مناظرات مکتوب – دیدگاههای رحیمپور ازغدی و بازرگان؛ 9
کد خبر:۱۷۰۸۵۴
مناظرات مکتوب - دیدگاههای رحیمپور ازغدی و بازرگان - 10
استفاده از اسلام براي پيشبرد اهداف اجتماعي/نگاه ابزارگرايانه به اسلام از غرب ريشه ميگيرد
مهندس بازرگان استفاده از اسلام را ابزاري براي پيشبرد منافع دنيوي ميداند در صورتي كه رحيمپور ازغدي معتقد است ...
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ مهندس بازرگان در سالهاي آخر عمر مسيري برخلاف مسير دهههاي گذشته زندگي خويش طي كرد. وي حدود دوسال پيش از فوت، طي يك سخنراني در انجمن اسلامي مهندسين تهران در اول بهمن سال 71 تحت عنوان «آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء» رويكرد جديد خود را مطرح ميسازد.
در اين مقاله بازرگان اشكالاتي را به ولايت فقيه و حكومت اسلامي وارد مي كند. روح كلي مقاله اين است كه دين فقط براي طرح مسئله خدا و آخرت آمده و هيچ ادعاي ديگري از جمله در باب حكومت ندارد كه استاد حسن رحیم پور ازغدی انتقادات خود به این مطالب را بیان کرده است.
رابطه بعثت و ايدئولوژي
بازرگان: تجربه پيروزيهاي معجزهآساي صدر اسلام و جنبشهاي حق يا باطل تحت لواي ايمان و ايدئولوژي در حافظه هر مسلمان حضور داشت، يكي از برنامههاي جشن بعثت كه در زندان شاه در سالهاي 40 تا 42 ايراد شد و به صورت كتاب درآمد عنوانش را بعثت و ايدئولوژي گذارده بودم كه مورد استقبال قرار گرفت و موجب تحركهايي گرديد.
هدف از تاليف آن كتاب نشان دادن اين مطلب بود كه از اصول و احكام اسلام ميتوان به سهولت، ايدئولوژي استخراج كرد و آييني يا مكتبي براي مبارزان خودمان عليه استبداد و استيلاي خارجي ارائه كرد. در آن كتاب و به اين منظور، يك ايدئولوژي و جهانبيني اجمالي براي خودمان عليه استبداد داخلي و استيلاي خارجي و همچنين برنامههاي دولت اسلامي تنظيم گرديد.
با جوش و خروشي كه در جوانان ما در سالهاي بعد از كودتاي 28 مرداد به وجود آمده و روح مبارزه عليه نظام و سياستهاي حاكم، سراسر مملكت را فرا گرفته بود، احتياج و استقبال از يك حركت ديني محسوس و شديد شده بود.
چنين عنوان ميشد كه ايراني (و شايد شرقيها) برخلاف اروپاييها كمتر حاضرند به خاطر انديشهها و ارزشهاي غيرديني مانند شاه، ميهن، دانش، انسانيت، آزادي و غيره قبول خرج و خطر و قيام مخلصانه نمايند، ولي تاريخ نشان داده است كه در راه عقيده و ايمان، ولو باطل و موهوم، به خاطر ثواب آخرت يا عشق به شهادت و شخصيتهاي مقدس محبوب، از مال و جان خود مايه ميگذارند.
به اين ترتيب، بعد از اشغال ايران به دست متفقين و فرار رضاشاه كه نسيم ناخواسته يا ناساختهاي از آزادي در كشورمان وزيدن گرفت و به دنبال حزب توده، يك عده احزاب ملي و گروههاي مذهبي به وجود آمد.
استفاده از اسلام به عنوان يك مكتب پس از ملي شدن صنعت نفت
مبارزه مد روز شده بود و با موفقيت چشمگير ملي شدن نفت و سركوبي آن با كودتاي انگليسي – آمريكايي، زاهدي- شاه استمداد يا استفاده از اسلام به عنوان يك مكتب مبارز جاي وسيعي در اذهان و افكار اكثريت مردم پيدا كرده بود.
رو آوردن به دين و قرآن و فرهنگ اسلامي از ناحيه روشنفكران و جوانان، اگر چه خالي از اخلاص و قصد قربت نبود، اما توجه و توسلي بيشتر براي تجهيز و توفيق ملت در مبارزات ضداستبدادي و ضد استيلاي خارجي، در برابر يا در كنار مبارزات ضد استعماري و ضد امپرياليستي تودهايها بود.
توجه فوقالعادهاي كه در آن سالها (و هنوز) به مرحوم دكتر شريعتي از ناحيه كليه قشرهاي جوان مملكت به عمل ميآمد و تيراژ بيسابقه كتابهاي او اگر چه مديون شخصيت و استعداد و نبوغ و نيروي جاذبه كلام و روشهايش بود، ولي نقش عمده را همان پاسخگويي به مسائل اجتماعي و مبارزه از طريق اسلام داشت و ايدئولوژي و جهانبيني كه از تركيب ديالكتيك و اسلام، طراحي كرده بود.
چنين استنباط و انتظار از دين و استقبال جوانان از اسلام و قرآن، براي روحانيت شيعه ايران نيز موفقيت و موهبتي محسوب شده و به طور ضمني تشويق و دعوتي بود از روحانيت براي ورود به صحنه سياست و احياي موقعيتهاي از دست رفته گذشته؛ ضمن آنكه تاييد و تقويتي از صفوف مبارزان ملي و مذهبي و حتي چپيها براي رسيدن به اهداف مربوط به عمل ميآمد.
پيوند دين و دنيا با شعار ادغام دين و سياست
چه فرصتي بهتر از اين، براي صنف ريشهدار روحانيت كه با زنده كردن شعار ادغام دين و سياست درصدد تسجيل رهبري و حاكميت خود برآيد! در هر حال پيوند مبارك و ميموني ميان دين و دنيا با شادي و خشنودي همگان منعقد گرديد و نتيجه آن پيروزي درخشان انقلاب اسلامي ايران شد.
جا دارد ببينيم كه منشا طبيعي و انساني طرز تفكر دين براي جامعه يا دين براي دنياي بهتر چيست و بعد با مراجعه به خود قرآن و مخصوصا به آيات بعثت و رسالت انبياء كه ارتباط مستقيم با مسئله دارد، عمل پيامبران و ماموريت الهي آنان را بررسي نماييم كه آيا اديان الهي صرفا براي تامين و ترميم و تعالي امور دنيايي انسانها بوده است.
بايد ديد اديان نظر به دنيا و آخرت، هر دو را داشتهاند و شامل و جوابگوي همه مسائل و مشكلات دنيا هستند، يا آنكه انبياء صرفا به خاطر خدا و آخرت ما فرستاده شدهاند كه در اين صورت اديان الهي چه اثري روي دنياي ما داشته و دارند؟
ميدانيم كه بشر ذاتا خودبين و نزديكنگر بوده و فطرتا خودخواه و استثمارگر است. آدمي به دريا و به ابر و آسمان هم كه نگاه مي كند به قصد حظ بردن يا سود بردن از آنها است. حتي علم و معنويات را هم اگر چه ارج مينهد، ولي تمام حواس و تلاشش بر اين است كه آنها را افزار تحصيل و تسهيل و وسيله براي تصرف و تسلط بر دنيا قرار دهد.
به طوري كه ميدانيم و قرآن از زمان ابراهيم و موسي تا خاتمانبياء انسانها را از چسبيدن به زندگي دنيا و نزديكنگري ملامت مينمايد، دليل دومي به دست ما ميدهد كه طرز تفكر دين براي دنيا و بياعتقادي يا بياعتنايي او به آخرت و به حيات جاودان حقايق را بهتر درك نماييم.
براي چنين موجودي كاملا طبيعي است كه به خدا و دين، هم از دريچه استفاده شخصي و احتياجات نوعي دنيا نگاه كند و چنين تصور كند كه منظور خدا از بعثت انبياء و انزال كتب راهنمايي و تدوين آيييننامه و دستورالعمل يا نصيحت و دلالت براي اداره و بهبود دنياي بشر است.
چنين توقع و برخورد با خدا و دين، درست عكس دعاهاي معتبر منسوب به پيامبر و ائمه اطهار است. مثلا در دعاي كميل، صباح، عرفات سيدالشهدا و در سراسر صحيفه سجاديه، امامان ما به جاي ناله، شكوه از گرفتاريهاي شخصي و توقع و طلبكاري از خدا، دعاهاي خود را با توجه و تسبيح خدا و تشكر از نعمتهايي كه به خلايق و از جمله به ما عطا فرموده است آغاز مينمايند.
پيامبر و ائمه اطهار پس از يك سلسله اعتراف به خطا و عذرخواهي از تقصيرها و تقاضاي بخشش و تعهد جبران و توبه، آنچه درخواست مينمايند معاف شدن از عذاب آخرت و مورد عنايت و مرحمت خداوند كريم قرار گرفتن و توفيق عبادت و خدمت يافتن است.
گاهگاه خواستهها و تقاضاهاي شخصي و مشروع زندگي همراه با دعاهاي ائمه ميآيد، ولي به ندرت و غالبا در قالب جمعي و رفع گرفتاريهاي عمومي يا سلامت و سعادت اخروي.
اتفاقا قرآن دعا و درخواستهايي را كه اشخاص با تضرع و الحاح و اخلاص تمام در گرفتاريهاي شديد زندگي (مثلا كشتي در حال غرق شدن) به درگاه خدا مينمايند، ولي پس از نجات و رهايي او را فراموش كرده و سلامت و خوشيهاي خود را از جاي ديگر مي شمارند، ملامت كرده و از مقوله شرك و كفر ميداند. دعا و درخواستهايي كه هدف آنها به جاي خدا خود شخص باشد.
رحيمپور: يك اشكال مهم كه بر اين ديدگاه، وارد ميشود، اين است كه ايشان به اسلام به عنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف اجتماعي نگاه ميكند، هم در نظرات گذشته هم در نظرات فعلي ايشان كه مستلزم انكار عقايد قبلي است، اين نگرش به چشم ميخورد.
در باور ما هر دو دسته عقايدشان نادرست است، هم اين كه اسلام را به عنوان مد روز براي استفاده سياسي و انفعالي در برابر مكاتب غيرديني به زور وارد صحنه سياست و حكومت و اجتماع كنيم و هم اين كه بگوييم انبياء هيچ نياوردند جز اين كه به ما خبر بدهند كه خدايي هست و بهشت و جهنمي وجود دارد.
نگاه ابزارانگارانه و پراگماتيستي بازرگان به اسلام
ايشان سياسي - حكومتي دانستن اسلام در دهههاي گذشته را مستند به آن ميكنند كه مبارزه، مد روز بوده است و دوستان ايشان گمان ميكردهاند كه اين طرز فكر، فايدهاي براي كشور داشته و احكام اسلام، گرفتاريها و عقب ماندگيها را جبران مينمايد و سپس تصريح ميكند كه اين گمان، از اساس، خطا بوده است اين به يك معني اعتراف جالبي است.
ابتدا چون مبارزه، مد روز بود و به گمان فايده داشتن، اسلام را سياسي معرفي كردن و بعثت را با ايدئولوژي گره زدن و سپس باز هم براساس فايده گرايي، دين را جدا از سياست و حكومت دانستن.
اين نگاه به دين، نگاهي است كه در مباحث كلامي متأخر مسيحي در غرب رايج شد و از آن جا به جهان اسلام سرريز كرد و آن اين بود كه با دين يك برخورد ابزارانگارانه و پراگماتيستي صورت گرفت.
در اين نگاه دين مستقلاً هدف را روشن نميكند و تامين احكام دين و رسيدن به عقايد ديني و تخلق به اخلاق ديني هدف نيست، بلكه ابزاري است براي تامين منافع مادي و اجتماعي، بدينسان ممكن است در دورهاي استفاده از آن به نظر درست آيد، كه از آن استفاده ميشود.
حال كه دانش بشري به سطح بالايي رسيده، استفاده از دين، درست نيست، پس آن را بايد كنار نهاد. اين يعني مشرب اين دوستان در باب تلفيق دين و سياست، از همان ابتدا معطوف به فايده و نه حقانيت بوده است؟!
پراگماتيسم و ابزارانگاري در مواجهه با دين مگر چيزي جز اين است؟ اين نگاه پراگماتيستي به دين چه در اعتقادات پيشين ايشان و چه در اعتقادات جديدشان نادرست است و به اعتقاد نگارنده، اين ديدگاه متأخر آقايان نيز پراگماتيستي است، هر چند شيوه آن دگرگون شده است.
ادامه دارد...
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.