سلسله همايشهاي «جريانشناسي تاريخ معاصر» - 5؛ بخش چهارم
کد خبر:۱۷۷۵۵۶
سلسله همايشهاي «جريانشناسي تاريخ معاصر» - 6؛ بخش اول
ابوطالبي بررسی کرد: توهين دهخدا و صوراسرافيل به آموزههاي ديني و تكفير اين دو توسط يكي از رهبران مشروطه
دبیر علمی همایشهای جریانشناسی تاریخ معاصر گفت: سید محمد طباطبايي که اعتقاد داشت باید با روشنفكرهاي غربزده كه گاهي عليه دين حرف ميزنند مسامحه کرد، صوراسرافیل و دهخدا را تکفیر میکند؛ چراکه...
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، در جلسه سوم از سلسله همايشهاي آموزشي «جريانشناسي تاريخ معاصر» كه با عنوان «جريان روشنفكري ديني» به همت موسسه ولاء منتظر (عج) و با همكاري موسسه آموزشی - پژوهشی امام خمینی (ره) قم و مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، حجتالاسلام دكتر ابوطالبي به بررسي جريان روشنفكري ديني در ايران پرداخت:
چیزی که ما امروز به عنوان جریان روشنفکری دینی میشناسیم، چیزی که امروز به عنوان خود روشنفکری رایج است و آن چیزی که حتی تلقی علمی روشنفکری در غرب بوده و هست، این است که روشنفکری در غرب برای این پدید آمد که جامعه را از خرافات ناشی از وحی نجات دهد و آن را به سمت یک جامعه علمی، عقلانی و متفکرانه بکشاند.
لذا من نمیخواهم وارد بحث واژهشناسی و ریشههاي مختلف روشنگری و فرق آن با روشنفکری شوم، بلكه میخواهم بحث، خیلی کلی و عینی باشد و وارد بحثهای جزئی نشویم.
معناي مثبت روشنفكر، توانايي بالاي فكري و تحولگرايي است
ما یک معنای مثبتی از روشنفکر داریم که همین الان در جامعه استعمال میشود و ميگويد روشنفکر کسی است که دارای توانایی فکری و علمی بالاست، پس اولین ویژگی، توانایی فکری بالاست.
دومين ويژگي اين است كه روشنفكر به دنبال تحول و نوگرایی و پیشرفت جامعه است تا به کشور و ملت و جامعه خود خدمت کند.
پس، روشنفكر توانایی فکری بالايي دارد و به دنبال پیشرفت و نوگرایی است تا جامعه را از عقبماندگی و کهنگی به سمت جدید بودن و تحول ببرد تا پیشرفت ایجاد شود.
این معنا، معنای مثبتی است و هر کس این کار را انجام دهد مورد تقدیر است، لذا یکی از تلقیهایی که از اصطلاح روشنفکر در بسياري موارد وجود دارد، تلقی مثبتی است، چه کسی میگوید این کار بد است؟
ويژگي منفي روشنفكري الگوگيري از روشنفكران غربي است
روشنفکر یک ويژگي منفی از نگاه ما دارد و آن این است که الگوی اين فرد برای پیشرفت و تحول، روشنفکران غربی و الگوی مدنظر آنها مي باشد که این از نظر ما منفی است.
چرا منفی است؟ نه این که چون از غرب آمده و بیگانه است، بلكه اساساً ملاک روشنایی و تاریکی در فضای روشنفکری و روشنگری غرب، دین است.
دوران روشنگري، دوران كنار گذاشتن دين از عرصه عمومي است
یعنی دوران تاریکی را دوران حاکمیت دین میدانند و دوران روشنایی را دوران کنار گذاشتن دین از عرصههای عمومی در نظر ميگيرند و اینکه ذهن ما دیگر بسته به دین نیست و اگر ذهن من باز شد، پس کاری ندارم که دین چه چیزی گفته، خودم فکر میکنم و به تعبیر خودشان با عقل نقاد بشری مسائل را میيابم.
اين مطلب كه حالا که دین و وحي را کنار گذاشتم و عقل را به جای آن آوردم، ذهنم باز و روشن شد، از نظر ما منفی است، چون در حقیقت دارد دین را از عرصههای عمومی مثل علم، اجتماع و سیاست کنار میگذارد.
ادبيات مقام معظم رهبري در مورد روشنفكري
در بسياري از ادبیاتها هم این فضا وجود دارد، مثلاً اگر به ادبیات رهبری مراجعه كنيد ميبينيد كه آنها از روشنفکری هم در معنای مثبت و هم در معنای منفی استفاده میکنند.
اینها بحثهایی است که یک مقدار تخصصی میشود؛ اين که آیا اساساً روشنفکری مثبت است یا منفی؟ حالا به این میرسیم که آیا اساساً روشنفکری دینی داريم یا نداریم؟ اگر روشنفکری یعنی اینکه قرار است عقل به جای وحی بیاید، پس روشنفکری دینی چه معنايي دارد؟
روشنفكري ديني يك امر متناقض است
بر همین اساس، بسياري معتقدند که اساساً روشنفکری دینی یک امر پارادوکس است؛ چون اصلاً روشنفکری خلاف دین است، چه رسد به اين كه بخواهیم یک پسوند دینی هم به آن اضافه کنیم.
نسبت روشنفكري ديني و تقابل آن با دين
بنابراین مثلاً فکر میکنم آقای دکتر رضا داوری اردکانی اصلاً این را قبول ندارند و میگویند روشنفکری دینی نداریم و اصلا درخود روشنفکری دینی تقابل با دین داریم؛ از آن طرف اکبر گنجی هم نوشتههایی داشت که این حرف را میزند و ميگويد اصلا روشنفکری دینی معنا ندارد.
حالا آنها از آن طرف، اینها هم از این طرف. امثال گنجی خود روشنفکری را مثبت میدانند؛ چون با دین به این معنا که عرض میکنم، تقابل دارد؛ امثال دكتر داوري نیز از این طرف منفی میدانند؛ زیرا با دین تقابل میکند. در هر صورت میگویند که روشنفکری دینی معنا ندارد.
روشنفکر؛ واژهای با بار مثبت یا منفی؟
برخي معتقدند اگر روشنفكري را به معناي مثبت آن بگيريم، چرا ديني نباشد؟ یعنی انسان متفکر و اهل علمی که میخواهد جامعه را به سمت پیشرفت و نوگرایی ببرد، لذا مصداق روشنفکری دینی ميتواند امام (ره) يا شهید مطهری باشد، بستگی به این دارد كه تلقي ما از روشنفكر چه باشد.
برخي معتقدند حالا که كليت روشنفکري امر مثبتی است، ما نگذاریم آن طرفیها اين واژه را به معنای منفی آن برای خودشان بردارند، آن وقت تمام روشنفكران كساني ميشوند كه با دين مخالف هستند. بهتر است اين را در فضاي خودمان استنباط كنيم و مثلاً به شهید مطهری و امام (ره) هم روشنفکر دینی بگوییم.
برخي نيز میگویند کلمه روشنفکری به اندازهاي بار منفی دارد که نمیشود آن را تصرف کرد، لذا میگویند ما موافق نیستیم که این تعابیر را به کار ببریم.
اینها هم نظرات علمی هستند که درون آن اختلاف نظر وجود دارد، مثلاً رهبری تعبیر روشنفکری حوزوی را به کار میبرند، این در صورتی است که روشنفکری را در معنای مثبت آن ببینیم.
از این بحث بگذریم، این روشنفکر و روشنفکر دینی بود. من خیلی سریع گفتمانهای روشنفکری در ایران را هم عرض کنم و سپس به خود روشنفکری دینی برسیم.
طبق دستهبندی که بنده از گفتمانهای روشنفکري دارم، منظورم از گفتمان، فضای غالب فکری و دغدغههای غالب روشنفکران ما در هر دوره است.
غربگرایی و سنتزدایی، گفتمان غالب نسل اول روشنفکری در ایران
اولین دوره روشنفکري در ايران حدود 200 سال پیش، پس از جنگهای ایران و روس شكل گرفت. این مقطع، مقطع نسل اول روشنفکری در ایران بود که به آنها پیشگامان روشنفکری میگویند.
گفتمان غالب افرادی مثل آخوندزاده، میرزا مرکبخان (توده مردم ميرزا ملكمخان را به نام ميرزا مركبخان ميشناختند)، میرزا حسینخان سپهسالار، میرزا آقا کرمانی و غيره، غربگرایی و سنتزدایی بود.
اینها به همان معنای منفی، یعنی تقلید عینی از فضای روشنفکری غرب است که اولاً غرب براي حرکت به سمت نوگرایی و روشنفکری، سنتهایی را زیر پا گذاشته، پس ما هم اگر میخواهیم به پيشرفت و تحول برسيم باید حداقل برخی از سنتها را زیر پا بگذاریم، لذا غربگرایی و سنتزدایی گفتمان غالب در نسل اول روشنفکری است.
در یادداشتها، کتابها، مقالات و نوشتههاي امثال آخوندزاده، میرزا مرکبخان، سپهسالار و آقاخان کرمانی این فضا موج میزند، ولی چون بحث ما این نیست وارد مصداقها نميشوم.
گفتمان نسل دوم روشنفكري، دموكراسي غربي بود
گفتمان دوم، براي عصر مشروطه است. گفتمان غالب عصر مشروطه دموکراسی غربی در قالب نظام مشروطه سلطنتی بود و دغدغه آنها این بود که رأی مردم و رأی اکثریت بر نظام سیاسی و اجتماعی حاکم شود.
تغيير صورت مسئله مشكل جامعه در دوره مشروطه
همان نکتهای که در جلسه مشروطه هم عرض کردم، اینها در حقیقت معضل و مسئله را عوض کرده و مسئله ظلم را تبدیل به مسئله استبداد کردند و گفتند مشکل استبداد است و راهحل استبداد هم رجوع به رأی اکثریت است، پس باید به سمت دموکراسی و رأی اکثریت برويم تا مشکل فعلی جامعه را حل کنیم.
غالب آثار عصر مشروطه در این فضاست که نقش مردم و رأی اکثریت مردم باید باشد و استبداد بايد برچيده شود، آن وقت اینها را حتی به عرصههای دینی، یعنی در احکام دینی و خصوصاً مسائل اجتماعی دین که نمود بیرونی دارد نيز میکشانند.
گفتمان دوم شامل افرادی مثل سید حسن تقی زاده از نسل دوم عصر مشروطه، طالبوف، علی اکبر دهخدا، صاحب لغت نامه خودمان و جهانگیر خان صور اسرافیل که یک فرد مطبوعاتی است، میباشد؛ اینها در حقیقت در این فضا سیر میکنند و به همین بهانه دموکراسی خواهی، پیشرفت و تجدد، البته با نگاه سیاسی بیشتر در این مقطع نگاه میشود؛ در ضمن بشدت هم به دین میتازند.
توهين دهخدا و صوراسرافيل به آموزههاي ديني
حتی دهخدا هم به دين تاخته است. دهخدا در روزنامه صوراسرافيل ستون «چرند و پرند» را داشت كه الان به صورت کتاب درآمده است. اولین طنزهای سیاسی ايران را دهخدا در اين ستون نوشت و در آنجا بشدت به بسیاری از آموزههای دینی توهین کرد، يعني آموزههاي ديني را زير سوال برد و تمسخر كرد.
سيد محمد طباطبايي، دهخدا و صوراسرافيل را تكفير كرد
اینها به قدري تندروی کردند که داد شیخ فضلالله درآمد، تندرویهای اینها داد علمای میانهرو و مسامحهگر را نيز درآوردند.
حرف آقای بهبهانی و آقای سید محمد طباطبایی که در تهران و جزو علمای مشروطهخواه بودند، با شیخ فضلالله این بود که میگفتند: شیخ، ما اشکالات تو را قبول داریم، اما الان وقت آن نیست که بخواهیم به اینها گیر بدهیم، چون ما هنوز در حال مبارزه هستیم و میخواهیم نظام مشروطه را تثبیت کنیم. اینها چهار تا حرف بیربط هم میزنند، فعلا مسامحه کنیم تا اوضاع بگذرد و تثبیت شود.
ولی سید محمد طباطبايي که اعتقاد داشت باید با روشنفكرهاي غربزده كه گاهي عليه دين حرف ميزنند مسامحه کرد و خیلی تند نشد، صوراسرافیل و دهخدا را به خاطر مقالاتشان در روزنامه صوراسرافیل تکفیر میکند، نه شیخ فضلالله که به تعبیر آنها تندرو و سختگیر است.
ادامه دارد...
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.