کد خبر:۱۷۶۱۳۷
سلسله جلسات تاريخ اسلام -13؛ بخش اول

رجبي دواني مطرح کرد: صلح حديبيه و آغاز جهانی شدن اسلام

عضو هيئت علمي دانشگاه امام حسين(ع) گفت: بعد ار صلح حديبيه، وقتي خيال پيامبر از مهمترين دشمن اسلام راحت شد، فرصت براي دعوت جهان به اسلام مهيا شد و ايشان مکاتباتي با پادشاهان کشورهاي مختلف انجام دادند.
به گزارش خبرنگار دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، دکتر محمدحسين رجبي‌دواني در جلسه سيزدهم از سلسله جلسات کارگاه آموزشي - تحليلي تاريخ اسلام كه به همت موسسه «صهباي بصيرت» در فرهنگسراي ارسباران برگزار شد، به بررسي حوادث صلح حديبيه و فتح مكه توسط پيامبر(ص) پرداخت.

يکي ديگر از مواجهات اسلام با مشرکين در صلح حديبيه است، صلح حديبيه نقطه عطفي در تاريخ اسلام به شمار مي‌رود.

حركت پيامبر(ص) براي زيارت خانه خدا سرمنشأ صلح حديبيه شد

در سال ششم هجرت، يک سال پس از جنگ خندق، پيامبر(ص) تصميم گرفتند براي زيارت خانه خدا به مکه بروند. بنا بر برخي نقل‌ها 700 نفر با پيامبر همراه شدند تا براي زيارت خانه خدا حرکت کنند.

پيامبر (ص) براي آن‌که حساسيت مشرکين برانگيخته نشود به مسلمين دستور دادند تا با خود سلاح‌هاي تدافعي را که در غالب سفرها به همراه مي‌برند‌ برندارند، آن‌ها با خود شترهايي براي قرباني کردن نيز آورده بودند.

هنگامي که به حديبيه رسيدند،‌ مشرکين راه را بستند. پيامبر به مسلمانان دستور دادند تا شترها را رها کنند تا مشركين بدانند که مسلمانان قصد جنگ ندارند و براي زيارت و قرباني کردن آمده‌اند.

قريش رئيس گروه احابيش را كه هم پيمان آنها بودند براي تحقيق فرستادند، او هم وقتي شترها و کاروان مسلمانان را ديد فهميد که اين‌ها براي جنگ نيامده‌اند و قصدشان زيارت است، اما قريش حرف او را هم نپذيرفت.

پيامبر تصميم گرفتند يکي از يارانشان را براي مذاکره نزد آن‌ها بفرستند و به آنان بگويند که قصدشان چيست. عمربن‌خطاب را براي اين کار برگزيدند، اما عمر نپذيرفت و گفت: من کسي را در مکه ندارم و ممکن است قريش مرا بکشد.

پيامبر عثمان را فرستادند، عثمان دير کرد و به همين دليل شايعه شد که توسط قريش کشته شده است و آن‌ها هم قصد نبرد با اسلام را دارند.

بيعت رضوان يا بيعت شجره نام قرآني صلح حديبيه است

پيامبر اصحاب را زير درختي در حديبيه جمع نمودند و به آن‌ها فرمودند: ‌ما براي زيارت آمده‌ايم اما اين‌ها مي‌خواهند به ما جنگ تحميل کنند، بياييد بيعت مجدد کنيم. در قرآن کريم از اين بيعت به نام بيعت رضوان يا بيعت شجره نام برده شده است.

خبر رسيد عثمان زنده است و همراه با نماينده قريش براي مذاکره مي‌آيد. سهيل‌بن‌عمر از رجال برجسته قريش به عنوان نماينده تام‌الاختيار قريش براي مذاکره حاضر شد و گفت: ما مي‌دانيم شما قصد جنگ نداريد، اما اگر به شما اجازه ورود به مکه را بدهيم براي ما بسيار بد خواهد بود، امسال برويد و از سال بعد براي زيارت به مکه بياييد.

مفاد مندرج در صلح حديبيه

اين سخنان منجر به انعقاد پيماني شد که به صلح حديبيه معروف است، برخي از مفاد اين پيمان عبارتند از:
 
1. مسلمانان امسال بدون آن‌که حج انجام دهند به مدينه بازگردند، اما از سال بعد مي‌توانند براي حج به مکه آمده و قريش هم سه روز مکه را تخليه نمايد تا مسلمانان بتوانند آداب ديني خود را به جا آورند.

2. ده سال ميان مسلمانان و قريش آتش‌بس برقرار باشد.

3. راه تجارتي شمال به جنوب و عکس آن که توسط مسلمانان بسته شده بود‌ باز گردد.

4. کاروان‌هاي قريش در قلمرو مسلمانان از امنيت کامل برخوردار باشند و بالعکس.

5. هر يک از دو طرف بتواند با هر که خواست هم‌پيمان شود و حمله و تعرض به هم‌پيمان مانند تعرض به آن قبيله خواهد بود.

6. هر کس از قريش اسلام آورد و به مدينه پناه برد پيامبر بايد او را تحويل دهد، اما بالعکس اگر مسلماني از اسلام برگشت و به مکه پناه برد مسلمانان حق استرداد او را ندارند.

كاتب صلح حديبيه حضرت علي(ع) بود

کاتب اين پيمان‌نامه حضرت علي (ع) بودند. قريش تا آن موقع قصد نابودي اسلام را داشت، اما حالا پذيرفته که با پيامبر پيمان ببندد. بند آخر پيمان مورد اعتراض عمر واقع شد و مي‌گفت اين بند به ضرر اسلام است.

در همين زمان، پسر سهيل که پنهاني اسلام آورده بود، غافل از پيماني که بسته شده به حديبيه آمد. سهيل گفت بايد او را به ما بدهيد و پيامبر نيز اين دستور را دادند، او داد و زاري کرد و اين اتفاق حمل بر ضعف اسلام شد.

پيامبر به آن‌ها گفتند شما نگران نباشيد اين به ضرر اسلام نخواهد بود، آن‌هايي که از اسلام برگشته‌اند به درد ما نمي‌خورند، اما آن کساني از ما که در دست آن‌ها گرفتارند قطعاً‌ خدا برايشان گشايشي قرار خواهد داد.

ابوبصير که از مشرکان بود مسلمان شد و به مدينه آمد. هنگامي که قريش از اين موضوع اطلاع يافتند هيئتي را فرستادند تا او را تحويل بگيرند، پيامبر نيز او را تحويل دادند، اما او کمي که از مدينه دور شدند توانست فرار کند.

ابوبصير در راه تجاري شمال به جنوب کمين کرد تا از قريش انتقام بگيرد، عده‌اي هم به او پيوستند. آن‌ها راه کاروان‌ها را مي‌بستند و به آن‌ها حمله مي‌کردند و محافظانشان را کشته و اموالشان را غارت مي‌نمودند.

قريش از پيامبر خواست که جلوي اين‌ها را بگيرد، اما پيامبر فرمودند اين‌ها خودسرند، تا اين‌که مشرکين گفتند اين بند از پيمان بايد حذف شود.

پس از صلح حديبيه دعوت جهانيان به اسلام آغاز شد

صلح حديبيه در اواخر سال ششم منعقد شد. وقتي خيال پيامبر از مهمترين دشمن اسلام، راحت شد فرصت براي دعوت جهان به اسلام مهيا شد و ايشان مکاتباتي با پادشاهان کشورهاي مختلف انجام دادند، 12 نامه نوشتند و مردم و سران آن کشورها را به اسلام دعوت نمودند.

در سال هشتم هجرت قريش به هم‌پيمان اسلام، يعني قبيله خزاعه حمله کرد، خزاعه با قريش دشمني داشت و بعد از صلح حديبيه پيامبر با خزاعه و قريش با بني‌بکر هم‌پيمان شده بودند.

خزاعه عده‌اي را براي طلب کمک نزد پيامبر فرستادند، پيامبر نيز فرمودند قريش با حمله به شما پيمان را شکستند و لذا فرمان جهاد دادند.

در اين زمان اسلام قدرتي پيدا کرده و بر يهوديان خيبر نيز تسلط يافته بود، اما قريش رو به افول بود. وقتي ابوسفيان از ماجرا با خبر شد بسيار ترسيد و به قصد مذاکره مخفيانه وارد مدينه شد تا جلوي جنگ را بگيرد.

پيامبر(ص) همسر خود را به دليل بي احترامي به ابوسفيان سرزنش نمودند

ابوسفيان محکوم به اعدام بود و به همين علت به خانه دخترش ام‌حبيبه که همسر پيامبر شده بود پناه برد، اما دختر به او گفت: تو مشرک و نجس هستي و در اين‌جا جايي نداري. هنگامي‌که پيامبر از اين موضوع باخبر شدند او را سرزنش نمودند و گفتند در هر حال او پدر توست و تو نبايد چنين برخوردي مي‌کردي.

ابوسفيان امان گرفت و با پيامبر مذاکره کرد تا ايشان را از جنگ منصرف کند، اما موفق نشد و پيامبر با ده هزار نفر به طرف مکه لشکرکشي کردند.

پيامبر(ص) به ابوسفيان امان دادند

ابوسفيان به عنوان فرمانده نظامي قريش، ديد که نمي‌تواند در برابر سپاه اسلام مقاومت نمايد و در صورت جنگ، شکست مفتضحانه‌اي خواهد خورد، او به اصرار عباس، عموي پيامبر که دوستي نزديکي با او داشت خدمت پيامبر رفت تا با اسلام آوردن در امان بماند.

او بعد از اينکه اسلام آورد، از پيامبر امان خواست، پيامبر نيز فرمودند هرکس در خانه ابوسفيان باشد با او کاري نداريم، البته اين امتيازي براي او نبود، زيرا با ورود به مکه پيامبر فرمودند هرکس در خانه خود در امان است.

فتح مكه توسط سپاه اسلام بدون جنگ صورت گرفت

سپاه اسلام، 3 قسمت شد و حضرت علي (ع) پيشاپيش سپاه با پيامبر وارد مکه شدند. بخش دوم سپاه به فرماندهي زبير و بخش ديگر نيزبه فرماندهي خالدبن‌وليد بود. سپاه خالد با مشرکين درگير شدند، اما مکه تقريبا بدون جنگ فتح شد.

شكستن بت‌هاي كعبه توسط حضرت علي(ع)

علي(ع) وارد مسجدالحرام شدند و پيامبر، سواره مسجدالحرام را طواف کردند. کليددار کعبه در را باز کرد و پيامبر به دست خود بت‌ها را شکسته، سپس به اميرالمؤمنين فرمودند بر روي دوش من برو و بت‌هاي بالاي کعبه را بشکن.

کار که تمام شد علي(ع) بدون آن‌که پا بر دوش پيامبر بگذارند پايين پريدند و گفتند شرم داشتم دو بار پا بر دوش شما بگذارم، پيامبر نيز فرمودند: من ديدم که جبرئيل و ميکائيل دستان تو را گرفته‌اند و پايين مي‌آورند. همين امر باعث شد برخي از متصوفه در مقام اميرالمؤمنين(ع) دچار غلو شوند.

مکه فتح شد و پيامبر فرمودند هرکس در مسجد الحرام باشد يا در خانه خود در را ببندد و يا در خانه ابوسفيان باشد در امان است.

پيامبر(ص) حكم اعدام مهاجمان جنگ نرم را صادر نمودند

پيامبر از قبل عده‌اي ازجمله ابوسفيان، ‌هند، ‌وحشي و... را محکوم به اعدام کرده بودند، ولي هنگامي که آن‌ها اسلام آوردند مورد بخشش واقع شدند، اما 2-3 نفر ديگر نيز بودند که شاعر بوده و از طريق جنگ نرم به مصاف اسلام آمده بودند که پيامبر آن‌ها را نبخشيدند و فرمودند اين‌ها را هر کجا يافتيد، حتي اگر به پرده خانه کعبه آويخته بودند،‌ بکشيد.

پسر ابوجهل نيز محکوم به اعدام بود و فرار کرد، اما زن او اسلام آورد و وقتي فهميد او نيز اگر اسلام بياورد بخشيده مي‌شود همسرش را آورد تا او نيز اسلام بياورد و مورد عفو قرار گيرد.

ادامه دارد...
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار