
چه اصراری است لیگ حرفهای داشته باشیم؟
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجو، در شرایطی که کشور با مشکلات عدیدهای در زمینه زیرساخت، انرژی، حملونقل، و مدیریت منابع مواجه است، اصرار بر حفظ ساختار به ظاهر حرفهای لیگ برتر فوتبال ایران، پرسشهای جدی و اساسی را بهوجود میآورد. آیا لیگ ما واقعاً «حرفهای» است یا فقط نام آن را حرفهای میگذاریم؟
نبود زیرساختهای ورزشی پایه
در یک لیگ حرفهای، بدیهیترین پیشنیاز، ورزشگاه اختصاصی برای تیمهاست. در حالی که امروز، تنها تیم فولاد خوزستان از زمین اختصاصی برخوردار است و ورزشگاههایی مانند یادگار امام تبریز و نقشجهان اصفهان نیز با شرایطی خاص در اختیار باشگاههای تراکتور و سپاهان قرار دارند، بسیاری از تیمها حتی یک زمین تمرینی ثابت و مناسب ندارند.
نمونههای واضح آن، تیمهای استقلال خوزستان، چادرملو اردکان و فجرسپاسی شیراز هستند که نهتنها ورزشگاه خانگی مجهز ندارند، بلکه برای انجام مسابقات خود باید به تهران سفر کنند؛ شهری که خود با بحران انرژی، آب و برق دستوپنجه نرم میکند.
انتقال بازیها به تهران؛ فشاری بر دوش پایتخت
تهران در حال حاضر با بحران کمبود برق، قطعی آب و هوای آلوده مواجه است. با این حال، بازیهای لیگ برتر به دلیل نبود امکانات در سایر شهرها، در ورزشگاههای تهران برگزار میشود؛ این یعنی:
افزایش بار ترافیکی
افزایش مصرف برق با روشن بودن مداوم پروژکتورهای استادیوم
تحمیل فشار مضاعف به زیرساختهای شهری پایتخت
در چنین شرایطی، آیا برنامهریزان ورزشی و مسئولان فدراسیون به اثرات جانبی چنین تصمیماتی اندیشیدهاند؟ آیا هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی آن محاسبه شده است؟
خطرات جانبی؛ از جاده تا جایگاه تماشاگر
هنگامی که تیمهایی مانند چادرملو و استقلال خوزستان برای بازیهای بهاصطلاح خانگی خود به تهران سفر میکنند، دهها هزار تماشاگر نیز همراه آنها میشوند. تماشاگرانی که با خودروهای شخصی، اتوبوسها و وسایل نقلیه عمومی وارد جادهها میشوند. این جابهجاییهای گسترده:
خطرات جادهای و تصادفات احتمالی را افزایش میدهد
هزینههای بالای حملونقل و اقامت را به هواداران تحمیل میکند
امنیت عمومی و مدیریت جمعیت را برای شهر مقصد، دشوار میسازد
آیا برای این حجم از سفرهای گروهی، تمهیداتی در نظر گرفته شده است؟ قطعاً خیر.
لیگ حرفهای یا نامی صرفاً فانتزی؟
لیگ حرفهای، صرفاً به معنای ثبت رسمی تیمها در فدراسیون نیست؛ بلکه حرفهای بودن یعنی:
برخورداری از زیرساخت اختصاصی
استقلال مالی باشگاهها
نظاممند بودن نقل و انتقالات
استفاده از سیستم VAR و داوری استاندارد
برنامهریزی منسجم برای زمان و مکان بازیها
با توجه به شرایط فعلی، لیگ ما نه زمین اختصاصی دارد، نه درآمدزایی واقعی، نه نظم اجرایی. سؤال اینجاست: اصرار بر ادامه چنین ساختاری چه توجیهی دارد؟
ضرورت بازنگری در ساختار لیگ
تا زمانی که ورزشگاه اختصاصی برای تیمها فراهم نشده، شرایط آب و برق کشور به تعادل نرسیده و استانداردهای اولیه حرفهایگری رعایت نمیشود، اصرار بر برگزاری لیگ به سبک حرفهای، بیشتر شبیه نمایشی فرمالیته و هزینهزا خواهد بود تا رقابتی اصولی و سازنده.
مردم، هواداران، بازیکنان و حتی منابع ملی، قربانی این تصمیمات بیبرنامه میشوند. وقت آن رسیده که به جای اصرار بر “ظاهر حرفهای”، برای ساخت “واقعیت حرفهای” برنامهریزی شود.
انتهای پیام/