به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، آمارها نشان میدهد که ایران هنوز در پنجره جمعیتی قرار دارد. به این معنی که بیش از ۶۶ درصد از جمعیت کشور در سنین ۱۵ تا ۶۵ سال هستند و جمعیت سالمند کمتر از ۱۵ درصد و جمعیت کودکان نیز کمتر از ۱۰ درصد است. این وضعیت تا سال ۱۴۲۵ به خطر خواهد افتاد، زیرا بر اساس پیشبینیها، با روند کنونی کاهش رشد جمعیت، پنجره جمعیتی بسته خواهد شد. در حال حاضر، حدود ۱۰ درصد از جمعیت ایران بالای ۶۰ سال هستند و اگر این روند ادامه یابد، پیشبینی میشود که در حدود سال ۲۰۵۰، این عدد به ۳۰ درصد خواهد رسید.
با توجه به این وضعیت، ایران به سمت سالمند شدن پیش میرود و اگر زیرساختهای لازم برای حمایت از این قشر ایجاد نشود، کشور با بحرانهای جدی در این حوزه مواجه خواهد شد.
نرخ رشد جمعیت در ایران به زیر ۱ درصد رسیده است، که عدد دقیق آن ۹۶ صدم درصد است. این کاهش نرخ رشد جمعیت برای اولین بار در تاریخ ایران اتفاق افتاده است. همچنین، شاخص TFR یا نرخ جایگزینی جمعیت به کمتر از ۱.۷ رسیده است. برای حفظ جمعیت و توازن آن، این عدد باید حداقل ۲.۱ باشد. از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸، تعداد موالید در کشور بهطور چشمگیری کاهش یافته است، بهطوری که از یک میلیون و ۵۷۰ هزار نفر به یک میلیون و ۱۹۶ هزار نفر کاهش یافته است.
این آمار نشاندهنده یک روند نگرانکننده است که زنگ خطر جدی برای آینده جمعیت کشور به صدا درآورده است. در سال ۱۳۹۴، نرخ جایگزینی جمعیت ۲.۱۱ بود و به تدریج به ۱.۷ در سال ۱۳۹۸ کاهش یافته است. این روند به وضوح نشان میدهد که اگر شرایط به همین صورت ادامه یابد، ایران به سمت تله جمعیتی پیش خواهد رفت، جایی که جمعیت قادر به جایگزینی نسلهای گذشته نخواهد بود.
کاهش نرخ رشد جمعیت و فرزندآوری به عوامل متعددی وابسته است. یکی از اصلیترین عوامل، مسائل فرهنگی و اجتماعی است که تأثیر بیشتری نسبت به عوامل اقتصادی دارد. جوانان امروز به دلیل عدم اطمینان از آینده شغلی و اقتصادی، تمایلی به ازدواج و فرزندآوری ندارند. بر اساس نظرسنجیها، بسیاری از جوانان بر این باورند که برای ایجاد یک زندگی موفق و تأمین مالی، باید ابتدا تحصیلات خود را به پایان برسانند و شغل مناسبی پیدا کنند.
این تغییر در اولویتها باعث شده است که سن ازدواج و فرزندآوری بهطور قابل توجهی افزایش یابد. متوسط سن ازدواج در ایران به ۲۵ سال و متوسط سن اولین فرزندآوری به ۲۹ سال رسیده است. این افزایش سن به معنای کاهش فرصت برای فرزندآوری و در نهایت کاهش تعداد فرزندان در خانوادهها است. بهطور میانگین، فاصله بین فرزندان نیز به ۱۰ سال رسیده است. این وضعیت نشاندهنده تغییرات فرهنگی و اجتماعی عمیق در جامعه است که نیازمند توجه و تدابیر اساسی است.
متوسط سن ازدواج دختران ایرانی به ۲۵ سال و متوسط سن اولین فرزندآوری به ۲۹ سال رسیده است. بهعبارتی، نیمی از دختران کشورمان بعد از ۲۵ سالگی ازدواج میکنند. این موضوع به معنای آن است که جوانان در سنین بالاتری به فرزندآوری اقدام میکنند و این روند موجب کاهش تعداد فرزندان میشود. بهطور متوسط، فاصله بین اولین و دومین فرزند نیز به ۵.۳ سال رسیده است. این آمار بهروشنی نشان میدهد که ساختار خانوادهها در حال تغییر است و این تغییرات میتواند به بحرانهای جمعیتی منجر شود.
عوامل مختلفی در کاهش فرزندآوری مؤثر هستند. یکی از مشکلات عمده، فشارهای اقتصادی و اجتماعی است. تأمین مسکن و اشتغال مناسب برای جوانان، یکی از نیازهای اصلی است که باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. هزینههای بالای مسکن و شرایط دشوار اقتصادی، مانع اصلی برای جوانان در تصمیمگیری برای ازدواج و فرزندآوری شده است. اگرچه وزارت بهداشت تلاشهای خود را در زمینه افزایش امکانات و خدمات درمانی ادامه میدهد، اما این تلاشها باید در کنار سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دیگر قرار گیرد تا بتواند اثرگذار باشد.
وزارت بهداشت بهعنوان یکی از نهادهای مسئول در این حوزه، اقداماتی را برای افزایش فرزندآوری و حمایت از خانوادهها انجام داده است. این اقدامات شامل افزایش مراکز درمان ناباروری، فرهنگسازی درباره فرزندآوری و حذف خدمات پیشگیری از بارداری است. اما برای دستیابی به نتایج مطلوب، حمایتهای اقتصادی و اجتماعی نیز ضروری است.
تأمین مسکن و اشتغال مناسب برای جوانان از جمله نیازهایی است که باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. در حال حاضر، هزینههای بالای مسکن و شرایط دشوار اقتصادی، مانع اصلی برای جوانان در تصمیمگیری برای ازدواج و فرزندآوری شده است. اگرچه وزارت بهداشت تلاشهای خود را در زمینه افزایش امکانات و خدمات درمانی ادامه میدهد، اما این تلاشها باید در کنار سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دیگر قرار گیرد تا بتواند اثرگذار باشد.
برای مقابله با چالشهای جمعیتی در ایران، نیاز به یک رویکرد جامع و هماهنگ وجود دارد. این رویکرد باید شامل سیاستهای تشویقی برای فرزندآوری، تأمین زیرساختهای لازم برای زندگی سالم سالمندان و ایجاد شرایط مناسب برای ازدواج جوانان باشد. حمایت از خانوادهها باید در اولویت قرار گیرد و باید شرایط اقتصادی مناسب برای ازدواج جوانان فراهم شود.
ایجاد سیاستهای حمایتی: دولت باید برنامههایی برای حمایت از خانوادهها و افزایش فرزندآوری ارائه دهد. این برنامهها میتوانند شامل تسهیلات مالی، مشاورههای خانوادگی و افزایش امکانات آموزشی و بهداشتی باشند.
توسعه زیرساختهای اقتصادی: تأمین مسکن و اشتغال برای جوانان یکی از کلیدیترین مسائل است. دولت باید با ایجاد شغلهای پایدار و افزایش تسهیلات برای خرید مسکن، جوانان را در مسیر ازدواج و فرزندآوری حمایت کند.
توجه به مسائل فرهنگی: تغییر نگرشهای فرهنگی نسبت به ازدواج و فرزندآوری ضروری است. نهادهای فرهنگی و اجتماعی باید برای ترویج فرهنگ ازدواج و خانوادهسازی اقدام کنند و شرایط را برای جوانان تسهیل کنند.
توسعه برنامههای آموزشی: آموزش و فرهنگسازی درباره اهمیت فرزندآوری و خانوادهسازی باید در اولویت برنامههای آموزشی قرار گیرد. این اقدامات میتواند شامل برگزاری کارگاهها و سمینارها برای جوانان باشد.
ایجاد همبستگی میان نهادهای مختلف: همکاری میان وزارتخانهها و نهادهای دولتی برای ایجاد یک رویکرد هماهنگ و یکپارچه در موضوع جمعیت و خانوادهسازی بسیار حیاتی است.
در نهایت، باید توجه داشت که هنوز فرصتها برای جبران وضعیت فعلی وجود دارد، اما اقدام به موقع و جدی از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای فرهنگی ضروری است. در غیر این صورت، ایران با بحرانهای جدی در آینده نزدیک مواجه خواهد شد. برای حفظ و بهبود ساختار جمعیتی کشور، نیاز به اقداماتی جامع و چندجانبه وجود دارد که بتواند شرایط را برای جوانان بهمنظور ازدواج و فرزندآوری تسهیل کند و از طرف دیگر، زیرساختهای لازم برای زندگی سالم سالمندان را نیز فراهم نماید. از آنجا که جوانان امروز آینده کشور را شکل خواهند داد، فراهم کردن شرایط مناسب برای آنها نه تنها به نفع خودشان، بلکه به نفع کل جامعه و کشور خواهد بود. در نهایت، اقدامات فوری و مؤثر در زمینه جمعیت و خانوادهسازی، میتواند آیندهای روشن و پایدار برای نسلهای آینده ایران به ارمغان آورد.
حالا باید دید که مشوقهای جمعیتی کشور در این خصوص کارساز است یا نه؟ آیا کشور این بحران را بهخوبی پشت سر میگذارد یا پلان آخر جمعیت ایران با پایانی غمانگیز روبهرو میشود؟