کد خبر:۱۶۵۲۱۲
سلسله نشست‌هاي روايت عهد- نقدي بر نبرد نيچه و مسيحيت-1

رائفي‌پور: «پروتستانیسم» اشغال فلسطين را مقدمه ظهور مسيح مي‌داند / جریان شیطان‌پرستی نوین از دل مسیحیت بيرون آمده است

يك كارشناس حوزه دشمن‌شناسي گفت: يهود با نفوذ در مسيحيت و شاخه‌ای از پروتستانیسم را بوجود آورد که وظیفه خود می‌دانست یهودیان را در فلسطین گردآوری کند تا زمینه برای ظهور مسیح آماده شود.
به گزارش خبرنگار دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، علي اكبر رائفي‌پور در چهارمين جلسه از سلسله نشست‌هاي روايت عهد به بررسي انحراف مسيحيت و آراء نيچه در مورد آن پرداخت.

رائفي‌پور تاريخ تولد مسيح را مهرماه دانست و گفت: حضرت مسیح بنا بر نگاه انجیل مهر ماه و یا قبل از آن متولد شده است، اما یهودیت فریسی که دست به تحریف انجیل زده 25 دسامبر را زادروز مسیح می‌داند.

وي به اسطوره هروس اشاره كرد و افزود: اسطوره هروس مسیحیان با تولد مسیح از بین رفت، پس آنان سعی کردند از مسیح هروسی دیگر بسازند. هروس همزمان با زادروز خدای خورشید متولد می‌شد؛ یعنی اندکی بعد از شب یلدا که روزها رو به طولانی‌تر شدن می‌رفتند.

تعصب قومي يهود باعث مبارزه آنان با پيامبر اسلام شد

اين كارشناس دشمن‌شناسي ضمن تشريح برخورد يهوديان با حضرت مسيح يادآور شد: یهود اعتقاد داشت قوم برگزیده خداست و پیامبر از میان آنان ظهور می‌کند، با اين وجود، وقتي مسیح که از نسل داوود بود در میان آنان متولد شد و به بزرگان یهود امر کرد از زنا و ربا دوری کنند، او را طرد کردند.

وي افزود: يهوديان در زمان اسلام هم عقیده داشتند پیامبر باید از نسل آنان باشد، ولی هنگامی که متوجه شدند پیامبر از نسل بنی‌اسماعیل است به مبارزه با او برخاستند.

رائفي‌پور به جريان نفوذ يهود در مسيحيت اشاره كرد و گفت: در قرآن معجزاتی برای حضرت مسیح ذکر شده که در انجیل نیامده است؛ چرا که انجیل بعد از عروج مسیح نگاشته شده و نمی‌تواند بیانگر تمام حقیقت او باشد، در واقع جریان یهود در مسیحیت نفوذ کرد و آن را واژگون ساخت.

اين كارشناس دشمن‌شناسي با بيان مسئله جانشيني مسيح ادامه داد: قرار بود بعد از حضرت عیسی پطروس جانشین وی باشد، اما پولس به میدان آمد و موفق شد خود را تثبیت کند.

مسيحيت فعلي در نتيجه تحريفات شكل گرفت

وي با تاكيد بر چگونگي شكل‌گيري مسيحيت فعلي افزود: پولس تفاسیر خود را آورد و از التقاط آن تفاسير با تفکرات اروپای آن زمان، دین بسیار عجیبی شکل گرفت، از سوي ديگر کلیسا نیز به جای رجوع به عقل و اصل دین به این تحریفات دامن زد.

رائفي‌پور شكل‌گيري مذهب پروتستان را نتيجه تنفر از مسيحيت دانست و تصريح كرد: جریان کاتولیک به این روند چنان محکم ادامه می‌دهد که از دل مسیحیت تنفر از مسیحیت بوجود می‌آید و جریان پروتستانیسم شکل می‌گیرد، هرچند هیچ‌کدام را نمی‌توان دین حضرت مسیح دانست؛ زيرا کاتولیك دین پولس و پروتستان دین مارتین لوتر است.

تحریف‌گران یهودی و لیبرال دموکراسی، از بين برندگان مسيحيت اصيل

اين كارشناس دشمن‌شناسي با اشاره به اينكه مسیحیت در اروپا نماد دین بود و هنگامی که علیه مسیحیت شوریدند اصل دین ضربه خورد ادامه داد: با دیدن چند تحریف تمام دین را کوبیدند و پنداشتند مسیحیت تمام دین مي باشد، اين در صورتي است كه این ماجرا دو سر دارد؛ تحریف‌گران یهودی و لیبرال دموکراسی كه بر پیکر نیمه‌جان مسیحیت تاختند.

وي وارد كردن تحريفات در دين را سرآغاز از بين بردن دين عنوان كرد و گفت: سیستم یهود معمولاً اینگونه است که یک‌بار با وارد کردند تحریفات يك دین را می‌کوبد و بار دوم با استفاده از همان تحریفات دین را بی‌ارزش جلوه می‌دهد و سپس ضربه نهایی را وارد مي‌كند.

شيطان‌پرستي نوين از دل مسيحيت بوجود آمد

اين استاد دشمن‌شناسي با تاكيد بر اينكه جریان شیطان‌پرستی نوین از دل همین مسیحیت و تنفر از آن بوجود آمد، خاطرنشان كرد: شعار یکی از خوانندگان مشهور آنها اين است كه «من ظاهر خود را چنان باطن مومنان مسیحی درست می‌کنم.»

رائفي پور افزود: جنبش‌هایی از یهود که قائل به پاکسازی نژادی هستند، گناه را اشاعه می‌دهند؛ زیرا هیچ قوم دیگری غير از خود را شایسته پرستش خدا نمي‌دانند.

يهوديان مؤسس مذهب پروتستان بودند

وي با بيان اين مطلب كه یهود به خاطر قلت جمعيت نمی‌توانست از طريق نظامی به مقابله برخیزد، تصريح كرد: يهود به دليل كمي جمعيت خود در مسیحیت نفوذ کرد و شاخه‌ای از پروتستانیسم را بوجود آورد که بسیار بنیادگرا بود و وظیفه خود می‌دانست یهودیان را در فلسطین گردآوری کند تا زمینه برای ظهور مسیح آماده شود.

اين كارشناس دشمن‌شناسي افزود: با این کار دو راه باقی ماند؛ مسیحیان یا کاتولیك بودند که با تحریفات صورت گرفته به راحتی به يهوديان می‌تاختند یا پروتستان بودند که خود شاخه‌ای از یهود است.

نيچه، انديشمندي كه قائل به تباهي خدا بود

رائفي پور نيچه را يكي از اندیشمندان غربی خواند و گفت: نيچه پدري کشیش داشت و در خانواده‌اي کاملا مذهبی رشد کرده بود.

وي با بيان انديشه‌هاي نيچه گفت: نيچه در بخش 25 كتاب حكمت شادان انديشه‌هاي خود را چنين بيان مي‌كند كه «آیا داستان دیوانه‌ای را نشنیده‌اید که با چراغ در روز روشن به دنبال خدا می‌گشت و پیوسته بانگ برمی‌آورد كه خدا را می‌جویم كه این کار بسیاری را به خنده واداشت. یکی پرسید مگر خدا گمشده؟ دیگری پرسید مگر خدا بچه يا آواره است؟ و غریو خنده و شادی همه جا را گرفت. او به میان جماعت پرید و گفت: من خود می‌گویم خدا کجاست، من و شما یعنی ما او را کشتیم، همه ما قاتل اوییم، اما چگونه چنین کردیم؟ آیا تباهی خدایان را درک نمی‌کنید؟ آری خدا نیز تباه می‌شود، ما او را کشتیم، حال چگونه خود را تسلی دهیم؟»

رائفي‌پور گفت: آن‌زمان در اروپا آنارشیست محض حاکم بوده است، باید دید آیا ایراداتی که نيچه طرح می‌کند به اصل دین برمی‌گردد یا به مسیحیت؟

اين كارشناس دشمن‌شناسي به بيان فراز ديگري از انديشه‌هاي نيچه پرداخت و گفت: به عقيده نيچه «نباید مسیحیت را با زیور آراست و از پلیدی‌های آن کاست؛ زیرا تمام غرایز انسان را تارانده و تنها و تنها بدی را به جا گذاشته است و این‌چنین انسان نیرومند را تبدیل به انسان پست ساخته است.»

وي با اشاره به اينكه در مسیحیت غریزه شیطانی دانسته می‌شد، اضافه كرد: در مسيحيت اصل بر ازدواج نکردن بود، حتی در صورت ازدواج طلاق وجود نداشت، مگر آنکه یک طرف غیرمسیحی و یا زناکار بود.

رائفي پور به بازخواني بخش ديگري از انديشه‌هاي نيچه پرداخت و گفت: نيچه معتقد است كه «مسیحیت از تمامی ضعیفانو فرومایگان و ناتوانان جانبداری کرده و خرد تمامی سرشت‌های قدرتمند را به تباهی کشانده و به انسان آموخته است بالاترین ارزش های انسانی را تباهی و گمراهی بپندارد. فلاکت‌بارترین نمونه آن پاسکال است که گمان می‌کند خرد خود را بر اثر گناه موروثی از دست داده است.»

اين كارشناس دشمن‌شناسي با تاكيد بر اينكه مسيحيت انسان را ذاتاً گناهكار مي‌داند، افزود: گناه ازلی در نگاه مسیحیان همان خوردن از میوه ممنوعه علم است که تا ابد بر دوش تمام آدمیان قرار دارد؛ به طوري كه حتی نوزاد در بدو تولد گناهکار است.

نيچه مسيحيت را دين ترحم مي‌داند

رائفي‌پور بيان انديشه‌هاي نيچه را چنين ادامه داد كه: «من هر چه از بند اخلاق رهاست را در نظر دارم، من تباهی را آنجا حس کردم که تا کنون بشر آن امور را سرچشمه فضیلت دانسته. من تباهی را درک كرده و ادعا می‌کنم تمام ارزش هایی که مطلوب آمال بشر است به نهایت فاسد است.»

وي ضمن تاكيد بر اينكه نیچه از این چند تحریف نتیجه کلی می‌گیرد و اخلاق را ذاتا ناپسند می‌داند با نقل قول از نيچه گفت: «مسیحیت را دین ترحم می‌دانم، ترحم در تضاد با تحریکات قدرت‌بخش زندگی قرار دارد، با هر ترحمی قدرتی از دست می‌رود و با هر ترحم دیگری این روند شدت و فزونی می‌يابد و باعث رنج در زندگی می‌شود.»
 
ادامه دارد... 
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار