تسبیب در انواع تخریب و تحریق عمدی اموال مردم و عمومی در اجتماع با مباشرین برای پیاده کردن اهداف سازمان، ایجاد بستر برای جذب نیرو و آموزش آنها بهوسیله القای عقاید و تفکرات افراطی از اسلام، مارکسیست و فمینیسم، طرحریزی اقدامات مجرمانه علیه شهروندان جمهوری اسلامی در تشکیلات پیچیده خود، تأمین مالی این اقدامات مجرمانه، تهیه سلاح و تجهیزات برای ارتکاب جرایم موضوعه پرونده، همچنین تسبیب در انواع سرقتهای مسلحانه و غارت اموال عمومی و خصوصی و ترسیم تقسیم کار دقیق بین این بخشها به مثابه یک سیستم سازماندهی شده، تسبیب در اقدامات تروریستی سازمان یافته منجر به ضرب و جرح افراد در اجتماع با مباشرین برای پیاده کردن اهداف سازمان از جمله اقدامات آنها بوده است.
وی افزود: آخرین مورد، بحث هواپیماربایی است که ۷ بار مرتکب این اقدام شدند؛ لذا تسبیب در هواپیمارباییها صورت گرفته توسط منافقین در اجتماع مباشرین و مرتکبان جرایم موسوم از طریق طراحی بخشها و چارتی هماهنگ جهت پیاده کردن سازمان که به این موارد در کیفرخواست نیز اشاره شده است؛ موکلان بنده به جد تقاضای اشد مجازات را دارند.
مرادیه، وکیل شکات از قاضی درخواست کرد خانم «نصرت شعرباف» همسر شهید حجتالاسلام و المسلمین «رفعتیپور» و دختر شهید «فرشیمقدم» در جایگاه قرار بگیرد و مطالب خود را مطرح کند.
همسر شهید رفعتیپور گفت: از منافقین و تمام افرادی که همسرم را شهید کردند شکایت دارم.
قاضی دهقانی در ادامه از همسر شهید رفعتیپور پرسید، همسرتان در زمان شهادت تنها بود و فردی شاهد این جنایت بوده است؟
همسر شهید رفعتیپور گفت: افراد شاهد گفتند که دو نفر به همسرم شلیک کردند.
قاضی پرسید: همان زمان به جایی شکایت کردید؟
همسر شهید رفعتیپور گفت: خیر.
قاضی گفت: در آن زمان فردی از دادستانی به شما مراجعه نکردند که اعلام کنند افرادی که ترور را انجام دادهاند شناسایی شدهاند و با خودتان به کلانتریها مراجعه نکردند که ببینند شناسایی شدهاند؟
همسر شهید رفعتیپور گفت: ایشان معمولاً منزل نبودند صبح زود برای تدریس میرفتند و آخر شب میآمدند.
قاضی گفت: تا به امروز کسی به شکایت شما رسیدگی نکرده است؟
همسر شهید رفعتیپور گفت: خیر
در ادامه «زهرا فرشیمقدم» فرزند شهید فرشی مقدم در جایگاه قرار گرفت و گفت: پدرم در نیمه دی ماه ۱۳۶۰ در مغازه آجیل فروشی خود در خیابان امیرآباد شمالی توسط منافقین به شهادت رسید.
در ادامه قاضی پرسید: از کجا میدانید پدرتان توسط این گروهک ترور شده است؟
وی گفت: مدارک و اسنادی داریم که دال بر این موضوع است.
فرزند شهید فرشیمقدم گفت: پدرم پاسدار افتخاری سپاه پاسداران نبود، مذهبی و جزو افراد متدین و انقلابی جامعه بودند، ایشان عکس امام خمینی (ره) را در منزل و محل کارشان میزدند.
وی گفت: پس از واقعه ۷ تیر این گروهک نامههایی برای پدرم فرستادن و ما را تهدید و تعقیب کردند.
وی در ادامه متن نامه تهدید این گروهک را در دادگاه قرائت کرد و گفت: در این نامه آمده «بدون شما رژیم خمینی نمیتواند یک روز هم دوام بیاورد از ارگانهای سرکوب ضدخلقی رژیم خمینی کنار بکشید و بیش از این خود را مورد انزجار مردم قرار ندهید. بیش از این خون جوانان انقلابی این مملکت را که به دست خمینی تباه و ویران شده است به زمین نریزید و خود را در معرض هلاکت قرار ندهید و آینده خود را تباه نسازید. قبلاً گفتهایم نیروهای انقلابی هیچگونه کینه شخصی نسبت به شما ندارد، اگر به هشدارها توجه نکنید خود مسئول نتایج کردارها و عاقبت شوم خود خواهید بود».
وی در ادامه به تعداد نامهها اشاره کرد و گفت: این نامهها زیاد است آنها را داخل مغازه یا خانه میانداختند.
وی گفت: اینها را قبل از شهادت پدر داخل خانه میانداختند بعد از شهادت هم نامههای داشتیم.
زهرا فرشی مقدم گفت: از ۱۵ دی ساعت ۲ بعد از ظهر به گفته شهود آنها به قصد وارد مغازه پدرم میشوند و به سمت پدر شلیک میکنند، بعد از پدر ما را تهدید میکنند منظور از ما مادرم، تنها برادرم من و خواهرم که سه ساله و شاگرد مغازه پدرم است.
فرزند شهید فرشیمقدم در این جلسه دادگاه اظهار کرد: در بخشی از نشریه «اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمانان خارج از کشور» که برای مجاهدین است، خبر شهادت پدر من را با افتخار چاپ کردهاند. در این نشریه نوشته شده است: «اعدام انقلابی یک پاسدار ضدخلقی خمینی، واحد عملیاتی مجاهد شهید محمد عطارودی در بعد از ظهر ۱۵ دی پس از شناسایی یکی از پاسداران ضد خلق خمینی به نام مقدم به محل استقرارش عزیمت کرده و بلافاصله او را با شلیک دو گلوله به هلاکت رسانده و با دادن شعار مرگ بر خمینی درود بر مجاهدین به پایگاه خود باز میگردد» در حالی که پدر من پاسدار نبودند و عضو افتخاری کمیته بودند.
قاضی گفت: پس از شهادت پدر تهدیدهای سازمان مجاهدین خلق نسبت به خانواده شما ادامه داشته است؟
وی ادامه داد: بله این تهدیدها ادامه داشت و به مادرم میگفتند تو را هم مثل شوهرت به هلاکت میرسانیم. هر روز ما ترس و اضطراب بود بهطوری که مادرم از استرس زیاد مریض شد.
فرزند شهید فرشی مقدم خطاب به وکلا گفت: واقعاً چه دفاعی میتواند کودکی پر از ترس و واهمه ما را از ذهنمان پاک کند. چه دفاعی میتواند جای پشت و پناهمان را پر کند. از دادگاه تسریع رسیدگی به پرونده را خواستارم.
فرزند شهید در پاسخ به سوال قاضی که آیا شما در آن زمان شکایتی نسبت به این موضوع ثبت کرده بودید، گفت: بله ضارب اصلی پدرم به نام عباس صحرایی بود و مابقی متهمان که ۴ نفر بودند فرار کردند. متهم اصلی قصاص شد و آن روز را به یاد دارم ۵ نفر همان روز محاکمه شدند که یکی از آنها ضارب پدرم بود آن زمان ۵ ساله بودم.
وی ادامه داد: از طریق تماس تلفنی به خانه ما تهدیدات ادامه داشت و چند روز یکبار این اتفاق رخ میداد و همواره ترس داشتیم.