به گزارش خبرنگار استانها خبرگزاری دانشجو، محمدصدیق پهلوانینیا؛ آغاز و پایان مجاهدتی به وسعت محرم؛ محمدحسین دریس ۸ محرم ۱۳۸۱ در شهر اصفهان به دنیا آمد و در محرم ۱۴۰۳ نیز بار سفر را با دست پر بست.
رشد یافته در خانوادهای مذهبی و علمی/ علاقه خاصی روی شهر قم داشت
دانش آموز نخبهای که اصالتی خوزستانی دارد و دنیای بچگی خود را در قم سپری کرد و این بی قراری در زندگی در اراک متبلور شد.
او در خانوادهای کاملا مذهبی و انقلابی تربیت یافته است. پدر محمدحسین، طلبه و استاد دانشگاهی در قم است که در محله پردیسان زندگی میکنند. شاید بتوان گفت انتخاب مسیر پدر برای زندگی، بیشترین اثر در تربیت چنین فرزندی را داشته است.
محمدحسین دریس پس از ماراتن سخت کنکور در رشته علوم تجربی با قبولی در رشته پزشکی راهی دانشگاه علوم پزشکی اراک میشود. فاصله میان این دو شهر خیلی زیاد نیست، اما خانواده و خود محمدحسین تلاشهای زیادی برای انتقالی دانشگاهش به قم انجام میدهند، اما نشد.
محمدرضا قاسملویان مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اراک در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو گفت: (محمدحسین دریس واقعا به شهر قم علاقه خاصی داشت.) شاید این ارادت او به حضرت معصومه بود که سبب چنین رابطهای شده بود.
راهیان نور هنوز هم یادگار آن کارخانه انسانسازی در دوران دفاع مقدس است؛ محمدحسین در همان سال ۱۴۰۰ اردوی راهیان نور دانشجویی را تجربه میکند و در همان ترم دوم دانشگاه مسئولین بسیج دانشجویی که تواناییهای او را میبینند، اولین حکم مسئولیتاش را به او میدهند. مسئولیت معاونت سیاسی پایگاه امام رضا (ع)، مسیر رسمی ورود فرمانده به تشکیلات شد.
هوشمندی سیاسی فرمانده / زنها هستند که ملتها را قوی و شجاع میکنند
قاسملویان در ادامه گفت: یکی از ویژگیهای محمدحسین هوشمندی سیاسیاش بود و این هوشمندی را در نوشتههای او ذیل نشریه فصل رویش نیز میتوان مشاهده کرد.
محمدصادق میقانی مسئول سابق قرارگاه جهادی مهاجر دانشگاه علوم پزشکی اراک در این خصوص گفت: شهید دریس آنقدر اطلاعات سیاسی قوی داشت و اهل مطالعه بود که ما نمود این مطالعات را در تریبونهای آزاد به خوبی میدیدیم.
محمدحسین دریس در آن بحبوحه اغتشاشات درباره موضوع زن متن زیر را نوشته بود: زن زندگی آزادی؛ چقدر زیاد این روزها این حرفها را شنیدیم. از دهان این و آن شنیدیم که برخی توئیت کردند و آن خواننده خواند و آن نویسنده به کاربرد. اما چقدر شنیدیم "المراه ریحانه"، چقدر شنیدیم: از دامن زن مرد به معراج میرود. چقدر شنیدیم: زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند؛ دقت کنید نه اینکه حق دارد، وظیفه دارد! چقدر شنیدیم زن مبداء همه خیرات است، چقدر شنیدیم زنها هستند که ملتها را قوی و شجاع میکنند.
معتقد به رشد دانشجوی تشکیلاتی در مسئولیتها بود / شخصیتی جامع الاطراف
در این مسیر رشد تشکیلاتی فرمانده بسیجیان دانشگاه علوم پزشکی اراک، مسئول رشد و کادرسازی بسیج دانشجویی میشود. در تشکل بسیج دانشجویی کسانی را در این جایگاه قرار میدهند که موتور محرکی برای ساخت بدنهای از نیروهای مبنایی، اندیشهتی و تشکیلاتی باشند. بله، محمدحسین علاوه بر اینکه در نشریه فصل رویش دست به قلم بود، دوستانش نیز نمود عینی مطالعات او را در بزنگاهها دیده بودند.
محمدرضا قاسملویان در این باره گفت: یکی از ویژگیهای او جامع الاطراف بودن وی بود، بسیار اهل مطالعه بود و در تلاش بود تا در دورههای مختلف شرکت کند که یکی از این دورهها، دوره طرح ولایت سال ۱۴۰۱ بود. در کار تشکیلاتی هم عقیده داشت فرد را باید در نقطهای قرار داد که جای رشد برای او وجود داشته باشد و رشد کند.
محمدصادق میقانی نیز در این خصوص گفت: شاید بتوان مطرح کرد که محمدحسین دریس جز آن دسته افرادی بود که وضعیت مطالعات غیر درسی او از ۹۰ درصد بچههای دانشگاه بهتر بود و و اگر شبههای مطرح میشد، بعید بود که برای آن موضوع ۵ دقیقه حرف برای گفتن نداشته باشد. محمد حسین مسئول طرح ولایت هم بود و یادم است که جَوی در دانشگاه نسبت به طرح ولایت رفتهها وجود داشت که میگفتند طرح ولایتیها کار اجرایی بلد نیستند. اما محمد حسین برای مبارزه با این واژهها آمده بود.
در ادامه گفتگو با دوستان جهادگر مهاجر، خواهید دید که بزرگترین مزیت فرمانده جوان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک در جایی دیگر متبلور شد.
بزرگترین مزیت فرمانده جوان کجا متبلور شد؟
میقانی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو گفت: شهید دریس تابستان ۱۴۰۲ پیش من آمد و گفت: اگر بشود بیایم در بخش جهادی کار کنم و دوست دارم جایی باشد که بتوانم آزاد باشم. با این اسرار قرار شد بیاید و در پیشبُرد کارهای اردوی جهادی کمک کند. ۱۰ روز که به اردوی جهادی مانده بود، من تصادف کردم و در بیمارستان بستری شدم.
وی ادامه داد: محمد حسین و یکی دیگر از دوستان به بیمارستان آمدند، یک جلسه سه نفره گرفتیم و تقسیم کار کردیم و کارهای اردو را آن دو برادر پیش بردند. آن موقع شهید تازه ترم ۴ دانشگاه بود که معمولا از نظر اطلاعات تحصیلی پزشکی دانشجویان در دروس علوم پایه هستند و میتوان گفت تقریبا چیز خاصی از دروس تخصصی نمیدانند.
مسئول سابق قرارگاه مهاجر مطرح کرد: شهید دریس در آن ایام به جلسات با مسئولین مثل فرماندار و مسئول بسیج سازندگی سپاه میرفت که بعدا ارزیابیای که انجام دادیم به نحوی در برابر مسئولین صحبت کرده بود که هیچکس متوجه نشده بود این یک دانشجوی ترم ۴ است و همه به اندازه دانشجویی که سالها کار جهادی در دانشگاه علوم پزشکی کرده بود روی او حساب میکردند.
برای اردو باید ببینیم آقای دریس چه میگوید / ساخت ایران آرمانش بود
وی افزود: طوری شده بود که من خودم چندباری رفته بودم صحبت کنم، میگفتند باید ببینیم آقای دریس چه میگوید. این شرایط سبب شد که کار اردو را کاملا پیش ببرد و امورات اجرایی دوره تماما روی دوش محمدحسین بود. اردو که تمام شد با او صحبت کردیم تا مسئولیت قرارگاه جهادی مهاجر را زین پس پیش ببرد و امانت دار جدید امور مستضعفین در اردوهای جهادی شود.
وی ادامه داد: سه ماه بعد در همان منطقه قبلی که رفته بودیم یک مدرسه را تبدیل کرده بود به یک بیمارستان صحرایی و کاملا با نظم و انظباط توانست ۱۰۰ نفر دانشجو و پزشک متخصص را در آن محیط فعال کند. آنجا بود که ما فهمیدیم که چه اعجوبهای است. قرارگاه در دوران او جهش پیدا کرد و در همان ایام گروه جهادی مهاجر، بهترین گروه جهادی استان شناخته شد.
محمدرضا قاسملویان مسئول سابق بسیج دانشجویی درباره روحیات جهادی شهید دریس نیز گفت: آرمانش این بود که باید ایران را بسازیم و میگفت این انقلاب مفت به دست ما نرسیده است. در کار جهادی شاهد بودیم با نهادهای دیگر تعامل خوبی داشت و در به خط کردن امکانات برای مردم مستضعف بسیار پر تلاش بود.
محمدحسین حب نفس نداشت / تفریح ما جهاد است
وی افزود: یکی دیگر از ویژگیهای محمدحسین این بود که واقعا معذوریتِ در چشم بودن را داشت و زمانی که استاندار برای بازدید از اردوی جهادی و تلاش جهادگران آمده بود، دنبال این بود که خیلی جلوی دید قرار نگیرد، اما ما اصرار داشتیم او توضیحات را به مسئولین دهد.
مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اراک تاکید کرد: حب نفس نداشت؛ به نوعی که از همان راهیان نور ۱۴۰۰ جلوی چشم همه ما قد کشید و ما به یک باره درخشش را دیدیم. وی درباره اهمیت جهاد در نگاه شهید دریس افزود: مطلبی که همیشه در سخنانش مطرح میکرد این بود که میگفت امیرالمومنین گفتهاند، تفریح امت من جهاد است.
حساس نسبت به غیبت کردن بود / مسئولین را برای کمک به محرومین با خود همراه کرد
محمد صادق میقانی درباره ویژگیهای شخصیتی فرمانده بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اراک گفت: شما با همه رفقای محمدحسین در قم و اراک هم که صحبت کنید بعید است که کسی بگوید: من یک گناه هم از محمدحسین دیده باشم. او نسبت به غیبت به شدت حساس بود و آدمی بود که حرف برای گفتن داشت و زمانی که جلویش غیبت میکردند کاملا بحث را عوض میکرد.
وی افزود: محمدحسین در همین مدت کوتاه سعی کرده بود با تک تک مسئولین و اساتید دانشگاه صحبت کند. یادم است در یک جلسهای جوری رییس دانشگاه را برای فعالیتهای جهادی مجاب کرده بود که به همه شبکه بهداشتهای استان نامه ابلاغی زده بودند که همکاری کنید.
میقانی ادامه داد: یکی دیگر از ویژگیهای او این بود که با شهدا ارتباط قلبی داشت و هم خوابگاهیهای او میگویند خیلی شبها از خوابگاه بیرون میزد و بچهها که از او پرسیده بودند، میگفت: میروم و با شهدا درد و دل میکنم.
قاسملویان نیز درباره ویژگیهای او گفت: تقوا و احترام را سر لوحه کار خودش قرار داده بود و تلاش میکرد در سختترین شرایط و کارشکنیها این موضوع را حفظ کند.
حکم مسئولیتی که از پدر شهید دریافت کرد
وی افزود: به خانواده شهدا ارادت خاصی داشت. تا جایی که در اردیبهشت میگفت که میخواهد حکمش را از خانواده شهدا بگیرد و همین گونه هم شد، روز معارفه حکم خود را از پدر شهید دریافت کرد.
وی ادامه داد: یک کاپشنی داشت که همیشه روی آن عکس شهید سلیمانی را قرار میداد؛ این ارادت صرفا یک نمایش نبود و همین ارادتها سبب شد که اولین برنامهای که به عنوان مسئول بسیج مدیریت آن را برعهده داشت، برای شهید رییسی باشد و حتی در آن برنامه اهمیت زیادی برای حضور دانشجویان بین الملل در مراسم داشت.
فرماندهی مقتدر و مهربان / برنامههای مهمی را در دوران فعالیتش پیش بُرد
محمد صادق میقانی درباره ویژگیهای شهید دریس در جایگاه مسئولیتش گفت: ایشان علی رغم اینکه در ابتدای تحصیلش بود، همه به چشم فرمانده به او نگاه میکردند. هم قویِ مقتدر بود و هم مهربان بود و برای همین همه میپذیرفتند و اینگونه نبود که در تعاملات با او چالشهای بلند مدت برای کار به وجود بیاید. از طرفی محمد حسین به برون سپاری در تشکیلات اعتقاد داشت.
وی ادامه داد: از زمان فرماندهیاش برنامههای سنگینی را مدیریت کرد. برنامه راهیان پیشرفت در بیمارستان ولیعصر اراک، پخش برنامههای مناظرات انتخاباتی در پارک ملت اراک و آخرین فعالیتش هم قرارگاه اربعین بود.
وی افزود: قرار بود برای اولین بار در شهر کربلا یک درمانگاه تاسیس کنیم، البته علاوه بر اعزام کاروان برادران و خواهران بود. ایشان تا جاهای خیلی خوبی موضوع را پیش برده بود و چندین جلسه را هم در این مدت دو ماهه برگزار کرده و در این حین قرار بود یک اردوی جهادی دیگر را نیز در مرداد ماه برگزار کند.
امیرحسین عظیمی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه اراک نیز درباره شخصیت جهادگر آسمانی محمدحسین دریس گفت: در تشکیلاتهای مختلف آدمهایی هستند که تشکیلات را سیاسی از این نظر میبینند که از روشهایی استفاده میکنند که اسلامی نیست، ولی محمدحسین مبنایش اسلام بود و الگوی او شهدا بود.
وی افزود: خاطرهای از ایشان دارم، زمانی که از صداوسیما برای گزارش خبری برگزاری اردوی جهادی میآیند، سعی میکنند از همه گزارشی از فعالیتها بگیرند، اما در بین جهادگران یک خانمی آنجا بوده که چادری نبوده و مانتویی بوده و به همین دلیل ازاین فرد گزارش نمیگیرند.
خاطراتی از محمدحسین؛ نماز وسط پارک تا حمایت قاطع از یک خانم جهادگر
عظیمی ادامه داد: آقای دریس همانجا میگوید که اگر از این جهادگر شما مصاحبه نگیرید ما همانجا برنامه را ترک میکنیم و بیرون میاییم. نکته این بود که گفته بود: شما اگر این کار را نکنید و صرفا به خاطر حجابش مصاحبه را نگیرید سر خورده میشوند. محمد حسین به آنها گفته بود: این فرد در این اردوها کارهایی کرده است که منِ حزب اللهی انجام ندادهام. او اخلاص در کار داشت و بدون مَنیت کاری را انجام میداد و کاملا مردمی بود.
محمدصادق میقانی گفت: یک بار با محمدحسین داشتم در پارک گفتگو میکردم که زمان اذان شد، گفت برویم برای نماز وضو بگیریم و همینجا بخوانیم که من گفتم نمازخانه بیمارستان نزدیک است، بیا همانجا برویم. محمدحسین در پاسخ به من گفت: آنجا دلم میگیرد بگذار همینجا در پارک بخوانیم. آن نماز با آن موقعیت خیلی صحنه جالبی بود که رقم خورد.
آخرین دیدار رفیق در روز عاشورا
وی افزود: روز عاشورا از هیئت برمیگشتم که او را دیدم، کمی درباره آینده تخصصش صحبت کردیم که گفت دوست دارد جراح مغز و اعصاب یا جراح قلب شود. محمد حسین همان شب بود که به سمت تهران عازم شد و آن حادثه برایش اتفاق افتاد.
میقانی ادامه داد: مردمِ روستاهایی که محمدحسین چندین بار اردوی جهادی را در آن مناطق برگزار کرده بود در آن ساعات برای او خیلی دعا کردند و برای خوب شدنش نذر کرده بودند؛ اما در نهایت امام حسین (ع) او را خرید.
محمدحسین دریس فرمانده جوان بسیجیان دانشگاه علوم پزشکی اراک فردی جامع الاطراف بود که همه از خوبیهای او میگویند.
فرزاد مخلصالائمه استاندار اراک که از نزدیک او را دیده و حکم نخبه جوان جهادگر را نیز به او اعطا کرده بود چنین برای او نوشت: خدمات ارزشمند این بسیجی مخلص که محور برگزاری اردوهای جهادی تخصصی بهداشت و درمان در مناطق محروم و کم برخوردار بود، توشهای گرانبها برای آن مرحوم در پیشگاه خداوند منان است و آثار همت جهادی او در نقاط مختلف استان مرکزی هیچگاه از ذهن، ولی نعمتان انقلاب نخواهد رفت.
طبق گفته دوستان فرمانده، محمد حسین شروع بیشتر جلساتش را با یاد حضرت زهرا سلام الله علیها آغاز میکرد و میگفت: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ;
چه بسا درک بهتر شرایط چنین بازیگردانی در عرصه خدمت به مستضعفین و آن هم در این سطح از مسئولیت، انگیزه دیگران را برای شناخت منش و رفتار جهادگران آسمانی عرصه خدمت بیشتر کند و چراغی برای همه دانشجویان تشکیلاتی این دوران باشد.
آری باید گفت بیقراری یاران محمد حسین خود گواه درد سنگین فراغ یک مسئول خدمتگزار از دانشگاه علوم پزشکی اراک است.