به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ برنامه «صدای دانشجو» که کاری مشترک از رادیو گفتگو و خبرگزاری دانشجو است، به موضوع بررسی «نهاد علم پس از انقلاب؛ بررسی توسعه کمی و کیفی دانشگاه و عدالت آموزشی در ۴۶ سال گذشته» پرداخت.
این برنامه باحضور «عبدالوحید فیاضی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی»، «غلامرضا سلیمی معاون آموزشی و پژوهشی ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی» و «یونس فرزین فرد دانشجو کارشناسی مهندسی نساجی از دانشگاه صنعتی اصفهان»؛ «فاطمه عباسی دانشجو کارشناسی ارشد تاریخ انقلاب اسلامی دانشگاه امام حسین (ع)» برگزارشد.
«سخن سردبیر: چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام علمی و آموزشی ایران مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است. رشد چشمگیر تعداد دانشگاهها، افزایش شمار دانشجویان و فارغالتحصیلان، حضور گسترده زنان در دانشگاهها و پیشرفتهای علمی و فناورانه در حوزههای مختلف، تنها بخشی از این تحولات است. اما این پیشرفتها تا چه اندازه توانستهاند به عمق علمی، نوآوری، عدالت آموزشی و حل مسائل کشور منجر شوند؟ آیا نهاد علم جایگاه واقعی خود را در مسیر توسعه کشور پیدا کرده است؟
یکی از مهمترین شاخصهای توسعه علمی پس از انقلاب، رشد کمی دانشگاهها و دانشجویان است. تعداد دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و دانشجویان به شکل قابل توجهی افزایش یافته، تا جایی که ایران امروز یکی از کشورهای پیشرو در منطقه از نظر جمعیت دانشگاهی محسوب میشود. حضور زنان در دانشگاهها رشد چشمگیری داشته و دسترسی به آموزش عالی حتی در مناطق دورافتاده نیز بهبود پیدا کرده است. اما آیا این افزایش کمی با توسعه کیفی همراستا بوده است؟
در کنار این رشد کمی، ایران در برخی شاخصهای علمی نیز جایگاه قابل توجهی به دست آورده است. تولیدات علمی کشور در حوزههایی مانند نانو، فناوری پزشکی، هوافضا، مهندسی و علوم پایه رشد چشمگیری داشته و بسیاری از دانشگاههای ایرانی در رتبهبندیهای بینالمللی جایگاه مناسبی دارند. پیشرفتهای فناورانه در صنایع دفاعی، زیستفناوری، انرژیهای نو و فناوری هستهای نیز نشاندهنده توان علمی کشور است. اما این پیشرفتها تا چه حد در حل مشکلات اقتصادی، صنعتی و اجتماعی کشور مؤثر بودهاند؟
یکی از چالشهای مهم، نبود پیوند مؤثر بین دانشگاه و صنعت است. بسیاری از پایاننامهها و پژوهشهای دانشگاهی بدون کاربرد باقی میمانند و در تولید و اقتصاد کشور اثرگذاری چندانی ندارند. از طرفی دیگر، پدیده فرار مغزها همچنان بهعنوان یک چالش جدی مطرح است. مهاجرت استعدادهای برتر به دلیل کمبود زیرساختهای مناسب، به از دست رفتن بخشی از ظرفیت علمی کشور منجر شده است.
از دیگر چالشهای موجود، مسئله عدالت آموزشی است. توسعه دانشگاهها در شهرهای کوچک و مناطق محروم گامی مهم در گسترش آموزش عالی به شمار میرود، اما هنوز تفاوتهای آشکاری بین کیفیت آموزش در دانشگاههای برتر و دانشگاههای مناطق کمتر توسعهیافته وجود دارد. همچنین، علیرغم سیاستهای حمایت از آموزش رایگان، افزایش هزینههای تحصیل در برخی دانشگاهها همچنان گروهی از اقشار ضعیف جامعه را با موانع اقتصادی مواجه کرده است.
برای آینده نظام علمی کشور، نیازمند تحولاتی اساسی هستیم. ایجاد پیوند مؤثر بین دانشگاه و صنعت، حمایت از پژوهشهای کاربردی، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، جلوگیری از مهاجرت نخبگان، توسعه آموزش باکیفیت در سراسر کشور و تحقق عدالت آموزشی از جمله اقداماتی است که میتواند جایگاه ایران را در مسیر توسعه علمی تثبیت کند.
در این برنامه تلاش داریم تحولات نهاد علم پس از انقلاب را از زوایای مختلف بررسی کنیم و میزان تحقق اهدافی، چون آموزش رایگان، توسعه علمی و عدالت آموزشی را ارزیابی نماییم. علم در ایران امروز چه افقی برای آینده ترسیم کرده است؟ آیا مسیر طیشده توانسته زمینهساز پیشرفت پایدار کشور باشد.»
فاطمه عباسی، دانشجوی ارشد تاریخ انقلاب اسلامی از دانشگاه امام حسین گفت: اگر بخواهیم روند تاریخی فضای علمی و آموزشی کشور را بررسی کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که قبل از انقلاب اسلامی، نهاد علم تقریباً به حاشیه رانده شده و جزء اولویتهای اصلی کشور محسوب نمیشد. نوساناتی که در فضای علمی کشور رخ میداد، مانع از رشد چشمگیر آموزشی در کشور شده بود.
وی افزود: بعد از انقلاب اسلامی، سیستم آموزشی دچار تحول شد. این تحول هم نقاط قوت و هم نقاط ضعفی داشته است که میتوان آنها را از منظر کمی و کیفی بررسی کرد. از منظر کمی، تعداد دانشگاهها در سطح کشور به شکل چشمگیری افزایش یافت. این رشد کمی بهخودیخود یک نقطه مثبت محسوب میشود، اما از سوی دیگر، برنامهریزی خاصی برای آینده تحصیلی دانشجویان صورت نگرفت. بسیاری از فارغالتحصیلان پس از اتمام تحصیلات خود با مشکلات اقتصادی مواجه شدند.
عباسی خاطر نشان کرد: در دهههای ۶۰ و ۷۰، نهاد علم با رشد کمی اضافهای روبهرو شد که بیشتر به فضای تحصیلات و مدرکگرایی محدود شد و عملاً خروجی قابلتوجهی از دانشجویان آن دوره مشاهده نشد. اگر از منظر تاریخی به این روند نگاه کنیم، میتوان گفت از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی، نهاد علم همواره با چالشهایی روبهرو بوده است. در دوره قاجار، نوعی غفلت علمی حاکم بود و این مسئله باعث شد که نهاد علم به یک نهاد دستچندم تبدیل شود و از پیشرفتهای علمی عقب بمانیم.
وی در ادامه بیان کرد: در دوره پهلوی، با وجود ظرفیتهای خوب داخلی، کشور بهدلیل خودباختگی و عدم خودباوری در فضای علمی، نتوانست از این ظرفیتها استفاده کند. تکیه بر غرب و تقلید از نظامهای آموزشی آن باعث شد که علوم انسانی و هویت علمی ما ضربه بخورد. در این دوره، سلطه علمی غرب بر نهادهای آموزشی کشور مشهود بود و تحقیر نهادهای علمی داخلی، مانع از شکوفایی استعدادهای داخلی شد.
عباسی گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی، گامهایی برای جبران این ضعفها برداشته شد. اولین تلاشها در راستای ایجاد خودباوری علمی در کشور انجام شد. از دهه ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰، سعی شد رستاخیز علمی موردنیاز در کشور بهوجود آید. اما این اقدامات نیز کافی نبود و همچنان نیاز به اصلاحات عمیقتری احساس میشد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: در گام دوم انقلاب، تلاش شد که از ظرفیتهای داخلی و دانشجویان نخبه برای ایجاد تغییرات علمی استفاده شود. یکی از اقدامات مهم، تلاش برای استقلال علمی بود که بهواسطه آن سعی شد سلطه غرب بر نهادهای علمی کاهش یابد. اگرچه تعداد دانشگاهها و دانشجویان افزایش یافت، اما آنچه اهمیت بیشتری داشت، استقلال علمی بود که جمهوری اسلامی سعی کرد با برنامهریزی و بهرهگیری از توان داخلی آن را محقق کند.
عباسی گفت: یکی از حرکتهای اساسی در این مسیر، تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی به دستور حضرت امام خمینی بود که بسترهای لازم را برای دستیابی به عدالت آموزشی فراهم کرد. این تلاشها منجر به افزایش ۱۰ برابری تعداد فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور شد که عددی چشمگیر و قابلتوجه است.
وی در ادامه بیان کرد: نهاد دانشگاه بهعنوان یکی از ارکان اساسی استقلال علمی، نقشی کلیدی در این تحولات ایفا کرد و تلاش شد که از آن برای جبران عقبماندگیهای تاریخی استفاده شود. استقلال علمی بهلحاظ سیاسی، فرهنگی و پژوهشی همچنان یکی از اهداف اصلی کشور است و مسیر آن از بستر دانشگاه میگذرد.
در ادامه؛ یونس فرزینفرد، دانشجوی مهندسی نساجی دانشگاه صنعتی اصفهان گفت: حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بارها و بارها طی این ۴۰ سال گذشته، از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، بر موضوع عدالت بهویژه عدالت آموزشی تأکید داشتهاند. اگر به بیانات حضرت امام در صحیفه امام مراجعه کنیم، در احادیثی همچون حدیث علم و جهل، مستقیماً به عدالت اجتماعی و بهطور خاص عدالت آموزشی اشاره شده است. تحلیلگران متعددی نیز در این سالها نظرات مختلفی درباره این مسئله ارائه دادهاند و برخی حتی عدالت آموزشی را زیربنای عدالت اقتصادی و عدالت سیاسی دانستهاند، بهگونهای که درجه آن را بالاتر از سایر عدالتها ارزیابی کردهاند.
وی افزود: متأسفانه در حال حاضر، نگاه غیرعدالتمحور در سطوح مختلف آموزشی کشور از مدارس تا دانشگاهها دیده میشود. این موضوع را حتی مقام معظم رهبری نیز در ۱۱ یا ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۸۵ مطرح کرده و نسبت به آن گلایه داشتند. ایشان تأکید کردند که معیار گزینش برای پیشرفت دانشآموزان و دانشجویان باید استعداد و توان علمی باشد، نه تمکن مالی یا شرایط ثروت. متأسفانه وضعیت فعلی کشور بهگونهای است که تنها گروه محدودی از دهکهای خاص جامعه میتوانند از فرصتهای آموزشی، علمی و شغلی بهرهمند شوند. این امر نهتنها عدالت آموزشی را زیر سؤال برده، بلکه باعث شده بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان با چالشهایی جدی در فرایند تحصیل و اشتغال روبهرو شوند.
فرزینفرد گفت: یکی از مشکلات اساسی سیستم آموزشی کشور، رشد کمّی دانشگاهها بدون توجه به کیفیت آموزش است. افزایش تعداد دانشگاهها و پذیرش تعداد زیادی دانشجو اگرچه در نگاه اول مثبت به نظر میرسد، اما نتیجه آن اشباع رشتههای خاص و فارغالتحصیلانی است که نمیتوانند شغلی متناسب با تحصیلات خود پیدا کنند. این وضعیت منجر به ناامیدی دانشجویان نسبت به آینده شغلی و تحصیلیشان شده است.
وی در ادامه بیان کرد: دانشآموزان نیز در این فرایند دچار چالشهای بسیاری هستند. ساختار آموزشی کشور و طرحهای مختلفی که در این حوزه اجرا شده، نتوانسته است مسیری مناسب برای انتخاب رشته یا آینده تحصیلی دانشآموزان فراهم کند. بسیاری از این افراد پس از ورود به دانشگاه، دچار انصراف از تحصیل، تغییر رشته، یا ادامه تحصیل به شکلی نامناسب میشوند و در نهایت به مشاغلی روی میآورند که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلیشان ندارد.
فرزین فر خاطرنشان کرد: یکی از مسائل مهم دیگر، فقدان ارتباط مؤثر بین صنعت و دانشگاه است. مقام معظم رهبری نیز بارها بر لزوم تقویت این ارتباط تأکید کردهاند. متأسفانه دانشگاهها در حال حاضر بیشتر به فضای تئوریک تبدیل شدهاند و فضای عملگرایی و کارآمدی در آنها وجود ندارد. بسیاری از دروس مقاطع مختلف تحصیلی نیز ناکارآمد و متناسب با نیازهای کشور طراحی نشدهاند. این در حالی است که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند که دروس دانشگاهی و آموزش عالی باید بومیسازی شده و متناسب با نیازهای دانشجویان و کشور باشد.
وی درادامه بیان کرد: سیستم آموزشی فعلی ما، حتی در مقاطع عالی، با علوم اسلامی و نگاه بومی فاصله دارد و متأسفانه بسیاری از خروجیهای دانشگاهی کشور با رویکردهای فرهنگ غربی یا شرقی منطبق شدهاند. این فاصله از علم اسلامی، در کنار ضعف در کارآمدی آموزش، مانع از تحقق اهداف عدالتمحور نظام شده است.
فرزین فر گفت: رشد بیرویه مدارس غیرانتفاعی یکی دیگر از عواملی است که عدالت آموزشی را تحت تأثیر قرار داده است. این مدارس که از دوران پس از سال ۱۳۶۸ گسترش پیدا کردند، نگاه به مسئله آموزش را به سمت رویکردی مالی و سودجویانه سوق دادهاند. امروز دسترسی به آموزش باکیفیت، بهشدت وابسته به توان مالی خانوادهها شده است، در حالی که اصل عدالت آموزشی ایجاب میکند که تمامی دانشآموزان بدون توجه به وضعیت مالیشان بتوانند از آموزش مناسب برخوردار شوند.
وی در ادامه بیان کرد: در این ۴۶ سال پس از انقلاب اسلامی، با وجود پیشرفتهای چشمگیر در حوزههای علمی مانند نانو، داروسازی، علوم هستهای، انرژی و دیگر علوم، هنوز فاصله زیادی با تحقق عدالت آموزشی داریم. عدالت آموزشی که حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بهعنوان یکی از ارکان اصلی عدالت اجتماعی مطرح کردهاند، همچنان در بسیاری از ابعاد بهویژه در سطوح مدارس و دانشگاهها محقق نشده است. نگاه غیرعدالتمحور در ساختار آموزشی کشور، از مدارس غیرانتفاعی تا دانشگاههای سطح ۱ و ۲، همچنان چالشی جدی است که باید برای رفع آن تدابیر اساسی اندیشیده شود.
عباسی در ادامه بیان کرد: زمانی که به استقلال علمی دست یافتیم، پیوند حوزه و دانشگاه نقش بسیار مؤثری داشت. این پیوند، با ترکیب مرجعیت علمی و پژوهشی از یکسو و مرجعیت دینی از سوی دیگر، توانست فضای علمی کشور را تقویت کند. اما با وجود این دستاوردها، آسیبشناسی این حوزه و بررسی مطالبات موجود نشان میدهد که مشکلات جدی در ساختار آموزشی کشور وجود دارد.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: یکی از مشکلات اساسی این است که دانشگاههای ما دروس کاربردی کافی ارائه نمیکنند؛ دروسی که بتوانند دانشجویان را برای ورود به بازار کار آماده کنند. همانطور که آقای فرزینفرد اشاره کردند، پیوند صنعت با دانشگاه بسیار ضعیف است. این ضعف تنها به رشتههای فنی محدود نمیشود، بلکه در حوزه علوم انسانی نیز بهطور جدی مشاهده میشود. متأسفانه، دانشگاهها در رشتههای علوم انسانی نه مدیران توانمند تربیت میکنند، نه نظریهپردازان برجسته پژوهشگران مؤثر است.
عباسی گفت: یکی از ضعفهای جدی سیستم آموزشی این است که صرفاً بر آمار فارغالتحصیلان تمرکز دارد، اما هیچگاه بررسی نمیشود که چه درصدی از این افراد توانستهاند در فضایی متناسب با رشته تحصیلی و هویت خود مشغول به کار شوند. این موضوع بهویژه برای خانمهاکه بخش بزرگی از جمعیت دانشگاهی را تشکیل میدهند، اهمیت بیشتری دارد. متأسفانه فضای تحصیل و اشتغال خانمها در بسیاری از موارد با هویت و نیازهای آنان سازگار نیست و این نشاندهنده یک ضعف ساختاری جدی در سیستم آموزشی کشور است.
وی در ادامه بیان کرد: یکی دیگر از نکات مهم، مدیریت بودجههای آموزشی است. اگرچه سیستم آموزشی بودجههای قابلتوجهی دریافت میکند، اما به نظر میرسد که این بودجهها بهصورت بهینه مدیریت نمیشوند. اگر این منابع بهدرستی تخصیص داده شوند، بخش عمدهای از مشکلات علمی و آموزشی کشور میتواند برطرف شود، مقام معظم رهبری بارها در دیدار با نخبگان تأکید کردهاند که پس از مرحله استقلال علمی، ما نیازمند یک خیزش علمی جدید هستیم. سوال اینجاست که آیا فضای دانشگاهی و رویکرد پژوهشی کشور به سمتی پیش میرود که این خیزش علمی تحقق یابد؟ با وجود انواع سندها و سیاستهای کلی نظیر سند اسلامی شدن دانشگاهها و اهداف تمدنسازی، باید بررسی کرد که ما تا چه اندازه در این مسیر پیش رفتهایم.
عباسی خاطرنشان کرد: در بسیاری از حوزههای علمی نظیر هوافضا، صنایع موشکی، کشتیرانی، علوم پزشکی، انرژی و زیستمحیطی، پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم و در برخی از این رشتهها جزو برترینهای جهان هستیم. اما متأسفانه، در حوزه علوم انسانی وضعیت بسیار متفاوت است. علوم انسانی در کشور ما همچنان به همان شکل اولیه باقی مانده و هیچ تحولی در آن ایجاد نشده است.
وی در ادامه بیان کرد: دانشجویان علوم انسانی، دانش بهروز و کارآمد دریافت نمیکنند و محتوای آموزشی این رشتهها توانایی پاسخگویی به نیازهای جامعه را ندارد. این مسئله یکی از دلایل اصلی ناکامی دانشجویان علوم انسانی در یافتن اشتغال مناسب است. سرعت تغییر و تحولات علمی و اجتماعی بهقدری بالاست که دانش راکد و ایستا در دانشگاهها نمیتواند پاسخگوی نیازهای روز باشد.
عباسی گفت: در مجموع، برای پیشرفت علمی و ایجاد اشتغال پایدار، باید دروس کاربردی و بومیسازی شده را در دانشگاهها ارائه داد؛ پیوند میان دانشگاه و صنعت را تقویت کرد، در حوزه علوم انسانی تحول اساسی ایجاد کرد و محتوای آموزشی را بهروز کرد و از بودجههای آموزشی بهصورت بهینه استفاده کرد واهداف مطرحشده در اسناد بالادستی مانند سند اسلامی شدن دانشگاهها را بهطور جدی پیگیری کرد، بدون توجه به این مسائل، سیستم آموزشی کشور نمیتواند به نیازهای جامعه پاسخ دهد و دانشجویان همچنان با مشکل اشتغال و عدم تطابق تحصیل با بازار کار مواجه خواهند بود.
عبدالوحید فیاضی، عضو کمیسیون آموزش مجلس گفت: ما نمیتوانیم شرایط امروز کشور را با شرایط سال ۱۳۵۷ و قبل از آن مقایسه کنیم؛ واقعاً قابل مقایسه نیست. اگر نگاه منصفانهای داشته باشیم، تغییرات و تحولات فوقالعادهای در عرصههای مختلف، بهویژه در حوزه علم و آموزش، اتفاق افتاده است.
وی افزود: اگر هر بیننده یا شنوندهای که ناظر بر این اوضاع باشد قضاوت کند، میبیند که کشور ما هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی پیشرفتهای بسیاری داشته است. از ابتدای انقلاب اسلامی تا امروز، جمعیت کشور بیش از ۸۰ میلیون نفرشده و نیازهای جامعه در عرصههای مختلف، از جمله عرصه آموزش، به مراتب بهتر از گذشته پاسخ داده شده است.
عضو کمیسیون آموزش مجلس گفت: در حوزه عدالت آموزشی، اگر وضعیت فعلی را با دوران پیش از انقلاب مقایسه کنیم، میبینیم که امکانات آموزشی در آن زمان محدود بود و عمدتاً به مناطق برخوردار و شهرهای بزرگ اختصاص داشت. شهرنشینی نیز تعریف محدودی داشت و بسیاری از مناطق دورافتاده از امکانات آموزشی محروم بودند. برای مثال، تنها چند دانشگاه مطرح در تهران و کلانشهرها وجود داشت، اما پس از انقلاب اسلامی، این فضا تغییر کرد.
وی درادامه بیان کرد: امروزه در استانها و شهرستانهای مختلف کشور، مراکز آموزشی متعددی برای دانشآموزان و دانشجویان فراهم شده است. بسیاری از دانشجویانی که پیش از انقلاب امکان تحصیل در مناطق خود را نداشتند، اکنون میتوانند در شهرهای محل زندگی خود به تحصیل بپردازند.
عبدالوحید فیاضی در ادامه بیان کرد: یکی از انتقاداتی که مطرح میشود، این است که چرا اینهمه دانشگاه تأسیس شده است؟ پاسخ روشن است: در زمانی که جمعیت دانشجویی ما بهطور چشمگیری افزایش یافته بود، تأسیس دانشگاههای جدید یک ضرورت بود. این اقدام، یکی از نشانههای تحقق عدالت آموزشی بود. البته با کاهش رشد جمعیت در سالهای اخیر، ممکن است نیاز به بازنگری در این روند احساس شود، اما در آن شرایط، این سیاست کاملاً ضروری بود.
وی در ادامه بیان کرد: در حوزه آموزشوپرورش، دستاوردهای قابلتوجهی بهدست آمده است. مثلاً در دوره ابتدایی، نرخ پوشش تحصیلی به حدود ۹۸ درصد رسیده است که در گذشته اینگونه نبود. حتی در مقایسه با آمارهای جهانی و طرحهایی نظیر سند ۲۰۳۰، ایران در این زمینه پیشرفت چشمگیری داشته است این دستاوردها نتیجه قوانینی است که در مجلس شورای اسلامی و بهویژه در کمیسیون آموزش و تحقیقات، طی سالهای مختلف به تصویب رسیدهاند. اما باید پذیرفت که هنوز با اهداف ایدهآل انقلاب اسلامی در زمینه عدالت آموزشی فاصله داریم.
فیاضی در ادامه خاطر نشان کرد: یکی از چالشهای اصلی، ارتباط عدالت آموزشی با شکاف اجتماعی و اقتصادی است. متأسفانه بخش قابلتوجهی از شکافهای موجود در حوزه آموزش ناشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی است. برای مثال، در کنکور، عمدتاً دهکهای بالای جامعه فرصت بیشتری برای موفقیت دارند. این موضوع نشان میدهد که هنوز با معیارهایی که امام خمینی (ره) برای انقلاب اسلامی تعریف کرده بود، فاصله داریم.
وی افزود: با وجود دستاوردهای مهم در حوزه عدالت آموزشی، از جمله گسترش امکانات آموزشی در مناطق محروم، افزایش پوشش تحصیلی و تأسیس دانشگاهها در سراسر کشور، همچنان نیاز به تلاش بیشتری داریم. باید شکافهای موجود را کاهش دهیم و عدالت اجتماعی و آموزشی را بهطور کامل نهادینه کنیم و انقلاب اسلامی، عدالت آموزشی را بهعنوان یکی از اهداف اصلی خود مطرح کرده بود، اما برای تحقق کامل این هدف، باید اقدامات بیشتری در زمینه تخصیص عادلانه منابع، رفع نابرابریهای اقتصادی و تقویت زیرساختهای آموزشی انجام شود.
در ادامه بحث؛ غلامرضا سلیمی معاون آموزشی و پژوهشی ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: بحث ارتباط بین دانشگاه و صنعت و تغییر رویکرد از مدرکگرایی به مهارتآموزی، یکی از چالشهای اساسی نظام آموزشی کشور است که خوشبختانه به آن توجهاتی شده، اما همچنان جای کار بسیاری دارد. بهویژه در شرایط کنونی که ۶۵ درصد دانشجویان ما را دختران تشکیل میدهند و بخش عمدهای از پسران به دلیل عدم احساس سودمندی تحصیلات دانشگاهی، وارد بازار کار میشوند، این چالش اهمیت بیشتری پیدا میکند.
وی افزود: در دهههای گذشته، نظام آموزشی کشور به سمت مدرکگرایی صرف پیش رفته است. نتیجه این رویکرد، تربیت تعداد زیادی فارغالتحصیل دانشگاهی بدون مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار بوده است. این مسئله، هم باعث افزایش آمار بیکاری فارغالتحصیلان شده و هم فشار سنگینی را بر خانوادهها و جامعه تحمیل کرده است، در برخی از شهرکهای صنعتی و کارخانهها، کمبود نیروی کار ساده و تکنسینهای ماهر یکی از مشکلات جدی است، درحالیکه تعداد فارغالتحصیلان مهندسی یا کارشناسی ارشد بسیار زیاد است. این تناقض نشاندهنده عدم تطابق نظام آموزشی با نیازهای واقعی بازار کار است.
سلیمی بیان کرد: دانشگاه ملی مهارت: یکی از اقدامات اخیر، تغییر رویکرد دانشکدههای فنیوحرفهای به دانشگاه ملی مهارت است که هدف آن تربیت نیروی ماهر و حرفهای است و قانون آموزشهای فنیوحرفهای: مجلس یازدهم قانونی تصویب کرده است که به تقویت آموزشهای فنیوحرفهای و رفع کسری بودجه این بخش میپردازد. افزایش ظرفیت آموزشهای مهارتی: مراکزی مانند دانشگاه علمیکاربردی و مراکز آموزش فنیوحرفهای در حال گسترش هستند، اما همچنان فاصله زیادی با استانداردهای جهانی داریم.
وی در ادامه افزود: برای حل این چالش، باید در چند سطح اقدامات اساسی انجام شود و در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، حدود ۵۰ درصد دانشآموزان در رشتههای مهارتی تحصیل میکنند و بهازای هر مهندس، ۶ تا ۸ تکنسین تربیت میشود. اما در کشور ما، بیشتر دانشآموزان به سمت رشتههای نظری هدایت میشوند. این مسئله باعث اشباع بازار کار از فارغالتحصیلان رشتههای نظری و کمبود تکنسینهای ماهر شده است.
معاون آموزشی و پژوهشی ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در حال حاضر، بسیاری از دانشگاهها با مشکل صندلیهای خالی مواجهاند. بهعنوان مثال، دانشگاه پیامنور، دانشگاه علمیکاربردی، و مراکز آموزش فنیوحرفهای ظرفیتهای آموزشی مازادی دارند که میتوانند برای آموزشهای مهارتی و فنیوحرفهای استفاده شوند وایجاد مدارس جوار صنعت که پیشنهاد ایجاد مدارس و هنرستانهای جوار صنعت، بهویژه در کارخانهها و شرکتهای بزرگ، میتواند راهحلی مؤثر باشد. این مدارس، دانشآموزان را از دوران متوسطه برای ورود به بازار کار آماده میکنند و پیوند بین آموزش و صنعت را تقویت میکنند.
وی افزود: افزایش سهم آموزشهای مهارتی در آموزش عالی در حال حاضر، سهم آموزشهای مهارتی در آموزش عالی کشور حدود ۲۰ درصد است، درحالیکه برای رسیدن به استانداردهای جهانی باید به حدود ۵۰ درصد برسد. این تغییر نیازمند برنامهریزی دقیق و همکاری نزدیک بین وزارت علوم، وزارت کار، و مجلس شورای اسلامی است؛ با وجود مشکلات، کشور در برخی حوزهها پیشرفتهای چشمگیری داشته است که رتبه ۱۶ علمی جهان: ایران با وجود تحریمها و محدودیتهای دسترسی به منابع علمی، موفق به کسب این رتبه شده است و ۱۰ هزار شرکت دانشبنیان این شرکتها، بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی را جذب کردهاند و در حوزههایی مانند نانو فناوری و صادرات غیرنفتی نقش مؤثری ایفا میکنند، پارکهای علم و فناوری: این پارکها بستری مناسب برای ارتباط دانشجویان و فارغالتحصیلان با صنعت فراهم کردهاند.
سلیمی بیان کرد: برای رفع چالشهای موجود، باید ارتباط مؤثری بین دانشگاه و صنعت ایجاد شود. این ارتباط میتواند از افزایش مهارتآموزی در دانشگاهها، تقویت مدارس جوار صنعت، و اصلاح هدایت تحصیلی در مدارس آغاز شود و مجلس شورای اسلامی، وزارت علوم، و وزارت کار نقش مهمی در تحقق این اهداف دارند و میتوانند با سیاستگذاری صحیح، نظام آموزشی کشور را از مدرکگرایی صرف به سمت مهارتآموزی هدایت کنند. این تحول، نهتنها به کاهش بیکاری فارغالتحصیلان کمک میکند، بلکه شکاف طبقاتی و اقتصادی را نیز کاهش خواهد داد. این ستاد یکی از پنج ستاد فعال در شورای عالی انقلاب فرهنگی است که در کنار چهار ستاد دیگر، شامل ستاد فرهنگی اجتماعی، زنان و خانواده، تعلیم و تربیت، و ستاد سلامت فعالیت میکند. ستاد علم و فناوری در حال تدوین آییننامهای جدید است و اخیراً مصوبهای از شورای عالی انقلاب فرهنگی در این راستا گرفته شده است.
وی تصریح کرد: ستاد علم و فناوری بهعنوان قرارگاه فناوری نقشه جامع علمی کشور از سال ۱۳۸۹ با هدف ارائه الگوی حکمرانی فناوری شکل گرفت و تاکنون ۲۲۳ جلسه شورای راهبری اجرای این نقشه برگزار شده است. این شورا در راستای اجرای اسناد و سیاستهای مختلف، از جمله سند ملی هوش مصنوعی و امنیت غذایی، سیاستگذاری کرده است، نقشه علمی کشور در حال بازنگری است تا متناسب با تحولات جهانی و نیازهای جدید بهروز شود. این بازنگری باید بهگونهای باشد که کشور بتواند با رقبا و شرکای خود در زمینه پیشرفت علمی به رقابت بپردازد و برای پیشبرد این هدف باید نقشه پویا و کارآمدی داشته باشیم.
سلیمی همچنین به دستاوردهای انقلاب اسلامی در زمینه علم و فناوری اشاره کرد و یادآور شد: پیش از انقلاب، تمرکز آموزش عالی در تهران بود، اما اکنون آموزش عالی بهطور عادلانه در سراسر کشور توزیع شده است و تعداد دانشگاهها و دانشجویان بهطور چشمگیری افزایش یافته است. در حوزههای مختلف علمی و فناوری، از جمله پزشکی، کشور به خودکفایی رسیده است و اکنون ایران یکی از قطبهای گردشگری سلامت در منطقه است.
وی افزود:، اما این پیشرفتها نباید باعث توقف شود. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب تأکید کردند که باید به یک خیزش جدید علمی دست یابیم و جهاد علمی باید ادامه یابد. برای رسیدن به اقتدار و قدرت ملی باید بهطور مؤثر از علم و فناوری استفاده کنیم و اقتصاد دانشبنیان را توسعه دهیم.
در بخش دیگری از سخنان وی به اهمیت توسعه کیفی علم و فناوری اشاره کرد و گفت: این توسعه کمی که در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم باید به سمت تولید علم نافع و تجاریسازی فناوری هدایت شود. همچنین، در حوزه آموزش، شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستهای ماموریتگرایی دانشگاهها را دنبال کرده است و در حال برنامهریزی برای توسعه بیشتر در این زمینه است.
سلیمی با اشاره به نقش زنان در جامعه، گفت: انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی یک بازگشت به خویشتن ملت ایران بود و یکی از مهمترین اهداف آن، تحقق عدالت اجتماعی بود. وی اظهار کرد که یکی از مسائلی که باید به آن پرداخته شود، جایگاه زنان و خانواده در جامعه است. بازنگری در سیاستهای غربی در زمینه زنان و خانواده تأکید کرد و افزود که باید برای تعادل بین زندگی کاری و خانوادگی و حمایت از بنیان خانواده در ایران برنامهریزیهای دقیقی انجام شود.
سلیمی در سخنان خود به مسأله هدایت تحصیلی و چالشهای موجود در انتخاب رشتهها برای دانشآموزان و دانشجویان اشاره کرد و گفت: در برخی رشتههای مهندسی، ممکن است ویژگیهای فیزیکی و روحی زنان با آن رشتهها سازگار نباشد، اما در رشتههای دیگری مانند پزشکی، پرستاری و علوم انسانی، زنان فعالیتهای بسیار برجستهای داشتهاند و در این حوزهها در سطح جهانی رقابت میکنیم.
وی تأکید کرد که هدایت تحصیلی باید متناسب با استعدادهای جسمی، روحی و روانی افراد باشد و هر فرد باید در زمینهای تحصیل کند که تواناییهایش به بهترین نحو به کار گرفته شود. همچنین به تبعات توجه نکردن به این نکات اشاره کرد و افزود: در صورت عدم توجه به این اصول، ممکن است به ضرر خود زنان نیز تمام شود.
سلیمی سپس به برخی از اقدامات مثبت در نظام آموزشی کشور پرداخت و گفت: یکی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی که اخیراً اجرایی شده، باعث افزایش پذیرش دانشجویان از دهکهای پایین در مقطع دانشگاهی شده است. این تغییرات به نفع عدالت آموزشی است و باید ادامه یابد.
وی در ادامه به اهمیت توجه به ظرفیتهای علمی کشور و توجه به دانشبنیانها اشاره کرد و گفت: مهم است که مسئولان به حوزههای علمی و فناوری توجه بیشتری داشته باشند. شرکتهای دانشبنیان و پارکهای علم و فناوری نه تنها برای دانشجویان رشتههای فنی، بلکه برای دانشجویان علوم انسانی نیز فرصتهایی ایجاد کردهاند.
سلیمی در بخشی از سخنان خود به مشکلات موجود در سیستم آموزش عالی اشاره کرد و گفت: فضای برخی رشتههای مهندسی بسیار سخت و خشک است و دانشجویان در این رشتهها ممکن است بهنوعی به رباتهایی تبدیل شوند که تنها معادلات ریاضی را حل میکنند. اما در کنار این رشتهها، توجه به علوم انسانی میتواند به دانشجویان کمک کند تا دیدگاههای گستردهتری پیدا کنند
وی افزود: باید بررسی عمیقی در دروس آموزشی انجام شود تا بسیاری از دروس غیرکاربردی و غیر مفید تغییر یابند و فضای آموزشی به سمت کارآمدتر شدن حرکت کند.
در پایان، سلیمی به مسئله مهاجرت معکوس و تاثیر آن بر پیشرفت علمی کشور پرداخت و گفت: مهاجرت نخبگان به خارج از کشور یک چالش است، اما در سالهای اخیر شاهد مهاجرت معکوس نخبگان ایرانی بودهایم. سامانه 'کانکت' که توسط معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری ایجاد شده، بستری برای ارتباط نخبگان ایرانی مقیم خارج از کشور با مراکز علمی ایران فراهم کرده است. تاکنون حدود ۱۰ هزار نفر از نخبگان ایرانی در خارج از کشور ابراز علاقه کردهاند که با ایران همکاری کنند که در این میان، ۳ هزار نفر به کشور بازگشتهاند و در شرکتهای دانشبنیان و دانشگاهها مشغول به کار هستند. این روند را نشانهای از رشد علمی و فناوری در کشور دانست و ابراز امیدواری کرد که این روند ادامه یابد و باعث تحول در حوزههای مختلف علمی شود.